روزنامهنگاري نوين و ...
زهرا نژادبهرام
از آنجا كه سه مولفه اصلي اطلاعرساني يعني فناوري رسانه، مخاطب و پيام نقش مهمي در مطالعات رسانه دارند، ضرورت بازخواني آنها الزامي است. فناوري رسانه منجر به تولد رسانههاي نوين شده است، لذا از نظر فناوري شكل و ماهيت رسانه با تغييرات چشمگيري روبهرو شده، در كنار اين مهم مخاطب كه اصليترين بخش اطلاعرساني است از منفعل به فعال و گزينشگر و توليدكننده تغيير ماهيت داده و در بخش سوم پيام نيز با توجه به تحولات دو عرصه پيشين با تغييرات جدي روبهرو شده است. از اينرو وقتي از سبك خبر در رسانههاي نوين گفتوگو ميشود، مبناي تغيير در دو بخش اول اين گزاره يعني مخاطب و فناوري رسانه است. در اين ميان توجه به اين مهم قابل تامل است كه موقعيت جديدي در وضعيت خبر ايجاد شده كه از آن به زيست بوم جديد نام ميبرند .در اين اكوسيستم جديد روشهايي كه كاربران به خبر دست مييابند، دگرگون و در واقع مصرف خبري در رسانهها تقاضامحور شده و كاربران در محدوده زماني و مكاني به خبر دسترسي پيدا نميكنند، بلكه اين زيست بوم ساختار خطي را دگرگون كرده و شكل حلقوي را به وجود آورده كه امكان ارتباط بيشتر را فراهم كرده و افراد خود منبع خبر هستند. با توسعه رسانههاي نوين و گسترش ابعاد آنها سبك روزنامهنگاري در جهشي دوباره به سوي سبك هرم وارونه تصاوير تازه تاسيس روزنامهنگاري يعني سناريونويسي و سبك تاريخي با ليد نرم را با ترديد روبهرو كرد. اين سبك روزنامهنگاري كه در اواخر قرن بيستم با چالش روبهرو شده بود، به سوي نوعي داستاننويسي در متن و ليد وارد شده بود .در خبرنويسي داستاني تلاش بر اين بود كه خبر به صورت يك داستان با مقدمه و متن و نتيجه به مخاطب ارايه شود، اين مهم در روزنامههاي پرتيراژ به شدت مورد استقبال قرار گرفته اما با تحولات رسانه به نظر ميرسد اين سبك ديگر قادر به ارايه خبر به معناي كوتاه و گزيده و اهميت موضوع نباشد. اگر ارزشهاي خبري كه شامل شهرت، فراگيري، مجاورت و بزرگي و استثنايي و برخورد را كانون اصلي تشكيل خبر بدانيم در سبك هرم وارونه قادر به نمايش تعداد زيادي از آنها هستيم كه شكل و ماهيت خبر را جذابتر و اثرگذارتر ميكند .