اندر مزايا و معايب گزينههاي نهايي فدراسيون
شهريار دوباره سكاندار تيم ملي ميشود؟
علي كربلايي
فوتبال ايران در شرايطي قرار دارد كه آخرين بار سال 2004 و در مرحله اول مقدماتي جام جهاني 2006 چنين وضعيت اسفناكي را تجربه كرده بود. تيم ملي بايد با نهايت قدرت به مصاف عراق و بحرين برود و اولين لغزش، ما را در معرض سقوط قرار خواهد داد. شكست مقابل بحرين و عراق با ويلموتس، تيم ملي فوتبال ايران را در شرايطي قرار داده كه 16 سال است از آن دور بوديم و گمان نميكرديم ديگر درگير صعود از دور اول مقدماتي جام جهاني بشويم. آخرين بار كه كار صعود تيم ملي به جام جهاني به اما و اگر كشيده شد، مقدماتي جام جهاني 2014 برزيل بود كه مليپوشانمان تحت هدايت كيروش بايد سه ديدار پاياني مرحله آخر مقدماتي را با پيروزي پشت سر ميگذاشتند و به شكلي معجزهوار همين اتفاق افتاد و با گل ديدني قوچاننژاد مقابل كره جنوبي، حكم صعودمان به جام جهاني امضا شد. در جريان مقدماتي جام جهاني 2018 تيم ملي ايران در هيچ مرحلهاي دچار مشكل نشد و با كارلوس كيروش به راحتي آب خوردن به روسيه صعود كرديم و با 4 امتياز در گروه مرگ سوم شديم. در جام ملتها هم مقتدرانه به نيمهنهايي صعود كرديم و ژاپن قدرتمند موفق شد ايران را پاي فينال شكست بدهد. حالا بايد پرسيد بعد از يكسال دقيقا چه اتفاقي در فوتبال ايران رخ داده كه از مدعي قهرماني جام ملتها، تبديل به تيمي شدهايم كه براي رسيدن به 12 تيم برتر قاره و مرحله نهايي مقدماتي جام جهاني هم مشكل داريم. فدراسيون پنج ستاره مهدي تاج و دوستانش، تا چه اندازه متكي به فردي مثل كارلوس كيروش بود كه رفتن او ما را در شرايطي قرار داده كه طرفداران فوتبال هر شب و هر روز با استرس نرسيدن به جام جهاني 2022 آن هم در شرايطي كه در كشور همسايهمان برگزار ميشود دست و پنجه نرم ميكنند؟
به نظر ميرسد بعد از دوره هشت ساله كيروش، در حال بازگشت به همان دوران پيشاكيروش هستيم. تيم ملي با مارك ويلموتس روزهاي بدي را پشت سر گذاشت و با هزينهاي سرسامآور با اين مرد بلژيكي قطع همكاري كرد. هزينه قطع همكاري با مارك ويلموتس به حدي سنگين بود كه فدراسيون فوتبال نميتواند براي ادامه مسير مقدماتي جام جهاني يك مربي درجه يك خارجي استخدام كند و به دليل شرايط ارزي كشور، مجبور به همكاري با يك مربي داخلي است. از بين گزينههاي داخلي يحيي گلمحمدي خيلي زود به دليل قبول هدايت تيم پرسپوليس حذف شد و دو گزينه باقي ماندند؛ علي دايي و امير قلعهنويي. دو گزينهاي كه هر دو سابقه هدايت تيم ملي را برعهده داشتهاند.
امير قلعهنويي در حال حاضر هدايت سپاهان اصفهان را برعهده دارد و تيمش با سه اختلاف امتياز با صدر جدول در رده دوم است. قلعهنويي پرافتخارترين مربي تاريخ ليگ برتر ايران است و كارنامهاي بسيار پربار دارد. او چهار بار در ليگ برتر قهرمان شده و آخرين بار كه اين عنوان را كسب كرده به سال 92 با استقلال تهران برميگردد. قلعهنويي يك مرتبه هدايت تيم ملي ايران را عهدهدار بوده و در جام ملتهاي آسيا در مرحله يكچهارم نهايي با شكست مقابل كره جنوبي در ضربات پنالتي از دور مسابقات كنار رفت و جايگاهش را در تيم ملي از دست داد. قلعهنويي در آن دوران تصميمهاي عجيب زيادي براي تيم ملي گرفت و اين اتهام به او وارد بود كه در حال رنگي كردن تيم ملي است. استفاده از پيراهن آبي براي تمرينات كه سابقه نداشت و همچنين بازي دادن به بازيكناني كه جايگاهي در تيم ملي نداشتند، از او وجهه خوبي به جا نگذاشت. قلعهنويي در آن دوران تيم بزرگي از كارشناسان و مربيها را كنار خود ميديد و سعي داشت با يك خرد جمعي تيم ملي را اداره كند. او طي دوران مربيگرياش در تيم ملي، در ۱۷ بازي ۱۰ برد، ۶ مساوي و يك باخت داشت و ميانگين ۲٫۱ امتياز در هر بازي را ثبت كرد.
به نظر ميرسد شانس علي دايي در حال حاضر از قلعهنويي بيشتر باشد. او با هيچ تيمي قرارداد ندارد و فدراسيون براي اينكه او را به عنوان سرمربي معرفي كند، تنها بايد رضايت شخصياش را جلب كند. اما نكته اينجاست كه علي دايي كارنامه چندان درخشاني ندارد و پيشتر هم در تيم ملي ناكام بوده. دايي 13 سال است كه مربيگري ميكند و آخرين افتخارش به عنوان مربي در ليگ، به همان سال اول فعاليتش با سايپا بازميگردد. او فصل بعد با همان سايپا كه قهرمان شده بود به رتبه يازدهم رسيد. دايي با يكي از پرمهرهترين پرسپوليسهاي دهه نود قهرماني را در هفتههاي پاياني بر اثر سوءمديريت در تيم از دست داد. علي دايي يك مرتبه به شكلي جنجالي و نه چندان فوتبالي، در حالي كه بين چهار گزينه نهايي فدراسيون نبود، به عنوان سرمربي تيم ملي انتخاب شد. انتخاب دايي به عنوان سرمربي تيم ملي؛ در حالي از سوي عليآبادي رييس وقت سازمان تربيتبدني و معاون رييسجمهور (محمود احمدينژاد) انجام شد كه دايي پيش از اين اعلام كرده بود: «هر كس لابي قويتري داشته باشد به عنوان سرمربي تيم ملي منصوب ميشود.» پيش از اين، فدراسيون فوتبال ايران از افشين قطبي، امير قلعهنويي، محمد مايليكهن، بيژن ذوالفقارنسب و مجيد جلالي؛ به عنوان گزينههاي خود براي سرمربيگري تيم ملي نام برده بود. دايي در مرحله مقدماتي جام جهاني 2010 در 5 بازي هدايت تيم ملي را برعهده داشت و در مجموع تنها موفق به كسب 6 امتياز شد. تيم ملي با هدايت دايي در ۸ فروردين ۱۳۸۸ و در حضور ۱۰۰ هزار تماشاگر، مقابل عربستان با نتيجه ۲ بر يك شكست خورد و در رتبه چهارم گروه، بين پنج تيم قرار گرفت و شانس صعود را تقريبا از دست داد.
تيم ملي ايران در چهار ديداري كه از مرحله اول مقدماتي جام جهاني 2022 باقي مانده بايد چهار برد به دست بياورد و اميدوار به لغزش عراق باشد تا جايگاه صدر جدول را به دست بياورد و بيدغدغه صعود كند. از بين تيمهاي دوم، بهترينهايشان صعود ميكنند كه با توجه به دو باختي كه داشتهايم، قرار گرفتن بين بهترين تيمهاي دوم سخت به نظر ميرسد. در حال حاضر با توجه به فرصت كمي كه تا فروردين و بازيهاي حساس مقابل عراق و بحرين باقي مانده، بهترين چاره اين است كه از مربي داخلي استفاده شود كه شناخت درستي از بازيكنان و فضاي فوتبال ايران داشته باشد. ضمن اينكه بسيار مهم است گزينهاي انتخاب شود كه بين بازيكنان از مقبوليت و محبوبيت برخوردار باشد و بتواند از نظر رواني بازيكنان را آماده شرايط خاصي كه تيم در آن گرفتار شده بكند. امير قلعهنويي با وجود اينكه از نظر فني و كارنامهاي، قابل قياس با علي دايي نيست، اما مرد محبوب فوتبال ايران نيست و در استاديومها بارها شاهد شعار عليه او بودهايم و اين يك نكته منفي بسيار بزرگ در كارنامه قلعهنويي است. هرچند علي دايي هم محبوبيت گذشته را ندارد و با تصميماتي كه در سالهاي اخير گرفته بهخصوص بين پرسپوليسيها محبوبيتش را از دست داده، اما در قياس با قلعهنويي همچنان دست بالا را دارد و حداقل در اغلب ورزشگاهها عليه او شعار نميدهند. در اين ميان نبايد فراموش كرد كه گروه مديراني كه پيشتر در سپاهان با قلعهنويي همكاري كرده بودند، در حال حاضر تصميمگيران فدراسيون فوتبال هستند و اين موضوع كمي شانس قلعهنويي را افزايش ميدهد. در مجموع و با توجه به جميع شرايط، بايد اين موضوع را پذيرفت كه علي دايي به احتمال بسيار زياد سرمربي آينده تيم ملي است و سرنوشت صعود به مرحله بعد مقدماتي جام جهاني، در دستان شهريار است.