ايران صدرنشين گروه چهارم جام ملتهاي آسيا شد
باز هم عراق را نبرديم
سامان سعادت
از لحظهاي كه تركيب تيم ملي ايران مقابل عراق مشخص شد، به شكل تقريبا واضحي ميشد فهميد كه كيروش قرار نيست تيمش را براي كسب برد به زمين بفرستد. حضور دو هافبك تدافعي در زمين، بعد از آن نمايشهاي هجومي، نيمكتنشيني حاجصفي و رضاييان و پورعليگنجي و طارمي و دژاگه و ميل به بازي درگيرانه نشانههاي تصميم سرمربي پرتغالي بود. بازي هم دقيقا بر همين منوال گذشت. نه تيم ايران تلاشي براي حملات پردامنه از خودش نشان ميداد، نه عراقيها دوست داشتند كه از لاك دفاعي خارج شوند. عراقي كه تصميم داشت با استفاده از ضد حملات و روي ضربات شروع مجدد شانسش را امتحان كند. در نهايت ميتوان گفت كه انگار يك توافق نانوشته بين مربيان دو تيم وجود داشت كه ميگفت بهترين نتيجه تساوي است. البته اين بدان معنا نيست كه كيروش يا كاتانچ علاقهاي به برد نداشتند يا بازي را جدي نگرفته بودند.اما چرا تساوي بهترين نتيجه فوتبالي ديدار ايران و عراق بود؟ ايران با تفاضل گل بهتر نسبت به حريف در صدر قرار داشت و با يك تساوي تيم اول ميشد و به اهدافش ميرسيد. ضمن اينكه ريسك شكست احتمالي از بين ميرفت. شكستي كه اگر مقابل عراق رقم ميخورد، تبعات روحي زيادي براي هواداران و بازيكنان داشت. از طرف ديگر خيلي از بازيكنان اصلي ميتوانستند استراحت كنند و خودشان را براي مراحل سخت حذفي آماده نگه دارند. بازيكنان دو كارته با خطر مرحوميت مواجه نميشدند و مصدومي روي دست كادر پزشكي تيم ايران نميگذاشت. براي عراق هم شرايط تقريبا به همين شكل بود. آنها ميدانستند كه زور بردن ايران با بازي هجومي را ندارند و اتفاقا اين كارشان به منزله خودكشي جلوي تيمي است كه استاد ضد حمله است. به همين خاطر وقتي ديدند كه نميتوانند بدون تلفات برنده بازي شوند، تصميم گرفتند نبازند تا لااقل با شكست راهي دور بعد نشوند. شايد بهترين مصداق اين توافق نانوشته را بشود در لبخند كاتانچ و كيروش در آخر بازي و هنگام دست دادن با يكديگر پيدا كرد. در مورد تصميم مرد پرتغالي ميشود زياد حرف زد. شايد نگاه احساسي ايرانيها كه دوست داشتند عراق را به هزار و يك دليل اجتماعي، سياسي، تاريخي و ورزشي شكست دهند، ميگفتند كه ايران بايد هجومي بازي كند. در چند روز منتهي به بازي نيز اين انتظار در بين هواداران به وفور ديده ميشد. رسانهها از روز انتقام نوشتند و كانالهاي غيررسمي فوتبالي در شبكههاي مجازي براي عراقيها كريخواني سنگين كردند. كار حتي به شعارهاي تند هم كشيد. با اين حال كيروش با وجود اينكه خودش مقابل عراق زخمخورده بود، بهتر دانست كه با نگاهي منطقي به ديدار با اين تيم برود. حتي مصاحبههاي بازيكنان قبل از مسابقه كه مدام ميگفتند: «چه انتقامي؟» نشان ميداد كه جو رختكن تيم ملي پيش از بازي با كشور همسايه به چه شكل است.
به هر حال ديداري كه قرار بود تكليف خيلي چيزها را براي هواداران تيم ملي ايران مشخص كند به تساوي رسيد. دو تيم هيچ موقعيت صد در صدي به يكديگر ندادند و اگر از چند صحنهاي كه بازيكنان ايران اعتقاد داشتند روشن ايرماتوف بايد اعلام پنالتي كند بگذريم، ميتوان گفت كه نتيجه تساوي كاملا عادلانه بود. همانطور كه گفته شد ايران با هفت اميتاز صدرنشين شد و حالا بايد منتظر بماند تا رقيبش در يك هشتم مشخص شود. رقيبي كه ميتواند فلسطين، كره شمالي/ لبنان يا تركمنستان/ عمان باشد/ رقبايي كه روي كاغذ نميتوانند مشكلي براي تيم ايران ايجاد كنند. ديدار بعدي ايران هم اگر همه چيز طبق پيشبينيها جلو برود، بايد مقابل چين برگزار شود.