• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۳ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4148 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۹ مرداد

يك «سوزن» به خودمان

امين شول سيرجاني

حال محيط زيست ايران خوب نيست؛ درست مثل حال بسياري از ما. در روزهايي كه قيمت دلار و سكه نقل همه محافل خصوصي و عمومي است، سخن گفتن از محيط زيست و حاشيه‌هايش شايد اصلا به مذاق بسياري خوش نيايد يا مثلا گوينده و نويسنده چنين حرف‌هايي به نگاه فانتزي متهم شوند. اما چشم بستن بر محيط زيست و اتفاقاتش به مثابه چشم بستن بر حيات است. محيط زيست پيوست زندگي ما نيست؛ بلكه خود زندگي است.

اگر دقيق نگاه كنيم، مي‌بينيم كه فانتزي دانستن مباحث زيست‌محيطي فقط در بخش آب و خاك چه بر سر اين كشور آورده است. وقوع برخي تعارض‌هاي محلي بر سر آب، از بين رفتن جنگل‌ها، تداوم برخي سياست‌هاي سازه‌محور در حوزه تامين منابع آب مانند پروژه‌هاي انتقال آب، بي‌تفاوتي محض شهرداري‌هاي بسياري از شهرهاي كشور در حوزه مديريت پسماند، آسيب‌پذيري محط زيست دريايي، خشك شدن تالاب‌ها، وضعيت معيشتي محيط‌بانان، آثار خشكسالي بر زندگي گونه‌هاي حيات وحش، آثار مخرب بيابان‌زايي و ده‌ها مورد از اين دست را مي‌توان به عنوان چالش‌هاي جدي حوزه محيط زيست نام برد.

مرور عناوين اين چالش‌ها نشان مي‌دهد كه مساله محيط زيست در ايران نه‌تنها موضوعي حاشيه‌اي نيست بلكه جزو اولويت‌هاي اول كشور است. به استناد گزارش «آينده‌پژوهي ايران 1396» كه از سوي مركز بررسي‌هاي استراتژيك رياست‌جمهوري تهيه شده است؛ «بحران تامين آب» مساله اول اجتماعي ايران است. به گواه همين گزارش پرداختن به مساله محيط زيست و در راس آن «بحران تامين آب» يكي از واقع‌گرايانه‌ترين كنش‌هاي اجتماعي و سياسي ايران است.

پس كسي نمي‌تواند و نبايد خرده بگيرد كه چرا خبرنگاران و كارشناسان و... در اين باره فراوان مي‌نويسند و اظهارنظر مي‌كنند و زنهار مي‌دهند. براي اين احساس مسووليت نمي‌توان «اما» و «اگر» آورد اما درباره جزييات و راهبرد انتخاب شده براي آن اما و اگر زياد است.

محيط زيست مساله مهمي است اما آيا رويكرد ما اهل رسانه براي واكاوي اين چالش‌ها واقع‌گرايانه، دقيق و متوازن است؟ آيا ما توانسته‌ايم از انتشار مطالب بر پايه ارزش خبري «چه» و «چگونه» به سمت انتشار مطالب مبتني بر ارزش خبري «چرا» و فراتر از آن مطالبي كه رويكردهاي چندبعدي را مد نظر قرار بدهند؛ حركت كنيم؟ نمي‌توان به طور مطلق پاسخ منفي داد حتما خبرنگاران پيشكسوت و دقيق حوزه محيط زيست به اين حوزه‌ها اشراف دارند و كارشان را بلدند.

اما روي سخن من با معدود همكاراني است كه ممكن است از طرفي مثل من از تجربه كمتري در اين حوزه برخوردار باشند و از طرف ديگر محيط زيست و چالش‌هايش را به محل جمع كردن لايك و كف و هورا تبديل كنند. ما حق داريم منتقد سياست‌هاي مديران حوزه محيط زيست باشيم و كسي نمي‌تواند به ما نهيب بزند كه چرا براي مثال منتقد سياست‌هاي سازمان حفاظت محيط زيست هستيد.

اما هيچ منبع آموزش روزنامه‌نگاري به ما توصيه نكرده كه براي انتقاد از سياست‌هاي برخي مديران از هر ابزاري استفاده كنيم. خيلي روشن عرض مي‌كنم ما حق داريم مخالف صدور پروانه شكار باشيم يا حق داريم درباره شرايط آن اما و اگر مطرح كنيم.

اما آيا ما به عنوان خبرنگار نبايد منابع علمي اين حوزه را مطالعه كنيم؟ آيا ما مي‌توانيم زير عنوان انتقاد؛ شكار را مطلقا نفي كنيم؟ آيا نبايد تجربه‌هاي موفق كشورهاي توسعه‌يافته را در حفاظت از حيات وحش مورد توجه قرار دهيم؟ چنان كه سال‌هاست در دنيا بر سر لزوم مشاركت جامعه محلي در حفاظت از گونه‌هاي حيات وحش تاكيد شده است آيا ما مي‌توانيم اين اصل را ناديده بگيريم و چرخ را از نو اختراع كنيم؟

در مساله آب هم و مسائل ديگر هم مثال، فراوان هست. انتشار گزارش‌هاي غيراستاندارد، نقل‌هاي مخدوش، تنظيم يك سويه نقل‌ها، انتشار داده‌هاي قديمي، انتشار داده‌هاي غيرقابل استناد و... از جمله خطاهاي سهوي و بعضا عمدي است كه ممكن است به قصد خير انجام شوند اما مطمئن باشيم كه نتيجه‌اي جز شر و بي‌اعتمادي مخاطبان به رسانه‌ها در پي نخواهند داشت.

اگر اين اعتماد از دست برود آن وقت خيلي دشوار است كه دوباره به نقطه اول بازگرديم. حال محيط زيست خوب نيست چنان كه حال رسانه‌ها و بخش‌هاي ديگر هم چنين است. اما ما به عنوان خبرنگاران اين حوزه (اعم از تازه‌كار و باسابقه و پيشكسوت) در برابر رفتار حرفه‌اي‌مان مسووليم. ساده‌ترين كار، انتشار مطالب كوتاه بدون سند و نامتوازن است اما يادمان باشد اين روش در بلندمدت مي‌تواند تبعات هولناكي براي جامعه ايران به بار بياورد.

روزنامه‌نگاري تحقيقي مبتني بر داده‌هاي متقن، روزنامه‌نگاري انتقادي محكم و قابل استناد، روزنامه‌نگاري پيگيرانه و... همه و همه وظيفه ما است اما دامن زدن به مخالفت‌هاي سطحي نه واجب است و نه مستحب. به هر حال اين نوشته حكم يك سوزن داشت به خودمان تا ان‌شاءالله جوالدوزهايي كه به ديگران مي‌زنيم كاراتر باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون