كتابخانه
وقتي به فوتبال فكر ميكنيم
علي ولياللهي|فوتبال جايگاه ويژهاي بين متفكران معاصر پيدا كرده است. بسياري از افراد صاحبنظر در حوزههاي علوم شناختي به صورت مستقيم يا غيرمستقيم فوتبال را سوژه بررسيهاي علمي خود كردهاند. يكي از اين افراد سايمون كريچلي، فيلسوف معاصر انگليسي است كه در كتاب خود با نام «به چه فكر ميكنيم، وقتي به فوتبال فكر ميكنيم» تلاش كرده است از جايگاه يك فيلسوف و در عين حال طرفدار پر و پا قرص فوتبال به اين ورزش نزديك شود و زواياي پيدا و پنهانش را براي ما آشكار كند. قلم روان و جذاب در كنار تسلط بالاي كريچلي بر تاريخ، از هنر و فلسفه يونان باستان تا روزگار معاصر و پيوند دادن ديدگاههاي مختلف با ساحتهاي مختلف ورزش فوتبال باعث شده كه كتاب حاضر بتواند از سادهترين مخاطبان فوتبال تا متفكران را همراه خودش كند. در اين كتاب كريچلي با استفاده از نظرات گادامر، سارتر، هوسرل، هايدگر و چند انديمشند ديگر، به تحليل و واكاوي آنچه در اذهان وابستگان به فوتبال جريان دارد، پرداخته است. از تماشاچيان كه مفهوم جامعه و سوسياليسم را تداعي ميكنند تا بازيكنان و مربيان و حتي رخنه به ذهن «توپ فوتبال». كريچلي در كنار علاقه مفرطش به فوتبال نگاهي منتقدانه نيز دارد و از تعارض ابدي بين سوسياليسم - كه خاستگاه اصلي فوتبال است - با نظام سرمايهداري كه هر لحظه در حال سيطره بيشتر بر اين ورزش است، ميگويد. ميگويد چگونه فوتبال ممكن است تبديل به بازتوليد تفكرات مردسالارانه، نژادپرستي يا ملي گرايي افراطي شود.
سفري از خود به خود
نيلوفر صادقي|گذر از معصوميت و خامي به عقلرسي و پختگي بنمايه اصلي رمانهاي رشد و كمال است و نمونههايش هم در عالم ادبيات فراوان. اما اينكه داوطلبانه دنياي امن و پرنورمان را ترك كنيم و به منطقه ممنوعه و ظلماني پا بگذاريم يا خطر نكنيم و از منطقه ممنوعه دور بمانيم و حتي انكارش كنيم، انتخابي است كه آخر و عاقبتش به قول امروزيها لزوما برد- برد نيست. در «دميان» شريك سفر هسه / اميل سينكلر و نوسان او بين دنياي امن و ناامن ميشويم و البته چيزهاي زيادي هم هست كه بايد بياموزيم، از فلسفه گرفته تا عرفان و علم اجتماع و البته آموزههاي رمانتيكهاي آلماني و نيچه. داستان سفر و نوسان اميل سينكلر با همراهي دميان را بايد با چشم بازِ باز خواند تا اگر روزي ستونها يكييكي فرو ريختند و چارهاي نماند جز پرسيدن و به چالش كشيدن و از نو ساختن، درنمانيم و بتوانيم ستونهاي تازهاي بنا كنيم. ترجمه رضا نجفي تنها ترجمه فارسي «دميان» از زبان اصلي است كه پيوستن به سفر هسه را بيخطر و جذابتر ميكند، از خواندن يادداشت مترجم و تفسير داستان هم نبايد غافل شد.
محكوم به روايتگري
نگار قانوني|ميگويم اين داستان منحصربهفرد است در ادبيات فارسي و اين را پاك نميكنم، تا شما آن را بخوانيد. بعد مينويسم كه شما از خواندن يك اثر پستمدرن ايراني كه در آن فلسفه حقيقت زبان مثل آب روان توي بستر رودخانه در جريان است شگفتزده خواهيد شد. اما بعد شگفتزده را پاك ميكنم چون شايد شما چيزي بيشتر از شگفتزده شويد. راوي داستان مرشدي نه زن است و نه مرد او استعارهاي است از ماهيت انسان كه در گذر است از تاريخ انسان، از تاريخ روابط خانوادگي، از جنگ و از عشق حتي چون ذات تاريخ در گذشتن است. راوي آدم فكرهاي ناجور كه در ابتداي داستان ميفهمد نيمي از صورتش پاك شده براي پاك نشدن، براي فراموش نشدن محكوم است به روايتگري پس خداگونه جهاني ميآفريند كه در واقعيت كلمات شكل گرفته اما اين تازه آغاز ماجراست. آدم خواندن بعضي كتابها را به حافظه داستانخواني خودش مديون است و آدم فكرهاي ناجور يكي از آن كتابهاست.