با توجه به اتفاقهاي اخير پيشبيني شما از آينده كشور چيست؟
به طور حتم در كشور يك دوره توام با برخي مشكلات در پيش خواهيم داشت. قطعا امريكاييها به برخي شركتهايي كه با ايران در زمينه نفتي و شركتهايي مانند ايرباس كه قصد همكاري با ايران داشتند، براي قطع همكاري فشار ميآورند. امريكاييها در برخي موارد موفق ميشوند و در برخي جاها خير. آنچه مهم است آن است كه آيا ميتوانند شرايطي فراهم كنند كه براي ايران كمرشكن باشد؟ پاسخ من منفي است. در اين دوره از تحريمها ما در شرايط بهتري نسبت به گذشته قرار داريم. بهتر بودن شرايط به آن دليل است كه مديريت كشور نسبت به آن دوره قويتر است و هم انسجام سياسي بيشتري در كشور وجود دارد. عموم مردم حس نميكنند كه طرف مقابل ايران محق است بلكه اكثرا متصور هستند رهبر تازه كار امريكا زورگويي كرده و پيمان شكني ميكند. به همين دليل صرف نظر از برخي كجسليقگيها همبستگي مردم با حاكميت بيش از گذشته خواهد بود. به دليل آنكه امريكاييها موفق به تشكيل يك اجماع جهاني عليه ما نشدهاند، ضريب موفقيت ما بيش از گذشته است. اين به اين معنا نيست كه ما در يك وضعيت شكوفايي اقتصادي قرار خواهيم گرفت، بلكه به اين معنا است كه اين دوره را ميتوانيم با آبرو و مقاومت تحسينبرانگيز طي كنيم.
مهمترين نياز امروز كشور چيست؟
اميد و واقعبيني مهمترين نياز كشور است. دركنار تمام فشارهاي اقتصادي، جنگ روان شديدي عليه ايران در جريان است. بخشي از جنگ در فضاي رسمي و شبكههاي ماهوارهاي و بخشي ديگر در چارچوب فضاي مجازي است. به عقيده من فيلترينگ و محدوديت، راه درست مقابله با اين مساله نيست بلكه رفتار و گفتار صادقانه با مردم است. اگر مسوولان نظام با صداقت تمام موضوعات را با مردم مطرح كرده و دست ياري به سوي مردم دراز كنند، قطعا جامعه جواب مثبتي خواهد داد.
آيا روحاني ميتواند بر مشكلات فايق شود؟
من به حل شدن مشكلات در دولت آقاي روحاني اميدوارم. دوره سه ساله مهمي پيش روي دولت است. در اين سه سال اميد و مدارا نقش اصلي را ايفا ميكند. از فضاي پيش آمده كسي نبايد عليه دولت سوءاستفاده كند.
راهحل عبور از بحرانهاي موجود چيست؟
در شرايط بحراني كنوني نبايد به مسائل ريز و بياهميت دامن زد. دامن زدن به مسائل پيش پا افتاده منجر به ايجاد فاصله ميان مردم و حاكميت ميشود. اين به آن معنا نيست كه ما يك باره بخواهيم تمام نظام سياسي و اجتماعي خود را تغيير دهيم اما در عين حال بايد اقداماتي انجام شود كه جامعه احساس همدلي بيشتري با حاكميت داشته باشد. برخي گرفتگيهايي كه در گذشته باعث دلسردي مردم شده، بايد برطرف شود. يكي از راهحلهاي اين موضوع مهار افرادي است كه متصور هستند تمام افراد جامعه بايد مانند آنها زندگي كنند. در اين صورت جامعه تنفس بيشتري خواهد داشت.
رونق اقتصادي به تنهايي برعهده دولت است يا براي بهبود و حتي جلوگيري از بدتر شدن شرايط اقتصادي نياز به اجماع داخلي داريم؟
رونق اقتصادي به صورت تمام و كمال در دستان دولت نيست. وظيفه دولت بسترسازي است. در كنار دولت، جامعه نيز بايد پيشقدم شود. موضوعي كه اكنون براي حال كشور مضر است، سوءاستفاده اشخاص از شرايط پيش آمده است. در بسياري از كشورها در مواقع بحراني سرمايهداران به فكر منافع ملي هستند. در ايران اكنون ما نيازمند چنين فضايي هستيم. كساني كه ميتوانند به اقتصاد كشور كمك كنند بايد به ميدان بيايند. به عنوان مثال سرمايهگذاران به جاي تبديل ريالهاي خود به دلار و سپس نگهداري دلار در پستوها و خروج آن از كشور، همان سرمايه را روانه بازار كرده و به رونق اقتصادي كمك كنند. يك وظيفه اخلاقي و ملي بر دوش جامعه است اما با نصيحت نميتوان سرمايهگذار را تشويق به سرمايهگذاري كرد. اين مهم نيازمند فرهنگسازي است.
كار ويژه اصلاحطلبان در شرايط فعلي چيست؟
اصلاحطلبان تاكنون موضعگيريهاي صريحي در برابر خروج امريكا از برجام داشتهاند. اين جريان نبايد در دفاع از حق و حقيقت طرفي را بگيرد كه برخي ناراضيان ذوق كنند. اصلاحطلبان بايد آنچه كه به نفع مردم است (ولو به قيمت آنكه برخي ناراضيان خوشحال نشده و اصلاحطلبان را متهم به حكومتي بودن كنند) بدون توجه به برخي حاشيهها طرف حق و حقيقت را بگيرند. وقتي نظام جمهوري اسلامي ايران در معرض فشار نابحق از طرف يك دولت قلدر در امريكاست، نبايد در دفاع از نظام كمكاري كنيم. اينطور نيست كه اصلاحطلبان بخواهند سخنگوي ناراضيان باشند بلكه بايد منافع مردم و كشور را در نظر بگيريم.
اظهارات اخير تندروها در داخل، چه ضررهايي براي كشور دارد؟
اين اقدامات قطعا نفعي ندارد. در شرايط فعلي دست ما به هيچ ابزار قدرت خاصي نميرسد. مهمترين ابزاري كه در صحنه سياست جهاني ايران در اختيار دارد، امضاي برجام است. ما بايد اين امضا و عهدشكني امريكا را به رخ جهانيان بكشيم. در شرايط فعلي ايران در يك موضع برتر بينالمللي قرار دارد. اينكه برخي فكر ميكنند بعد از خروج امريكا از برجام ما نيز بايد از اين توافقنامه خارج ميشديم، دقيقا خواسته امريكاييها و آب به آسياب ترامپ ريختن است.
در شرايط بحراني كنوني نبايد به مسائل ريز و بياهميت دامن زد. دامن زدن به مسائل پيش پا افتاده منجر به ايجاد فاصله ميان مردم و حاكميت ميشود.
سرمايهگذاران بهجاي تبديل ريالهاي خود به دلار و سپس نگهداري دلار در پستوها و خروج آن از كشور، همان سرمايه را روانه بازار كرده و به رونق اقتصادي كمك كنند.