برخيز و اول بكش (127)
فصل سيزدهم
مرگ در خميردندان
ترور با امضاي پليين
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
مدت كوتاهي پس از مرگ وديع حداد، اريش ميلكه، رييس استازي، يك گزارش كامل از جمله گزارش كالبدشناسي كه توسط پروفسور اتو پروكوپ از دانشگاه هامبولت برلين شرقي كه يكي از پزشكان مشهور قانوني در جهان بود، دريافت كرد. او نوشته بود كه علت فوري مرگ «خونريزي مغزي و ذاتالريه» بود و اما در علائم و شخص مورد بحث، سوءظنهايي وجود دارد كه فردي او را ترور كرده باشد. اما در خصوص علت قانوني مرگ او- شخص پروفسور- تاييد ميكند كه ايدهاي ندارد چه چيزي او را كشته است.
حداد در زمان مرگش فرمانده موثر يك سازمان مجزا از سازماني بود كه توسط جرج حبش اداره ميشد. حبش از مرگ رفيقش متاثر شد، او هيچ شكي نداشت كه اسراييل پشت مرگ او قرار دارد.
موساد و رهبران نهادهاي دفاعي اسراييل از پيامد عمليات بسيار خوشحال بودند. يكي از قويترين و موثرترين دشمنان اسراييل از بين رفته بود. خيلي مهم بود كه پنج سال بعد از افتضاح ليلهامر، موساد دوباره به كشتن هدفمند روي آورده و اين كار را در حد پيچيدگي آن انجام داده بود. اين شايد براي اولينبار بود كه جمله «با امضاي پايين» براي توصيف يك تروري كه در آن مرگ به ظاهر طبيعي يا اتفاقي بيايد، وارد لغتنامه موساد شد.
شيمشون اسحاقي گفته بود: «زماني كه شنيدم حداد مرده خيلي خوشحال شدم.» از آنجا كه اسراييل هرگز تاييد نكرده بود كه حداد را كشته است، او تاكيد كرد كه «حرف مرا به عنوان تاييد دخالت داشتن در اين پرونده نگيريد، اما اظهار داشت كه «هر كسي كه خون يهود روي دستانش باشد، محكوم به مرگ است. بدون حداد از قضا، سازمانش نميتواند وجود داشته باشد. سازمان او تقريبا از سازمان جرج حبش منفك عمل ميكرد و ميان معاونان حداد و معاوناني كه جدا شده بودند، گسستگي وجود داشت تا اينكه از بين رفت.»
موساد با هدف حداد روي هدف بعدي متمركز شد: علي حسن سلامه. دلايلي كه سلامه را به مرگ محكوم كرده بود، محل چالش بود. اطلاعات اسراييل معتقد بود كه او برنامهريز و مجري كشتار تيم اسراييلي، اسراييل در المپيك مونيخ بوده است. در هر صورت، به احتمال خيلي زياد تمايل براي حذف او را اين واقعيت كه تلاش براي ترور او در ليلهامر منجر به افتضاح شرمآور و تخريب موساد در تاريخ آن سازمان شده بود، تشديد كرده بود. خود سلامه با مسخره كردن آژانس در عمليات نافرجام نروژ بر اين آتش نفت ميريخت. سلامه در گفتوگو با نشريه لبناني الساعد گفته بود، «بونشيكي يك كارگر استخر شنا بود. قيافه و حركاتش به هيچوجه با من نميخورد.» سلامه گفته بود كه او «نه به خاطر مهارتهايش» بلكه «در عوض به خاطر ضعفهاي اطلاعات اسراييل» نجات پيدا كرده بود.
دپارتمان آمان كه با منبع اطلاعاتي باز سروكار داشت، اين مصاحبه را در ميان رييسان جامعه اطلاعاتي پخش كرد. حراري از واحد خواسته بود تا هر چه ميتوانند درباره سلامه جمعآوري كنند. زماني كه مصاحبه در نشست قيصريه خوانده شد، حراري به افرادش گفت: «نترسيد، روز او هم فرا خواهد رسيد.»