حديث روشني
صبح روز شنبه بود كه فرماندهي ارتش سوريه رسما اعلام كرد دولت سوريه سقوط كرد. شورشيان در بدو ورود به دمشق پس از آزادي زندانيان در حومه اين شهر ساختمان راديو و تلويزيون دولتي در پايتخت سوريه را تصرف كردند. ساختمان راديو و تلويزيون دولتي يك مكان مهم و نمادين در سوريه است. اين ساختمان علاوه بر اينكه در قلب دمشق واقع شده، همچنان در دوران كودتاهاي متوالي سوريه در دهههاي ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ براي اعلام دولتهاي جديد مورد استفاده قرار ميگرفت. معارضين سوري طي بيانيهاي رسمي بر حفظ وحدت و حاكميت خاك سوريه و حفاظت از همه شهروندان و دارايي آنها بدون توجه به وابستگي آنها و همچنين تلاش براي بازسازي دولت و نهادهاي آن بر پايههاي آزادي و عدالت تاكيد كردند. پيش از آن نيز رهبر تحريرالشام خطاب به نيروهاي نظامي گفته بود كه نزديك شدن به نهادهاي دولتي كاملا ممنوع است و تمامي اين نهادها تحت نظارت محمد غازي الجلالي، نخست وزير سابق تا زمان تحويل رسمي قدرت باقي ميماند. اين در حالي است كه همزمان خبرگزاري رويترز نيز به نقل از منابعي رسمي سوري اعلام كرد بشار اسد در دمشق حضور ندارد. يك منبع نظامي سوري در ادامه نيز به رويترز گفت كه فرماندهي ارتش سوريه، سقوط دولت بشار اسد را به افسران و فرماندهان ارتش ابلاغ كرده است. اين وبسايت مدعي شد كه بشار اسد، رييسجمهور سوريه ساعاتي پيش از سقوط دمشق سوار بر يك هواپيما شده و به مقصدي نامعلوم رفته است. اين خبر به نقل از دو افسر ارشد ارتش كه نامشان ذكر نشده، منتشر شده است. اين در حالي است كه پيش از اين نيز در اوايل روز شنبه، دولت وقت گزارشها مبني بر خروج اسد از دمشق را رد كرد. با اين حال اما همچنان مكان دقيق رييسجمهور نامشخص است و گفته ميشود كه او طي چند روز گذشته ديده نشده است. همزمان رييس هيات مذاكرات مخالفان سوريه بعد از انتشار اخبار پيرامون ناپديد شدن بشار اسد گفت كه از محل استقرار او اطلاعي نداريم. اين در حالي است كه خبرگزاري فارس به نقل از رويترز و العربيه نوشت: «در جريان حمله اسراييل به هواپيماي حامل اسد كه از دمشق عازم مقصدي ديگر بود، به احتمال زياد، وي كشته شده است. فارس همزمان به نقل از رويترز نيز نوشت: دو منبع سوري ادعا كردند كه احتمال زيادي وجود دارد كه اسد در يك سانحه هوايي كشته شده باشد.» بعد از ورود شورشيان به دمشق و تصاحب ساختمان راديو و تلويزيون، نخستوزير دولت بشار اسد اعلام كرد كه آماده همكاري با هر رهبري است كه مردم سوريه انتخاب كنند و ساعاتي ديگر در ساختمان نخستوزيري حاضر خواهد شد. محمد غازي الجلالي همچنين به خبرگزاري فرانسه گفت: صبح يكشنبه در ساختمان نخستوزيري حاضر ميشوم و آماده هرگونه اقدامي براي انتقال قدرت و تسليم هستم. او اين را هم گفت كه آماده است با هر رهبري كه مردم سوريه انتخاب كنند، همكاري كند. تمامي اين وقايع در بازه زماني كوتاه در حالي انجام شده كه هرج و مرجها نيز به فرودگاه بينالمللي دمشق رسيده است. تمامي آنچه در ۱۰ روز گذشته شاهد بودهايم، اين است كه ارتش سوريه در برابر پيشروي مخالفان فروپاشيده است. گويا ديگر ارادهاي براي جنگ وجود نداشت يا بسيار كم بود. پيش از اين نيز ويديوهايي از پايتخت سوريه منتشر شده بود كه نشان ميداد سربازان از دمشق خارج شده بودند. پس از اينكه پيروزيهاي شورشيان در شهرهاي شمال و جنوب پايتخت دمشق، قدرتهاي خارجي را غافلگير كرد و بشار اسد را به دشوارترين موقعيت خود در بيش از يك دهه جنگ داخلي سوق داد، نيروهاي دولتي سوريه تلاش كردند تا خطوط دفاعي در حال فروپاشي خود را تقويت كنند. اين در حالي است كه همزمان با نزديك شدن شورشيان به پايتخت، وزراي خارجه روسيه، ايران و تركيه در حاشيه يك كنفرانس در قطر با يكديگر ملاقات كردند تا درباره يك مسير ديپلماتيك در ميان درگيريها بحث كنند. ايران، روسيه، تركيه، اسراييل، دولتهاي عربي و ايالات متحده همگي به دقت در حال نظارت بر درگيريها هستند و به نظر ميرسيد نگران احتمال بيثباتي بيشتر در يك كشور استراتژيك در خاورميانه و منافع متقاطع خود در آنجا بودند. به ادعاي نشرياتي كه تحولات روزهاي اخير سوريه را تحليل ميكنند درگيريهاي بيش از يكسال گذشته ميان اسراييل و حماس و حزبالله، ديناميكهاي قدرتي كه وضعيت نامتعادل در سوريه را حفظ كرده بود به هم ريخت. به ادعاي وال استريت ژورنال از سوي ديگر ايران و روسيه نيز به دولت سوريه همانند 2015 كمك چنداني نكردند، چراكه روسيه تمركز خود را روي درگيريها در اوكراين و ايران نيز تمركز خود را بر درگيريها ميان اسراييل و محور مقاومت گذاشته بود. در اين زمينه ادعاهايي نيز مطرح شده كه ايران نيروهاي خود را از سوريه خارج كرده است؛ هرچند اين ادعا توسط مقامات رسمي ايران رد شد. به ادعاي گروهي از ناظران سقوط دولت سوريه پايان يك دوره ويژه در خاورميانه است و پيامدهاي بزرگي در سراسر منطقه خواهد داشت، چراكه به ادعاي ناظران ايران شايد نتواند در اين كشور نفوذ و قدرت خود را حفظ كند. همچنين اين كشور به متحد مهم خود در لبنان يعني حزبالله دسترسي زميني نخواهد داشت. بنابراين پيامدهاي امنيتي اين سقوط زياد است. همزمان با تحولاتي كه طي روزهاي اخير شاهد بوديم و در نهايت اعلام رسمي شورشيان مبني بر تصرف دمشق و كاخ رياستجمهوري رسانههاي جهان بر اين رويدادها متمركز شدند. به اين بهانه روزنامه اعتماد تحليل نشريات خارجي را بررسي كرده و در ادامه بدان پرداخته است.
نيويوركتايمز: سقوط دمشق و آينده مبهم ژئوپليتيك خاورميانه
نيويوركتايمز با انتشار گزارشي ضمن اشاره به سقوط زودهنگام دولت سوريه در گزارشي تحليلي آورده كه اين رخداد نشاندهنده تغيير بالقوه در ديناميك جنگ داخلي سوريه است و چالشهايي را در بازه زماني كوتاهي براي دولت آتي سوريه و توازن قدرت در منطقه ايجاد خواهد كرد. بازيكنان اصلي منطقه يعني اسراييل، ايران و تركيه كه همگي در ميدان سوريه نقشآفريني ميكردند، ممكن است از فعل و انفعالي آتي تحت تاثير قرار بگيرند. اين در حالي است كه قدرتهاي جهاني مانند ايالات متحده و روسيه نيز تحت تاثير سقوط زودهنگام دمشق قرار خواهند گرفت.
آنچه طي روزهاي اخير در سوريه شاهد بوديم به وضوح نشاندهنده پيچيدگيهاي ژئوپليتيكي در منطقه بود، چراكه تحولات سوريه نه تنها بر وضعيت داخلي اين كشور، بلكه بر توازن قدرت در كل منطقه و فراتر از آن تاثير خواهد گذاشت. مونا يعقوبيان، رييس مركز خاورميانه و شمال آفريقا در موسسه صلح ايالات متحده در واشنگتن در اين رابطه به نيويوركتايمز گفت: سوريه پارامتر تغييرات ديناميكهاي قدرت در منطقه است. به گونهاي كه استراتژيستهاي اسراييل به سوريه به عنوان «مركز مراكز» اشاره ميكنند كه به عنوان يك مسير تامين براي ارسال نيرو و تسليحات به مكانهايي مانند جنوب لبنان عمل كرده است يعني جايي كه حزبالله اصليترين متحد منطقهاي ايران در آنجا حضور دارد. در ادامه اين گزارش ادعايي آمده است كه همچنان مشخص نيست اسراييل چگونه با دولت بعدي در سوريه تعامل خواهد داشت.
گروهي ديگر از تحليلگران نيز به بازيگران مهم مداخلهگر در تحولات اخير سوريه پرداختهاند. به ادعاي اين تحليلگران تركيه نيز به عنوان يك از بازيگران تاثيرگذار رويدادهاي اخير سوريه نقش پررنگي در پيشروي برقآساي شورشيان طي روزهاي اخير داشته است. آنها مدعياند تركيه از انفعال قدرتهاي منطقهاي و فرامنطقهاي چون ايران و روسيه براي خود فرصتسازي كرده است تا هم جا پاي خود را در اين كشور برجستهتر كرده و بستر را براي بازگرداندن سه ميليون پناهنده سوري كه به دليل جنگ داخلي به خاك اين كشور پناه بردهاند، به خانههاي خود هموار سازد. در رابطه با روسيه اما ولاديمير پوتين با يك معضل روبهرو بود: تلاشهاي اين بازيگر براي تقويت توانش در سوريه شايد موجب ميشد تا اين بازيگر در جبهه اوكراين در موضع ضعف قرار بگيرد.
در واشنگتن اما شرايط به گونهاي ديگر است، چراكه ايالات متحده در ميانه انتقال قدرت از بايدن به ترامپ؛ هماني كه پيشتر سوريه را به عنوان شن و مرگ توصيف كرده بود، وارد صحنه ميشود. گفتني است از زمان دولت اوباما، واشنگتن از آنچه موفقيت فاجعهبار ناميده ميشد، ترسيده است؛ سقوط دولت اسد و جايگزيني آن با يك دولت تروريستي ميتواند براي امريكا پرهزينه باشد. هر چند ائتلاف (تحريرالشام) كه در سال ۲۰۱۶ روابط خود را با القاعده قطع كرد، اما همچنان به عنوان يك سازمان تروريستي توسط ايالات متحده، اتحاديه اروپا و سازمان ملل متحد شناخته ميشود، به يك ائتلاف وسيعتر تبديل شده است كه شامل گروههاي معتدلتر نيز ميشود.
در خصوص سوريه نيز پيش از اين بسياري از تحليلگران دولت مركزي سوريه را يك پوسته توخالي ميدانستند. به باور گروهي از ناظران دولت اسد به طرز باورنكردني ناپايدار و مانند يك خودروي قديمي بود كه با قطعات يدكي توسط مكانيكهاي ناشناس سرهمبندي شده است. فراس مقداد، پژوهشگر ارشد و كارشناس سوريه در موسسه خاورميانه مستقر در واشنگتن با اشاره به سقوط دمشق و تاثير آن بر تحولات خاورميانه به نيويوركتايمز گفت: «تحقق تمامي سناريوهاي طراحي شده به توازن قدرت ميان بازيگران منطقهاي و تحولات آينده سوريه مربوط ميشود.»
وال استريت ژورنال: سقوط سوريه شكست بزرگ استراتژيك را براي روسيه رقم زد
وال استريت ژورنال با تمركز بر روسيه به عنوان ديگر ميداندار تحولات سوريه طي گزارشي آورده است كه اين بازيگر در سال ۲۰۱۵ براي حمايت از بشار اسد رييسجمهور سوريه در برابر قيام مسلحانه ناشي از بهار عربي در جنگ داخلي سوريه مداخله كرد و به عنوان يك قدرت خارجي تاثيرگذار در خاورميانه نقشي موثر ايفا كرد. در اين زمينه مسكو تلاش كرد از روابط خود با قدرتهاي رقيب مانند ايران و اسراييل و همچنين تركيه و كشورهاي خليجفارس بهرهبرداري كرده تا در منازعات ميانجيگري كند و به عنوان يك واسطه منطقهاي شناخته شود. مسكو به همراه تهران و آنكارا در مذاكرات صلح براي پايان دادن به جنگ سوريه مشاركت كرد. به ادعاي وال استريت ژورنال اين كشور اما به درخواست اسراييل توافق كرد كه نيروهاي ايراني و حاميان ايران را از مرز سوريه با اسراييل دور نگه دارد. سوريه همواره به صورت جزيي يك پروژه ايدئولوژيك براي پوتين بوده است. مداخله در سوريه به روشي براي روسيه تبديل شد تا ديدگاه خود را درباره يك جهان چندقطبي كه مخالف نظم ليبرال غربي است، گسترش دهد. نيكول گراجفسكي، پژوهشگر در بنياد كارنگي براي صلح بينالملل گفت: «تصوير خروج هواپيماهاي روسي از سوريه در حالي كه نيروهاي شورشي به سمت پايگاههاي هوايي آنها پيش ميروند و داراييهاي آنها در دمشق سقوط ميكند، تصويري ويرانكننده است.» در ادامه تحليل ادعايي وال استريت ژورنال آمده است كه سوريه همچنين به لحاظ استراتژيك براي روسيه اهميت زيادي دارد. پايگاه هوايي حميمم نزديك شهر ساحلي لاذقيه به عنوان يك مركز لجستيكي براي پروازها به ليبي، آفريقاي مركزي و سودان عمل ميكند، جايي كه پيمانكاران و سربازان خصوصي روسي سالهاست در آنجا فعاليت ميكنند. يك پايگاه دريايي در شهر بندري طرطوس به عنوان تنها نقطه تامين براي نيروي دريايي روسيه در مديترانه عمل ميكند، جايي كه اين نيرو كالاها را از طريق درياي سياه به صورت عمده وارد كرده است. طرطوس همچنين به پوتين دسترسي به آبهاي گرم را داده است، چيزي كه حاكمان روسي قرنها قبل از او در خاورميانه به دنبالش بودند. اين بندر همچنين ميتواند روسيه را به ليبي متصل كند، كشوري كه مانند سوريه، يك متحد از دوران شوروي است. تصرف اين مواضع ساحلي سوري توسط شورشيان ميتواند دستاوردهاي قدرت جهاني روسيه را به خطر بيندازد.آنا بوشچفسكايا، پژوهشگر ارشد در انديشكده واشنگتن در اين رابطه گفت: «سوريه مزاياي زيادي با هزينه كم را به روسيه ارايه ميداد. از دست دادن سوريه يك شكست استراتژيك بزرگ خواهد بود كه فراتر از خاورميانه طنينانداز ميشود. اين موضوع پيامدهاي جهاني خواهد داشت.» به باور گروهي از ناظران خاورميانه مدتهاست كه يكي از اركان رقابت بزرگ قدرت روسيه با غرب به شمار ميرود. در دوران جنگ سرد، روسيه با سوريه همپيمان شد و سلاحهايي را در اختيارش قرار داد و در جنگهايي كه با اسراييل داشت از دمشق حمايت كرد.پس از پايان جنگ سرد يعني در اواخر دهه ۱۹۹۰، پوتين تلاش كرد تا اين سياست را احيا و روابط شوروي گونه مسكو را در منطقه بازسازي و روابط ديپلماتيك و اقتصادي خود را با سوريه و همچنين عراق و ليبي عميقتر كند. بنابراين زماني كه پوتين در سال ۲۰۱۵ در سوريه مداخله كرد، به يك نسل قديمي از حاكمان روسي پيوست كه به دوران پتر كبير و كاترين كبير بازميگردد، افرادي كه به دنبال استفاده از اين منطقه براي گسترش قدرت ژئوپليتيكي و اقتصادي روسيه بودند. بنا بر تحليل وال استريت ژورنال مداخله روسيه در سوريه، رابطهاش را با ايران كه از ابتداي درگيريها از اسد حمايت كرد، تغيير داده است. به گفته تحليلگران با وجود فشارهاي ايالات متحده و اسراييل براي كاهش نفوذ ايران در منطقه، رابطه مسكو با تهران احتمالا ادامه خواهد يافت، به ويژه اكنون كه ديگر دولت سوريه رسما سقوط كرده است.گفتني است روسيه در سالهاي اوليه جنگ داخلي سوريه دومين صادركننده بزرگ سلاح در جهان بود. به گفته تحليلگران در حالي كه روسيه معمولا خود را به عنوان شريك ارشد ايران در شكست تروريستها در 2015 ميديد، شعلهور شدن مجدد درگيريها در سوريه به كرملين يادآوري كرد كه ايران چقدر ميتواند با اهميت باشد، چراكه دفع حمله شورشيان علاوه بر حملات هوايي نياز به نيروهاي زميني حاميان ايران داشت.
الجزيره: تحولات سوريه شكافهاي تهران و آنكارا را عريان كرد
الجزيره اما با انتشار تحليلي از وقايع اخير سوريه به بازيگري ايران و تركيه اشاراتي داشته و در ادامه گزارش خود آورده است رجب طيب اردوغان، رييسجمهور تركيه روز جمعه طي سخناني شورشيان مخالف دولت سوريه را مورد حمايت قرار داد و همزمان مدعي شد كه پيشتر دست مذاكره و دوستي به سوي بشار اسد دراز كرده بود، اما رييسجمهور سوريه پاسخي نداده است. گفتني است اردوغان در عين حال پيشبيني كرد كه بعد از سقوط ادلب، حماه، حمص، مرحله نهايي تصرفات دمشق خواهد بود.اردوغان به دنبال نابودي قلمرو كردهاي مسلح در مرزهاي تركيه است، چراكه اين بازيگر تلاش دارد با جداييطلبان كرد مسلح، يعني حزب كارگران كردستان (PKK) كه يك گروه ممنوعه است، مقابله كند. تركيه همچنين ميخواهد يك منطقه امن در شمال سوريه ايجاد كند با اين هدف كه ميليونها پناهجوي سوري كه در حال حاضر در تركيه هستند را اسكان دهد.اين در حالي است كه در نزديكي مرزهاي ايران در شمال، آنكارا همزمان از كريدور زنگزور حمايت ميكند. اين كريدور يك مسير حمل و نقل پيشنهادي است كه آذربايجان را از طريق استان سيونيك ارمنستان به ناحيه انزلي خود و بهطور موثري تركيه، آذربايجان و آسياي مركزي را به هم متصل ميكند. به ادعاي گروهي از ناظران اگر كريدور زنگزور به واقعيت تبديل شود، اين مسير بهطور قابل توجهي مسير ايران به اروپا را قطع كرده و كنترل ارمنستان را دور ميزند. به گفته احسان موحديان، تحليلگر سياسي اما يك تفاوت عمده ميان تحولات اخير سوريه در 2024 و درگيريهايي كه از سال ۲۰۱۱ آغاز شد، وجود دارد و آن، اين است كه در حالي كه بخش عمدهاي از درگيريها در زمان جنگ داخلي سوريه تحت تاثير ايدئولوژي بود، ماهيت درگيريهاي اخير اما عمدتا حول اهداف ژئوپليتيكي ميچرخيد. بنابراين تركيه در حال دنبال كردن مجموعهاي از اهداف ژئوپليتيكي بود، به ادعاي ناظران از جمله اين اهداف وارد كردن ضربه به منافع ايران و محور مقاومت در سراسر منطقه و بهرهبرداري از مزاياي اقتصادي بالقوه با گسترش حضور خود در شمال سوريه است.موحديان در ادامه گفتوگوي خود با الجزيره اين را هم گفت كه آنكارا ممكن است بهطور ناخواسته موضع كشورهاي عربي در مورد سوريه را به ايران نزديكتر كند، زيرا تحريرالشام در طول سالها تفكرات راديكالي را يدك كشيده و ميان اعراب و مسلمانان از حمايت گستردهاي برخوردار نيست. آرون لوند يك تحليلگر خاورميانه در آژانس تحقيقات دفاعي سوئد به الجزيره گفت كه اگر ايران و روسيه ميخواستند دولت سوريه را مجددا احيا كنند، بايد كمكهاي نظامي عمدهاي را به اين كشور ارسال ميكردند، اما دو بازيگر در اين خصوص به شدت ترديد داشتند.او در ادامه مدعي شد كه اعزام نيروهاي ايراني به سوريه نيز به دليل حملات مكرر اسراييل به مواضع خطرناك بود و در مورد روسيه نيز اين بازيگر به دليل جنگ در اوكراين آماده نبود كه از دولت سوريه با قدرت هوايي قابل توجه خود حمايت كند.
لوند در ادامه اين را هم گفت كه در شرايط فعلي بعيد است كه سوريه بتواند براي حداقل يك مدتي داراي يك دولت مركزي كارآمد باشد. در ادامه اما ممكن است با افراطگرايي و انتقال تسليحات از مجاري پنهاني و نيز پناهندگاني كه به سمت مرزها سرازير ميشوند احتمالا بخشهايي از سوريه به گروههاي مختلفي كه در شورشهاي اخير دخيل بودند، واگذار شوند؛ اين خطر واقعي بهويژه در امتداد مرزهاي اردن و عراق وجود دارد.
گاردين: پايان اسد و قمار اردوغان
نشريه گاردين طي گزارشي تحليلي از تحولات روزهاي اخير سوريه با اشاره به سقوط زودهنگام دمشق و بازيگري موثر تركيه در اين سرنگوني آورده است كه اوايل سال جاري بود كه بشار اسد صريحا از هرگونه رايزني با تركيه به شرطي كه نيروهاي تركيه در سوريه باقي بمانند، خودداري كرد. به ادعاي گروهي از ناظران اين خودداري صريح به اردوغان اين مجوز را داد كه به تحريرالشام چراغ سبز ضمني بدهد تا حملات موفقيتآميز خود را در حلب انجام دهد تا در نهايت اين گروه به دمشق برسند. اين در حالي است كه به باور اين تحليلگران سوريه با رهبري ضعيف چارهاي جز ارايه امتيازاتي به تركيه در مورد مساله كردها نداشت. بالاخص آنكه آنكارا متقاعد شده بود كه نيروهاي كرد سوريه كه تحت پرچم نيروهاي دفاع از سوريه ميجنگند و از سوي ايالات متحده حمايت ميشوند، همانند گروه كرد تركيه، حزب كارگران كردستان (PKK) هستند.اما ناظران اين ادعا را نيز مطرح كردهاند كه همچنان هيچ تضميني وجود ندارد كه تركيه بتواند بر گروه تروريستي تحريرالشام كنترل داشته باشد. به گزارش گاردين، تركيه، روسيه و ايران از سال ۲۰۱۷ با استفاده از فرآيند آستانه، كنترل مذاكرات صلح سوريه را به دست گرفتند، اما اغلب نشستهايي كه در خصوص سوريه برگزار شده بود همچنان بينتيجه باقي مانده بود تا اينكه در نهايت دولت مركزي سوريه با ورود شورشيان به دمشق سقوط كرد.گفتني است اما انتظارات از نشست سهجانبه اخير سه كشور در دوحه پايين بود، چراكه تركيه به وضوح اعلام كرده بود كه از پيشروي تركيبي گروههاي شورشي و طرفدار تركيه به سمت پايتخت دمشق راضي است؛ اين در حالي است كه ايران و روسيه، تحريرالشام را به عنوان گروهي تروريست مينگرند.علاوه بر آن تهران مشاركت اسراييل و ايالات متحده را در پيشروي تحريرالشام قطعي ميداند. به ادعاي گاردين در مذاكرات روز جمعه نيز رهبران عراقي براي مداخله نظامي در سوريه با هدف جلوگيري از سقوط دولت متقاعد نشدند و اين امر بود كه ايران و روسيه را در تصميمگيري درباره دخالت گسترده در سوريه دچار ترديد كرد. اين در حالي است كه اما همچنان مشخص نيست كه اردوغان ميتواند بر الجولاني رهبر تحريرالشام تاثير قابل توجهي داشته باشد يا خير. اما به ادعاي ناظران آنچه تا حدودي واضح به نظر ميرسد، اين است كه تركيه به اتهامات ايران مبني بر خيانت بيتوجهي كرد، اما همزمان تحت فشار است تا چشمانداز آينده خود براي سوريه را توضيح دهد.
نشنال اينترست: پيدا و پنهان سقوط اسد
نشنال اينترست با انتشار گزارشي تحليلي از زمينههاي داخلي بروز ازسرگيري درگيريها در سوريه آورده است كه با لحاظ كردن محيط ژئوپليتيكي ناپايدار حاكم بر اين كشور آغاز مجدد درگيريها در اين نقطه از خاورميانه اجتنابناپذير بود، چراكه سوريه همچنان و بدون چشماندازهاي بازسازي و وجود جمعيت 90 درصدي زير خط فقر در بنبست سياسي گرفتار بود. حتي در مناطق تحت كنترل دولت سوريه نيز حاكمان نتوانستند نظم را برقرار كنند و در عوض، به گروههاي تروريستي اجازه فعاليت آزادانه داده بود. به ادعاي نشنال اينترست بشار اسد، رييسجمهور سوريه بهطور مداوم از اعطاي حتي كوچكترين امتيازها، چه در سطح داخلي و چه با همسايگانش، خودداري كرده و مذاكره را نشانهاي از ضعف ميدانست. همزمان با اين تحولات و ناكارآمديها، الجولاني رهبر تحريرالشام در سالهاي گذشته به تقويت و اصلاح گروه تحت رهبري خود پرداخته است. اين گروه با معرفي برنامههاي آموزشي تخصصي و تغيير به جنگ متعارف، انضباط بيشتري را در ميان نيروهاي خود ايجاد كرده و همچنين قابليتهاي عملياتياش را به طرز قابل توجهي بهبود بخشيده است، اين موضوع در درگيريهاي اخير به وضوح مشهود بود. دستگاه امنيتي اين گروه از عمليات ضدتروريستي عليه داعش و القاعده تجربه كسب كرده و تواناييهاي خود را همچنين در زمينه فعاليتهاي خرابكارانه و جمعآوري اطلاعات گسترش داده است. به گونهاي كه از زمان آغاز حملات خود تقريبا از دو هفته پيش بارها تاكيد كرده كه همه اقليتها جزيي از بافت اجتماعي سوريه هستند و بايد مورد احترام قرار گيرند.در عين حال اما اين گروه همچنان گروه سلفي و از نگاه جامعه جهاني گروهي تروريستي باقي مانده است. اين در حالي است كه در گذشته، اقليتهاي مذهبي از دولت مركزي ناراضي بودند. با اين حال نارضايتي فزاينده از دولت سوريه همراه با تلاشهاي الجولاني، رهبر تحريرالشام براي جلب حمايت اقليتها شورشهايي در سراسر سوريه را به راه انداخت. به همين دليل طي چند روز در السويدا در جنوب سوريه و در همسايگي درعا، گروههاي محلي شروع به بسيج و حمله به نيروهاي ارتش سوريه كردند. چند روز بعد، آنها به حومههاي دمشق رسيدند و پرترههاي بشار را آتش زده و مجسمههاي حافظ اسد پدرش را سرنگون كردند و پس از آن نيز در نهايت به دمشق و كاخ رياستجمهوري رسيدند. به ادعاي ناظران اگرچه تركيه بهطور ضمني از اين حملات حمايت كرده است، اما احتمالا خود اين بازيگر هم پيشبيني نميكرد كه خطوط دفاعي دولت سوريه به اين سادگي مقاومتش را بشكند. به گزارش ادعايي نشنال اينترست، نقشه خاورميانه به دلايل متعددي در حال بازنگري است و آنچه در آينده در سوريه اتفاق ميافتد، عواقب عميقي براي كل منطقه خواهد داشت. اين تحولات نه تنها روي روابط بين كشورها تاثير خواهد گذاشت، بلكه ميتواند به تغييرات اجتماعي، اقتصادي و سياسي در كشورهاي همسايه نيز منجر شود. در نتيجه نظارت بر اين تحولات و درك عميق از ديناميكهاي موجود در منطقه براي تمامي بازيگران بينالمللي و منطقهاي از اهميت بالايي برخوردار است.