يك سال فرسايشي ديگر
تحولات جنگ اوكراين نشان ميدهد نه مسكو و نه كييف امكان كسب يك پيروزي تعيينكننده را در ميدان نبرد ندارند
محمدحسين لطفالهي
روزنامه نگار
بامداد 24 فوريه 2022، شروع حمله نظامي روسيه به اوكراين جهان را شوكه كرد. در واقعيت اما اين اتفاق چندان شوكهكننده به نظر نميآمد. پيش از آغاز حمله نظامي، براي ماهها، دهها هزار نفر از سربازان ارتش روسيه در امتداد مرزهاي مشترك اين كشور با اوكراين مستقر شده بودند و با برگزاري رزمايشهاي منظم و مداوم به جهان هشدار ميدادند كه حمله روسيه به اوكراين دور از انتظار نيست و مسكو بهطور جدي به گزينه حمله نظامي به همسايه غربي فكر ميكند.
كرملين همچنين نزديك به سه ماه پيش از آغاز حمله نظامي، پيشنويس دو توافق امنيتي را منتشر كرد و از كشورهاي غربي خواست تا با آغاز گفتوگو در خصوص اين پيشنويسها از تشديد تنش در منطقه شرق اروپا جلوگيري كنند. بر اساس اين پيشنويسها روسيه خواسته بود ناتو متعهد شود كه به سمت شرق گسترش نمييابد و اوكراين نبايد به اين ائتلاف بپيوندد. همچنين بندي وجود داشت كه عنوان ميكرد، كشورهايي كه عضو ناتو هستند بايد از انجام هرگونه فعاليت نظامي در خاك اوكراين، همچنين ساير كشورهاي اروپاي شرقي، در قفقاز جنوبي و در آسياي ميانه خودداري كنند. در متن پيشنويس تاكيد شده بود طرفها براي حمله به يكديگر نبايد از خاك ساير كشورها استفاده كنند. در اين متن آمده بود: «امريكا متعهد است گسترش ناتو به سمت شرق و الحاق كشورهاي شوروي سابق به اين سازمان كنار گذاشته خواهد شد. امريكا در كشورهاي شوروي سابق و كشورهاي غير ناتو پايگاه نظامي ايجاد نكرد، از زيرساختهاي اين كشورها براي انجام هيچ گونه فعاليت نظامي استفاده نكرد و با اين كشورها همكاري نخواهد كرد.»
چنانچه انتظار ميرفت ناتو و ايالات متحده اين پيشنهادها را رد كردند و در 24 فوريه 2022، روسيه از شمال، جنوب و شرق اوكراين حمله خود را آغاز كرد. براي خوشبينترين حاميان اوكراين هم قابل تصور نبود كه اين كشور با توان نظامي به مراتب كمتر از روسيه بتواند تا اين اندازه مقاومت كند و كرملين را در دستيابي به اهدافش ناكام بگذارد. هدف موج اول حملات روسيه كييف، خاركيف، منطقه دونباس در شرق و استانهاي جنوبي اوكراين بودند. طولي نكشيد كه ماجرا تغيير كرد؛ به رغم اينكه آنها توانسته بودند بخشهايي از جنوب، شرق و شمال شرق اوكراين را اشغال كنند جنگ سمت و سوي ديگري به خود گرفت. در ماه آوريل، نيروهاي نظامي روسيه پس از هفتهها تلاش براي تسخير كييف از دستيابي به اين هدف نااميد شدند و عقبنشيني آنها از مناطق شمال اوكراين آغاز شد؛ اين يك شكست تحقيرآميز براي روسيه بود.
با آغاز ضدحملههاي موفق اوكراين شرايط از قبل هم براي روسها سختتر شد. در پي اين ضدحملات شهر خرسون - تنها مركز استاني كه روسيه موفق به تسخير آن شده بود- در جنوب آزاد شد، شهر خاركيف در شمال شرق از محاصره خارج شد و مدافعان اوكرايني از استان خاركيف به سمت منطقه دونباس حركت كرده و بخشهايي از مناطق اشغال شده در دو استان دونتسك و لوهانسك را آزاد كردند.
از آن زمان تاكنون، جنگ در مناطق شرقي اوكراين تا حد زيادي به يك جنگ فرسايشي بدل شده است. روسها در شرق با سرعت بسيار كمي پيشروي ميكنند و با محاصره شهر باخموت به دنبال يافتن راهي براي قطع خطوط تداركاتي اوكراين و ادامه پيشروي به منظور تسخير كامل دو استان دونتسك و لوهانسك هستند.
از سوي ديگر، جنگ در اوكراين بيش از پيش به يك جنگ با ابعاد جهاني تبديل شده است. ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه بهشدت غرب را سرزنش ميكند و معتقد است اقدامات غربيها عامل اصلي بروز اين بحران بوده است. او همچنين اين جنگ را يك «جنگ وجودي» براي روسيه توصيف ميكند. در طرف مقابل، غربيها متحدتر از هميشه از اوكراين حمايت كرده و با تداوم ارسال سلاحهاي پيشرفته و كمكهاي مالي به اوكراين مانع از پيروزي روسيه ميشوند.
سپتامبر 2022، در پي برگزاري همهپرسيهايي كه نهادهاي بينالمللي آن را غيرقانوني و بياثر ميخوانند روسيه اعلام كرد كه چهار منطقه دونتسك، لوهانسك، زاپروژيا و خرسون به خاك روسيه الحاق شدهاند. تحليلگران نظامي معتقدند طي دومين سال جنگ، تسخير كامل منطقه دونباس همچنان يك هدف كليدي براي روسيه باقي خواهد ماند.
اين كارشناسان پيشبيني ميكنند كه روسيه در فصل بهار يك عمليات تهاجمي بزرگ انجام خواهد داد و چگونگي پاسخ اوكراين به حمله ميتواند در تعيين سرنوشت نهايي جنگ سرنوشتساز باشد. شواهد موجود و بررسي تحولات ميدان جنگ نشان ميدهد دستكم در كوتاهمدت هيچ كدام از طرفين قادر به كسب يك پيروزي نهايي براي وادار ساختن طرف مقابل به حاضر شدن دور ميز مذاكره و پذيرش شرايط تحميلي نخواهند بود.
نشريه فارن افرز مينويسد: پوتين با حمله به اوكراين اميدوار بود تا به آرزويش كه احياي اتحاد جماهير شوروي است، برسد، اما الان نهتنها خود را در جنگي عليه ارتش قدرتمند اوكراين گير انداخته، بلكه براي نجات خود از نظر سياسي نيز بايد مبارزه كند. از سوي ديگر، ولوديمير زلنسكي، رييسجمهور اوكراين كه بهار سال 2019 ابراز اميدواري ميكرد براي يافتن راهحلي صلحآميز در درگيري با همسايهاش توانايي لازم را دارد، اكنون مصمم به آزادسازي تمام اوكراين از جمله شبهجزيره كريمه است كه درصورت لزوم به نيروي نظامي متوسل خواهد شد. نتيجه اين است كه اوكراين، كشوري كه در اروپا طي چند سال گذشته هيچكس در قبالش مسووليت بهخصوصي را احساس نميكرد، حالا به آزموني كليدي براي سياست جهاني تبديل شده است. نتيجه جنگ تاثير ويژهاي را در رويدادهاي آينده خواهد داشت. به گفته يكي از مقامات ارشد در وزارت خارجه امريكا، اگر چشمهايمان را روي جنگ اوكراين بپوشانيم، اين جنگ به الگويي براي جنگافروزيهاي ديگر تبديل خواهد شد. اگر پوتين بتواند اوكراين را در دستان خود بگيرد، چرا همين كار را در قبال ديگر دولتهايي كه زماني بخشي از اتحاديه شوروي بودند، مثل مولداوي و كشورهاي بالتيك، انجام ندهد؟ در اين ميان، در واشنگتن، جنگ اوكراين، اِلماني از يك درگيري بزرگتر ديده ميشود. اگر پوتين در اوكراين پيروز شود، آيا پكن آن را دعوتنامهاي براي فتح تايوان نميبيند؟ يك سال پس از حمله بيدليل پوتين به اوكراين، سوال اين است: چگونه باید جنگي كه پيامدهاي آن فراتر از روسيه و اوكراين ميرود را تمام كرد؟ جنگي كه تبعات عميقي براي امنيت اروپا و روابط آينده ميان قدرتهاي هستهاي از جمله روسيه، امريكا و چين دارد. نهتنها هنوز هيچ پاياني براي اين جنگ ديده نميشود بلكه ميتواند تا سالها ادامه داشته باشد. هيچكس نميداند اين جنگ چگونه قرار است تمام شود.
آندري زاگورودنياك، وزير دفاع پيشين اوكراين اخيرا در يك مصاحبه تلويزيوني گفت: «هدف اصلي و استراتژيك روسيه همچنان نابود كردن كامل اوكراين است.» به گفته او، با اين حال زماني كه دريافتند نميتوانند بهطور كامل اين كار را انجام دهند يك مجموعه اهداف حداقلي جديد براي خود تعريف كردند و از جمله آنها تسخير دونباس است. زاگورودنياك معتقد است كه روسيه فكر ميكند ميتواند تسخير دونباس را در داخل به عنوان يك پيروزي بفروشد: «من باور ندارم كه آنها موفق خواهند بود اما اگر به اين هدف كه البته هدف اوليه آنها نبود دست پيدا كنند، ميتوانند با بزرگنمايي در داخل آن را به عنوان يك پيروزي جدي مطرح كنند.»
نگراني بزرگ اوكراينيها اين است كه تجهيزات پيشرفته غربي كه وعده ارسال آنها چند هفته قبل مطرح شده ماهها طول بكشد تا به اوكراين برسد و زمان حياتي براي كييف از دست برود.
كارشناسان نظامي در اوكراين بر اين باورند كه دير رسيدن تسليحات يك عامل تعيينكننده است. اولكساندر موسينكو، كارشناس مركز مطالعات حقوقي و نظامي در كييف ميگويد: «ما براي متوقف ساختن حملات روسيه به تسليحات نياز داريم. اين تسليحات شامل گلولههاي توپ، راكتهاي دوربرد، ماشينهاي زرهي، تانك و جنگنده است. مساله زمان در دريافت اين تسليحات بسيار حائز اهميت است. شكستها و عقبنشينيهاي بيشتر در ميدان جنگ با توجه به وضعيت جبههها هزينه بسيار سنگيني است كه ممكن است حتي غيرقابل جبران باشد.
هالي اليات، يكي از خبرنگاراني كه به تازگي از مناطق جنگي بازگشته جنگ اوكراين را با جنگ جهاني اول مقايسه ميكند. به گفته او ما شاهد جنگهايي هستيم كه جنازههاي سربازان روي هم انباشته شده، روستاها نابود شده، پيشروي خاصي وجود ندارد و دو طرف بر سر پيشرويهايي كوچك تلفاتي سنگين را متحمل ميشوند.
هم روسيه و هم اوكراين در اعلام آمار تلفات ناشي از جنگ به اغراق تلفات طرف مقابل ميپردازند و تلفات خود را پايينتر از ميزان واقعي اعلام ميكنند. از همين رو براي بررسي دقيقتر تلفات به منابع ديگري كه به نظر ميرسد آمارهاي آنها با واقعيتهاي ميدان جنگ مطابقت بيشتري دارد رجوع كردهايم.
وزارت دفاع بريتانيا به تازگي در يكي از گزارشهاي خود پيرامون جنگ اوكراين تخمين زده است كه ارتش روسيه و شبهنظاميان واگنر مجموعا 175 هزار الي 200 هزار نفر تلفات داشتهاند. از اين مقدار 40 تا 60 هزار نفر كشته و بين 130 تا 160 هزار نفر زخمي شدهاند. منابع ديگري تعداد كشتههاي ارتش اوكراين را نزديك به 100 هزار نفر تخمين ميزنند. بر اساس آخرين دادههاي سازمان ملل متحد تعداد غيرنظاميان كشته شده بيش از 8 هزار نفر و تعداد زخميهاي غيرنظامي هم بيش از 13300 نفر برآورد ميشود.
در اين ميان اروپا هم عملكردي متفاوت از پيشبينيهاي اوليه داشت. ماتياس ماتيس، استاد اقتصاد سياسي بينالملل در مدرسه مطالعات پيشرفته بينالمللي دانشگاه جان هاپكينز مينويسد: سال 2022، همچنين نشان داد كه اتحاديه اروپايي تابآوري چشمگيري دارد. كشورهاي عضو با سرعت و عزمي شگفت، خود را از وابستگي به انرژي روسيه رها كردند. رهبران اروپايي، به رغم هزينههاي اقتصادي، در حمايت از اوكراين يكپارچه ماندند. بانك مركزي اروپا (ECB)، با موفقيت جنگ عليه تورم را با پايان دادن به برنامههاي خريد اوراق قرضه و افزايش نرخ بهره، مديريت كرد بيآنكه به حراج كلان بدهيهاي حاكميتي در بازار مجبور شود. همزمان، خودكامگان اروپايي همچون ويكتور اوربان، نخستوزير مجارستان، خود را بيش از پيش منزوي و منفعل يافتند. پيامدهاي اقتصادي برگزيت، يك مشكل بزرگ براي انگستان بود و تنها يك دردسر نسبتا كوچك براي اتحاديه اروپايي. اين تحولات مثبت، تاييدي است بر اينكه رهبران اروپايي، از اشتباهات گذشته خود درس گرفتهاند. در نظر بگيريد كه چگونه در اوايل 2010، اتحاديه اروپايي پيش از آنكه بتواند با بحران بدهيهاي حاكميتي كنار بيايد، دستخوش آشفتگي شد: براي تقريبا سه سال، رهبران اتحاديه درگير چارهجويي و بازي اتهامزني بودند تا اينكه در تابستان 2012، ماريو دراگي رييس وقت بانك مركزي اروپا، وعده داد كه به هر قيمت، يورو را حفظ كند و سرانجام هراسهاي بازار مالي را فرونشاند. تنها در ژانويه 2015 بود كه بازيابي جدي آغاز شد، هنگامي كه بانك مركزي اروپا با برنامه خريد اوراق قرضه حاكميتي دولتهاي عضو، در يك گستره وسيع، به گشايش كمي تمام عيار شروع كرد. آن شرايط را قياس كنيد با زماني كه در سال 2020، همهگيري كوويد-19 اروپا را در نورديد. اتحاديه اروپايي، تنها چند هفته وقت نياز داشت تا يك واكنش فراگير را ساماندهي و به اجرا گذارد. در مارس 2020، بانك مركزي اروپا برنامه خريد فوريتي همهگيري را كليد زد: يك برنامه 750 ميليارد يورويي براي خريد موقت داراييهاي خصوصي و عمومي براي حفاظت از سازوكار انتقال پولي. اين برنامه از نرخهاي سپرده و وامهاي بانكي محافظت كرد و مانع هرگونه سقوط بلافصل مالي شد. چند هفته بعد، فرانسه و آلمان براي حمايت از صندوق بازيابي همهگيري اروپايي به ميدان آمدند. اين برنامه كه توسط كميسيون اروپايي مديريت ميشد، با عنوان «نسل بعدي اتحاديه اروپايي» شناخته شد و تا سطح 750 ميليارد يورو رشد كرد و با اوراق قرضهاي تامين مالي شد كه به صورت مشترك تضمين شده بودند. اين صندوق بازيابي، با فراهم كردن ضمانتهاي بزرگي براي كشورهاي نيازمندتر عضو، اروپا را يكپارچه كرد و بازيابي اقتصادي قاره را ايمن ساخت. هنگامي كه روسيه در 24 فوريه 2022 به اوكراين حمله كرد، اتحاديه اروپايي به سرعت وارد عمل شد و در هماهنگي نزديك با ايالات متحده، گسترهاي از تحريمها را عليه مسكو به اجرا گذاشت: ممنوعيت سفر برگزيدگان حكومتي روسيه به كشورهاي عضو، انسداد داراييهاي حلقه داخلي پوتين و قفل كردن تجارت روسيه با اِعمال مالياتهاي وارادتي و صادراتي. شايد مهمتر از همه، اقدام كشورهاي عضو به رهانيدن خود از وابستگي به زغال سنگ، نفت و گاز روسيه بود. ويكتور اوربان، نخستوزير مجارستان به برخي از اين تدابير اعتراض كرد اما هر بار دست آخر به آنها گردن گذاشت. هرچند اقتصاد روسيه تا به اينجا دچار فروپاشي نشده است اما اقدامات اتحاديه اروپايي همچنان درآمدهاي دولت روسيه را لاغرتر ميكند. برلين، نه تنها پروژه نورد استريم2 را كليد نزد بلكه اكنون وابستگياش به نورداستريم1 را هم از ميان برده است؛ خط لولهاي كه از سال 2011 عملياتي شده بود. از اين گذشته، اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، تعهد كرد كه تا صد ميليارد يورو به هزينههاي دفاعي آلمان بيفزايد. اين كشور همچنين با فاصله گرفتن از تابوهاي پيشين، اقدام به ارسال مستقيم سلاحهاي مرگبار به كييف كرد و به يكي از سخاوتمندترين تامينكنندگان بودجه تلاشهاي بشردوستانه در اوكراين تبديل شد. در سال 2021، غيرقابل تصور بود كه آلمان چنين واكنشي به جنگ 2022 نشان دهد در حالي كه هنوز هم اصل «تغيير از گذر تجارت» يا اين باور كه بهترين راه براي تغيير موثر، همان ايجاد پيوندهاي اقتصادي است، اساس سياست خارجي آلمان در برابر روسيه را شكل ميدهد.