زهير موسوي | خروج امريكا از برجام همچنان مهمترين موضوع سياسي كشور است. دو طيف سياسي كشور در روزهاي اخير بر حفظ وحدت تاكيد داشتند. هر دو جريان سياسي اصلاحطلب و اصولگرا در روزهاي اخير علاوه بر تاكيد بر حفظ انسجام و وحدت داخلي، اقدامات اخير تندروهاي جريان خود را محكوم كردهاند. عباس سليمينمين، فعال سياسي اصولگرا با انتقاد از عملكرد تندروهاي جريان اصولگرايي ميگويد: «تسويهحساب سياسي در شرايط كنوني بدترين كجفهمي است». احمد شيرزاد، فعال سياسي اصلاحطلب نيز معتقد است كه جريان اصلاحطلب نبايد موضعگيري داشته باشد كه ناراضيان را خوشحال كند. او ميگويد: «اينطور نيست كه اصلاحطلبان بخواهند سخنگوي ناراضيان باشند بلكه بايد منافع مردم و كشور را در نظر بگيريم.» مشروح مصاحبه «اعتماد» با سليمينمين و شيرزاد را در زير ميخوانيد.
با توجه به اتفاقات رخ داده در روزهاي اخير، تحليل شما از آيندهاي كه پيش روي مردم و كشور قرار دارد، چيست؟
شرايطي كه بر كشور حاكم شده تبعات كوتاهمدت، ميان مدت و دراز مدت به همراه دارد. شايد در كوتاهمدت امريكا بتواند مقداري سختي بر ملت و كشور تحميل كند اما اين اتفاقات در ميان مدت و دراز مدت فرصت استثنايي براي ايران هم در جبهه داخلي و هم جبهه بينالمللي خلق خواهد كرد. ما مدتها است كه يك چالش جدي در داخل كشور داريم و آن چالش آن است كه ما چون در دوران پهلوي همه امور از جمله اقتصاد، فرهنگ و تجهيزات وابسته به غرب بوده، تغيير اين موضوع به طرف استقلال و استفاده از تمام فرصتها به ويژه فرصتهاي داخلي مقداري خرق عادت است. به همين دليل عدهاي به هيچوجه حاضر نيستند تغيير اين روند به سمت اتكا به منابع داخلي را بپذيرند زيرا اين مسير سختيهايي را به اين جريان تحميل خواهد كرد. بنابراين اتفاقات اخير در ميان مدت و دراز مدت علاوه بر آنكه منشا تغييرات در جبهه داخلي خواهد بود، تغييراتي در منطقه نيز ايجاد خواهد كرد. فرهنگ انقلاب اسلامي با فرهنگ غرب در منطقه تقابلي جدي پديد آورده است. هرچه زمان ميگذرد اين تقابل بيشتر شده و ملتها فرهنگ انقلاب اسلامي را انتخاب ميكنند. اگر امروز به شرايط لبنان دقت كنيد، خواهيد ديد قشر مسيحي و سنتي اين كشور بين اتكا به غرب و فرهنگ مقاومت كه همان فرهنگ انقلاب اسلامي است، فرهنگ مقاومت را در يك انتخابات كاملا دموكراتيك انتخاب ميكند. اين يعني هرچه زمان بگذرد ملتها از غرب فاصله خواهند گرفت و به فرهنگ انقلاب اسلامي نزديكتر خواهند شد. در دراز مدت ايران به عنوان يك شاخص براي ملتها عمل خواهد كرد. اگر غرب متصور است كه با علني كردن دشمنيها در برابر ايران ميتواند يك ملت را به زانو دربياورد اشتباه فاحشي است.
به نظر شما نياز امروز كشور چيست؟
برخي مقامات دولتي از جمله معاون اول رييسجمهور بارها اعلام كردهاند، هيچ مشكلي در كشور وجود ندارد كه نتوان از طريق منابع داخلي حل و فصل كرد. اين موضوع منوط بر آنكه اعتقادي به منابع داخلي و توان ملي داشته باشيم، يك واقعيت مسلم است. نياز امروز كشور اتكا به منابع داخلي است. موضوعي را به شوخي براي شما بازگو ميكنم. روشنفكرهاي ما پيش از انقلاب كوچه پس كوچههاي پاريس را بهتر از شهرهاي ايران ميشناختند. هدف از اين شوخي آن است كه بگويم ما بايد توان ملت خود را بشناسيم. اين مهم نياز به تغييرات اساسي دارد. بسياري از افرادي كه در دولت مشغول بوده يا حامي دولت هستند، باور و اعتقاد چنداني به توان ملي ندارند. اين جريان بارها اعلام كرده است كه براي اداره امور بايد از خارج مدير وارد كنيم يعني اين افراد اعتقادي به قابليتها حتي در عرصه مديريت نداشته و ميگويند مديريت كشور را بايد به غربيها واگذار كنيم. با اين نگاه قادر به حل مشكلات نخواهيم بود.
براي عبور از بحرانهاي موجود راهحل شما چيست؟
راهحل مورد نظر من همان نياز امروز كشور يعني اتكا به منابع داخلي است. اگر به توان ملي اتكا داشته باشيم خيلي از امور انجام خواهد شد. با اتكا به توان ملي با تمام قدرت مقابل قاچاق و فساد را خواهيم گرفت. ما اگر به ملت متكي بوده و ملت را باور داشته باشيم، دلمان نخواهد آمد ملت را كه نقطه اصلي اتكاي قدرت ما است تضعيف كنيم.
كار ويژه جريان اصولگرايي و منتقدان دولت در شرايط كنوني چيست؟
ما بايد هم صدايي و اتحاد را به بهترين شكل ممكن در كشور به تصوير بكشيم. بايد يك نوع اتحاد، اتفاق و همراهي بينظير را در برابر كساني كه با حرف زور ميخواهند ملت ايران را به زانو دربياورند، به نمايش بگذاريم.
چه اقداماتي براي نشان دادن اين اتحاد بايد انجام شود؟
ما بايد روي اشتراكات تاكيد كنيم. قطعا جناحهاي مختلف، در برخي مسائل نگاهي متفاوت و حتي متضاد با يكديگر دارند اما به طور قطع در موضوعاتي اشتراك نظر وجود دارد. اگر ما روي اشتراكات تاكيد داشته باشيم، يك جبهه منسجم و مقتدر پديد خواهد آمد. اين جبهه تاثيرات بسيار متفاوتي در كساني خواهد گذاشت كه قصد دارند از طريق تحريم ملت را تحت فشار قرار دهند
پس از خروج امريكا از برجام طيفهاي مختلف سياسي بر حفظ وحدت تاكيد كردهاند اما برخي جريانات تندرو با اقدامات مختلف سعي در تضعيف دولت و تسويه حساب سياسي دارند. اين جريانات چه اهدافي را دنبال ميكنند؟
در كشور دو جريان تندرو وجود دارد. جريان تندرو اصلاحطلب همواره نگاه به خارج از كشور دارد. اين جريان تلاش دارد اتحاد در جامعه را برهم بزند زيرا اتحاد، ما را در برابر دشمن خارجي منسجم خواهد كرد. يك جريان تندرو هم در طيف اصولگرا وجود دارد. اين جريان متصور است با خروج امريكا از برجام، بهترين شرايط براي تسويه حساب سياسي است. اين بدترين كجفهمي است كه شما ميتوانيد از خود نشان دهيد. در اين شرايط ما نبايد وارد بحث رقابت سياسي شويم. دشمن در حال حاضر با تمام توان عليه منافع ملي عمل ميكند. ما نيز بايد با تمام توان عليه آنها عمل كرده و به مقاومت خود ابعاد تازهاي ببخشيم تا آنها متصور نشوند كه با فشار ميتوانند اتحاد مردم ايران را درهم بشكنند.
نياز امروز كشور اتكا به منابع داخلي است.
ما بايد روي اشتراكات تاكيد كنيم. قطعا جناحهاي مختلف، در برخي مسائل نگاهي متفاوت و حتي متضاد با يكديگر دارند اما به طور قطع در موضوعاتي اشتراك نظر وجود دارد.
جريان تندروي اصولگرايي متصور است با خروج امريكا از برجام، بهترين شرايط براي تسويه حساب سياسي است.