سرمايه فرهنگيان
محمد داوري
«صندوق ذخيره فرهنگيان» اين سه كلمه چند سالي اينقدر خبرساز و پرمساله شده كه هر كدام از اين كلمات را جست‌وجو كنيد، بلافاصله جست‌وجوگر دو كلمه ديگر را هم براي شما مي‌آورد، سه كلمه‌اي كه به نظر مي‌رسد حالا پس از دو دهه كمي تناسب قرار گرفتن در كنار هم را از دست داده و بايد تجديدنظري اساسي در تركيب آنها صورت گيرد، تجديدنظري كه با شرايط امروز آن سازگار باشد. اگر آخرين وضعيت موسسه‌اي كه به اين نام فعاليت مي‌كند را ملاك قرار بدهيم و سري به سايت اين موسسه بزنيم، آمار و ارقام و اطلاعات مربوطه، دو واژه نخست را تا حد زيادي از معنا خالي مي‌كند و فقط واژه «فرهنگيان» را جلوه مي‌بخشد، چراكه سود بيش از سه هزار و پانصد ميليارد توماني و هلدينگ‌هاي نفت و انرژي و مسكن و خدمات با بيش از بيست شركت تابعه ديگر عنوان صندوق برايش بامسما نخواهد بود؛ صندوقي كه بيش از همه تداعي‌كننده قلك پس‌انداز يا حداكثر وام ضروري است. از سوي ديگر كلمه ذخيره هم ديگر چندان متناسب با وضعيت مجموعه‌اي كه هزاران ميليارد درآمد سالانه دارد و چندين برابر آن سرمايه نيست، چراكه ديگر واژه ذخيره كه آينده و روز مبادا را تداعي مي‌كند، تناسبي با اين حجم از دارايي و سود ندارد بلكه براي همين امروز صاحبان سرمايه نيز مي‌تواند كارايي داشته باشد. اما نمي‌شود فرهنگيان را از اين مجموعه گرفت، چراكه بدون اين واژه اين مجموعه وجود نخواهد داشت. با پول چند ميليون معلم كه در اين سال‌ها آمدند و بازنشسته شدند و رفتند اين دارايي و سرمايه به دست آمده است و اگر نبود بي‌تدبيري و بي‌اخلاقي‌ها و فسادها، بي‌ترديد اين سرمايه الان چند برابر مي‌شد لذا هر چه باشد گويا پول اين زحمتكشان مظلوم بركت داشته و از هجوم توفان‌ها در امان مانده و به نظر مي‌رسد تا حد زيادي به ساحل امن و به جاده اميد نزديك شده اما همچنان خطر آن را تهديد مي‌كند. خطري كه با تجديدنظر در اين سه واژه و الزامات حقوقي و ساختاري و مديريتي و اجرايي آن مي‌تواند تا حد زيادي برطرف شود. اين روزها همه منتظرند و افكار عمومي سهامداران صندوق يعني فرهنگيان متوجه اين اتفاق است كه آيا در واقع «سرمايه فرهنگيان» كه در سال‌هاي اخير در مسير نسبتا اميدبخشي قرار گرفته، آينده تضمين شده‌اي هم خواهد داشت يا نه؟
و صندوقي كه تبديل به هلدينگ‌هاي بزرگ اقتصادي و ذخيره‌اي كه پشتوانه اقتصاد ملي شده، مي‌تواند در همسويي با منافع ملي «براي فرهنگيان» باشد و گره‌هاي كوچك و بزرگ معيشتي اين صنف مظلوم و محترم را بگشايد؟ تدابير اتخاذ شده سال‌هاي اخير تا حدي اين اميد را ايجاد كرده است كه اين مجموعه به معناي واقعي سرمايه‌اي باشد براي امروز و فرداي فرهنگيان همچنانكه فرهنگيان سرمايه‌اي براي ديروز و امروز اين مجموعه بوده و قلك‌هاي آنان صندوقي را ساخته است تا امروز پشتوانه‌اي باشد براي همه.