اگر بخواهيم به زبان ساده آمار انتخابات مياندورهاي ايالات متحده امريكا را مورد بررسي قرار دهيم در اين كشور هيچ اتفاقي رخ نداده است. دموكراتها مجلس نمايندگان را در اختيار گرفتهاند و جمهوريخواهان جايگاه خود در سنا را تثبيت كردند. اما واقعيت آن است كه نتيجه اين انتخابات نشان داد كه امريكا به دوپاره تقسيم شده است. اگر انتخابات فرمانداريها را نيز به اين روند اضافه كنيم متوجه ميشويم كه هيچ چيز مثل گذشته نيست. شايد دونالد ترامپ بگويد بزرگترين پيروزي را در مجلس سنا از زمان كندي براي جمهوريخواهان به دست آورده است. اما واقعيت آن است كه جمهوريخواهان در هر نقطهاي از امريكا توسط دموكراتها در رقابتهاي انتخاباتي جايگاهشان تهديد شد. حتي در جايي مانند تگزاس كه تد كروز در انتخابات قبلي با اختلافي 10 درصدي رقيب دموكرات خود را پشت سر گذاشته بود اكنون به راحتي توسط نامزد حزب دموكرات با چالش جدي مواجه شد. تگزاس از جمله ايالتهايي است كه دموكراتها شانس زيادي براي پيروزي ندارند اما اينكه يك دموكرات بتواند در انتخاباتي مانند سنا نزديك به 50 درصد آرا را به خود اختصاص دهد كار به نسبت بزرگي انجام داده است. در ايالتي مانند فلوريدا نيز شرايط بر همين منوال است. هرچند كه به نظر ميرسد كه جمهوريخواهان شانس زيادي براي خود در مجلس نمايندگان ميديدند تمام تلاش خود را به كار بستند تا موقعيت خود در سنا را تقويت كنند چرا كه از 35 كرسي مورد رقابت در اين انتخابات بيش از 20 كرسي مربوط به دموكراتها بود و در چنين شرايطي عملا براي پيروزي در اين رقابت نياز داشتند كه همه كرسيهاي رقابتي را كسب كنند از همين رو پيروزي هر چند روي كاغذ محتمل بود اما در عمل شانس چنداني وجود نداشت. در يك برآورد كلي ميتوان گفت كه جمهوريخواهان ميتوانند با 53 كرسي برتري قابل توجهي در سنا داشته باشند. هرچند كه نتايج قطعي دو ايالت آريزونا و فلوريدا هنوز منتشر نشده است.
اما دموكراتها در مجلس نمايندگان توانستند مانوري قدرتمند را به نمايش بگذارند. آنها توانستند بيش از 30 كرسي را از چنگ جمهوريخواهان در بياورند و با 225 كرسي اكثريتي قابل توجه را در اين مجلس به دست آوردند. هر چند كه نتايج قطعي برخي مناطق به صورت دقيق منتشر نشده اما پيروزي دموكراتها در اين بين قطعي است. اما در فرمانداريها نيز دموكراتها توانستند توازن را تا حد زيادي به سود خود تغيير دهند. تا پيش از اين انتخابات دموكراتها تنها 16 فرمانداري را در اختيار داشتند و حالا اين رقم به 23 رسيده و جمهوريخواهان نيز 6 فرمانداري را از دست دادند، هرچند كه هنوز نتيجه نهايي انتخابات فرمانداري فلوريدا مشخص نيست.
با اين وجود نيويوركتايمز معتقد است كه شكاف و تغييرات نشاندهنده تفاوت ديدگاه افراد تحصيلكرده و جامعه شهري با شهروندان حاشيهنشين و كمتر تحصيل كرده ايالات متحده است. با اين حال دموكراتها پيروزي قابل توجهي را پس از 3 دوره شكست پيدرپي در انتخابات مجلس نمايندگان به دست آوردند. در سال 2016 بسياري تصور ميكردند كه دموكراتها نميتوانند مجلس نمايندگان را حداقل تا سال 2020 به دست آوردند و بايد تمركز را روي سنا قرار دهند، اما آنها بر مبناي واقعيت موجود عمل كردند. تمركز خود را نه روي رويارويي با ترامپ بلكه بر برنامههاي خود در حوزههاي داخلي قرار دادند تا مردم را متقاعد كنند نبايد 2 سال ديگر كنترل كشور به طور كامل در اختيار جمهوريخواهان باقي بماند.
به نوشته نيويوركتايمز پيروزي دموكراتها بيانگر يك كنگره متزلزل است. جمهوريخواهان در سنا و دموكراتها در مجلس نمايندگان يك افتضاح براي دولت ترامپ خواهد بود چرا كه از چند جهت با مشكل مواجه ميشود. نخست اينكه هر طرحي بايد از مجلس نمايندگان عبور كند. بودجه و اقدامات ترامپ به خصوص در مباحث داخلي با بنبست مواجه ميشود و دموكراتهاي مجلس نمايندگان قطعا جلسات گستردهتري را در خصوص تحقيقات عليه ترامپ ترتيب خواهند داد و فشارها بر كاخ سفيد افزايش خواهد يافت.
نشريه گاردين نيز معتقد است كه پيروزي دموكراتها در مجلس نمايندگان باعث ايجاد يك سد محكم در برابر دستور كار ترامپ خواهد شد. از طرفي هرچند ميدانند كه دموكراتها شانس زيادي براي پيش برد برنامههاي خود ندارند، اما ميتوانند دستور كار خود را براي مسدودسازي اقدامات رييسجمهور تنظيم كنند. چرا كه اين اولينبار از زمان انتخاب ترامپ به عنوان رييسجمهور پتانسيل مقاومت در برابر اقدامات او از اعتراضات خياباني به كنگره منتقل شده است.
اما گاردين نيز بر خلاف ديدگاه ترامپ معتقد است كه اين انتخابات براي او يك پيروزي نبود. چرا كه دموكراتها از لحاظ راي مردمي به صورت كلي با فاصله 8 درصدي از جمهوريخواهان قرار دارند كه نشان ميدهد به صورت كلي اختلافات ميان آراي دو حزب در مجموع رو به افزايش است. چرا كه اين انتخابات براي دموكراتها يك دستاورد جدي داشت. آنها توانستند با بهرهبرداري از سياستهاي ترامپ، جوانان، لاتينتبارها و زنان را به نفع خود پاي صندوقهاي راي بكشانند. حتي تغيير نسل در جايي مانند تگزاس شانس دموكراتها را در مناطقي كه جمهوريخواهان نفوذ بسيار بالايي دارند نيز افزايش داده است. اين رويكرد دموكراتها موجب شده است كه زنان و اقليتها وارد مجلس نمايندگان شوند و اين كنگره را ميتوان از نظر جنسيت و قوميت در تاريخ امريكا بسيار متنوع دانست.
البته شايد بسياري آرزو داشتند ترامپ با شكستي سختتر روبهرو شود، زيرا بر اين عقيده بودند او سزاوار شكستي سخت است. ترامپ حتي در طول دوره انتخابات تلاش كرد بيش از اينكه از نامزدهاي جمهوريخواه در مناطق مختلف حمايت كند، اقدامات و دستاوردهاي خود را به رخ رايدهندگان بكشد. او سعي كرد تا حاميان سفيد پوست خود را حفظ كند، دموكراتها را تضعيف و همه رسانههاي ضد خود را نيز سركوب كند. اما هيچ يك از اين اتفاقات رخ نداد.
با اين حال گاردين نگاهي خاكستري به اين انتخابات دارد. اين نشريه در گزارش خود مينويسد: هرچند مردم امريكا دستور كار ترامپ را به صورت كامل تاييد نكردند، اما هنوز هم آن را رد نكردهاند. اما دموكراتها در اكثر اوقات نيز حملات جدي عليه سياستهاي ترامپ انجام ندادند. در عوض روي مسائل بهداشتي و محلي تمركز كردند. آنها همچنين چندان روي بحث كاروان پناهجويان و بحث حق شهروندي نيز مانور زيادي ندادند. اما پناهجوياني كه در مرز مكزيك و امريكا قرار دارند و كودكاني كه از والدينشان جدا ميشوند، ميتوانند به مراتب به دموكراتهايي كه جايگزين جمهوريخواهان در مجلس نمايندگان شدهاند اميدوارتر باشند.
اما اگر بخواهيم واقعبينانه به نتايج نگاه كنيم روساي جمهور معمولا در اولين انتخابات ميان دورهاي ضعيف عمل ميكنند. اين اتفاق براي اوباما و كلينتون رخ داد و ترامپ نيز از اين قاعده مستثني نبود. اما اهميت از دست رفتن مجلس نمايندگان در اينجا مشخص ميشود كه باراك اوباما در جايي عنوان ميكند، وقتي كه در دو سال اول كاري خود مجلس نمايندگان را در اختيار داشت كارها و طرحهاي برنامهريزي شده از سمت دولت بيشتر پيش ميرفت. او معتقد بود كه بيشترين دستاورد او در حوزه سياست داخلي در دو سال اول دولتش رخ داده و در بقيه سالها جمهوريخواهان عليه او سنگاندازي كردند. اكنون نيز همين اتفاق براي دونالد ترامپ رخ داده است. او در اين دو سال هر اقدامي كه توانست انجام داد و هر كاري را كه برنامهريزي كرد تا حد توان پيش برد هر چند در برخي اقدامات حتي جمهوريخواهان مخالف او بودند ولي او با شروع به كار مجلس جديد قطعا آزادي عمل خود را از دست خواهد داد.
سياست خارجي آينده امريكا
دوستان و دشمنان خارجي ترامپ خواسته يا ناخواسته مجبور به دنبال كردن انتخابات امريكا بودند. چرا كه اين انتخابات ميتوانست برآوردي از شرايط انتخابات 2020 را براي آنها نمايان كند. كشورهاي مخالف رويكرد ترامپ كه پيش از اين روابط نزديكي با امريكا داشتند و به خصوص اروپاييها قصد داشتند تا به اين نتيجه برسند ميتوانند روي اين موضوع حساب باز كنند كه ترامپ در اين دوسال تضعيف و در انتخابات 2020 با شكست مواجه شود. اكنون نيز به نظر ميرسد كه بخش عمدهاي از مردم امريكا تمايل زيادي به سياستهاي ترامپ ندارند. يك ديپلمات اروپايي قبل از انتخابات مياندورهاي به فارين پاليسي گفت: پيروزي دموكراتها در مجلس نمايندگان حداقل مانع از اتفاقاتي خواهد شد كه كاملا از كنترل خارج هستند.
نانسي پلوسي، رهبر دموكراتهاي مجلس نمايندگان كه پس از 8 سال دوباره به جايگاه رياست مجلس باز ميگردد نيز پس از پيروزي در انتخابات متعهد به ايجاد عصر جديدي شد كه دولت ترامپ را پاسخگو خواهد كرد. فارين پاليسي همچنين در گزارشي از تاثير اين انتخابات بر سياست خارجي امريكا مينويسد: اين انتخابات بالاتر از همه اين پيغام را به كشورهاي متحد امريكا كه تحت خط مشي ترامپ عمل ميكنند ارسال ميكند كه ممكن است جايگاه آنها بسيار كوتاهمدت باشد و تنها تا دو سال ديگر دوام داشته باشد.
در حال حاضر اين انتظار وجود دارد كه كميتههاي مختلف در مجلس نمايندگان به دنبال تحقيقات گسترده در خصوص معاملات تجاري دونالد ترامپ در طول سالهاي گذشته باشند تا از هرگونه توافق و تباني ميان روسيه و خانواده ترامپ پردهبرداري كنند. آنها احتمالا وزراي كابينه از جمله ويلبر راس، وزير بازرگاني و استيون منوچين، وزير خزانهداري را نيز زير ذرهبين خود براي معاملات تجاري قرار دهند. ساير وزرا نيز در امان نخواهند بود.
همه اينها موضوعاتي است كه ميتواند روي تاييد دوباره ترامپ از سوي مردم در سال 2020 تاثيرگذار باشد. دموكراتها قطعا دولت ترامپ را در خصوص ديواركشي در مرز مكزيك و تخصيص بيش از حد بودجههاي نظامي تحت فشار قرار خواهند داد و تلاش ميكنند هزينههاي دولت را در اين زمينهها كاهش دهند. به نوشته فارين پاليسي حتي اين انتظار وجود دارد كه دموكراتها در خصوص خروج ناگهاني ترامپ از معاهدات و توافقنامههاي مانند توافق هستهاي با ايران و پيمان آب و هوايي پاريس با كاخ سفيد وارد مذاكره شوند.
در حال حاضر دموكراتها مشغول چيدمان كميتههاي مهم مجلس نمايندگان هستند. به احتمال زياد آدام اسميت رييس، كميته نيروهاي مسلح خواهد شد. همچنين اليوت انگل نيز در مسند رييس كميته روابط خارجي قرار خواهد گرفت و آدام شيف نيز رييس كميته اطلاعاتي مجلس نمايندگان خواهد شد.
يك مجلس نمايندگان تحت رهبري دموكراتها احتمالا سريعا در مورد كمك ايالات متحده به عربستان سعودي در يمن و ديگر جنگها مداخله خواهد كرد. آدام اسميت و اليوت انگل نمايندگان دموكرات مجلس در اواخر ماه اكتبر نامهاي هشدارآميز را به ترامپ در خصوص تبعات احتمالي خروج از پيمان موشكهاي ميانبرد هستهاي با روسيه ارسال كرده بودند. از همين رو آنها در اين زمينه ميتوانند كاخ سفيد را تحت فشار قرار دهند.
نايت جونز از اعضاي ارشد شوراي امنيت ملي دولت اوباما به فارين پاليسي ميگويد: يك كنگره جديد تحت رهبري حزب مخالف ميتواند تعادل را به امريكا باز گرداند. در گام بعدي پيامي واضح را ارايه ميدهد كه سخنان و سياستهاي ترامپ بدون پيامد نخواهد بود.
فواز گرگس، محقق دانشكده اقتصاد لندن نيز ميگويد: متحدان و دشمنان امريكا اميدوارند دموكراتها ترمز را به كار اندازند. اگرچه اين خبر در بسياري از پايتختهاي اروپايي، چين و ژاپن خوشايند بود اما در روسيه، اسراييل و كشورهاي حاشيه خليج فارس و مصر خبر خوبي نبود.
با اين حال پيروزي دموكراتها نميتواند تغيير زيادي در سياستهاي ترامپ ايجاد كند. چرا كه در عمل از لحاظ قدرت سياسي مجلس نمايندگان قدرت به مراتب كمتري نسبت به سنا دارد. بسياري از ناظران نيز نتايج انتخابات سهشنبه را به نحوي فلج شدن سياسي موج ترامپيسم و تداوم آن در جهان دانستند.
جنگ آغاز شده است
از نشست خبري ترامپ پس از انتخابات و دعواي لفظي او با خبرنگار سيانان جلوي چشم ميليونها بيننده تلويزيوني، ميتوان دريافت كه جنگ آغاز شده است. درگيريها ميان دموكراتها و جمهوريخواهان قطعا با آغاز سال 2019 ميلادي گسترش مييابد. زماني كه دونالد ترامپ به كنگره ميرود تا سخنراني سالانه خود را ايراد كند قطعا ديگر به مانند گذشته اكثريت بيدليل و با دليل براي سخنان او دست نخواهند زد و ايستاده او را تشويق نميكنند.جمهوريخواهان و دموكراتها و به خصوص كاخ سفيد اكنون دو راه بيشتر ندارد. اگر ميخواهد اقدامات خود را پيش ببرد بايد وارد معامله با دموكراتها شود. اگر نميخواهد قطعا امريكا در يك بنبست فرو ميرود و عملا بايد ترامپ به دنبال اقدامات غير داخلي باشد و تمركز بيشتري را روي مسائل خارجي قرار دهد. دونالد ترامپ كه خود ميدانست توفيق زيادي در اين انتخابات به دست نخواهد آورد تمركز زيادي را روي انتخابات 2020 گذاشته است. او قصد دارد پرونده مداخله روسيه در انتخابات را هر چه سريعتر مختومه كند؛ از همين رو جف سشنز دادستان كل امريكا را از سمت خود بركنار كرد تا رييس دفتر او و نه جانشينش در سمت كفيل دادستان قرار گيرد. شايد بتوان گفت كه ترامپ حتي خطرناكتر از گذشته شده است. در حال حاضر رفتارهاي انتحاري از او غيرقابل پيشبيني نخواهد بود كه اينكار يا او را نجات ميدهد يا از بين خواهد برد. حالا دونالد ترامپ بايد ميان مرگ و زندگي يكي را انتخاب كند.