اولين روز از فروردين سال 98 حضرت آيتالله خامنهاي با حضور در حرم مطهر رضوي در جمع مردم مشهد مقدس سخنراني كردند. بخشهايي از بيانات ايشان را كه همان روز، به صورت كامل پايگاه اطلاعرساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله خامنهاي منتشر شده در زير ميخوانيد.
بعضي از گويندگان يا نويسندگان يا صاحبنظران يا اظهارنظركنندگان درباره سال ۹۸ اظهارنظر كردهاند كه اين سال، سال تهديدها است. بنده مطلقا اين را قبول ندارم؛ من معتقدم سال ۱۳۹۸ به توفيق الهي سال فرصتها است؛ سال امكانات و سال گشايش. البته آن كساني كه اظهارنظر ديگري ميكنند و دايم تهديد به رخ اين و آن ميكشند، دانسته يا ندانسته تحتتاثير رجزخوانيهاي دشمنان اين ملتند. دشمنان اين ملت علاوه بر آنچه در واقعيت انجام ميدهند، جنگ رواني هم دارند، اظهارنظر هم دارند، رجزخواني هم دارند. اين رجزخوانيها بايد همانطور كه هست، دانسته بشود. اينها درباره سال ۹۷ هم از همين رجزخوانيها داشتند و سعي ميكردند توي دل بعضيها را خالي كنند. يكي از همان احمقهاي درجه يك كه چند وقت قبل آنها را معرفي كردم، در اواسط يا اوايل سال ۹۷ گفت كه ما اگر از برجام خارج بشويم - يعني اگر امريكا خارج بشود- در خيابانهاي ايران شورش اتفاق ميافتد، مردم نان هم ديگر نميتوانند بخرند. يكي ديگر از همين حضرات احمقهاي درجه يك، اظهارنظر كرد كه در سال ۲۰۱۹ آقايان امريكاييها كريسمس را در تهران خواهند گرفت. خب اينها حرفهايي است كه زدند. من نميدانم؛ يعني واقعا دو نظر وجود دارد كه آيا اينها واقعا تحليلشان اينقدر نسبت به مسائل منطقه و كشور دور از واقعيت است كه اين حرفها را جدي ميزنند يعني واقعا گفتن اين حرفها [از] حماقت است؟ يا نه؛ قصد جنگ رواني دارند و خباثت ميكنند و اين حرفها را پخش ميكنند در فضاي رسانهاي عالم به منظور جنگ رواني؟ اين براي من روشن نيست؛ ممكن است هر دو باشد، هم حماقت، هم خباثت.
مشكل عمده كشور ما فعلا مشكل اقتصادي است و مساله معيشت قشرهاي ضعيف؛ بخشي از اين مشكل مربوط است به تحريم قدرتهاي غربي يعني امريكا و اروپا؛ بخشي هم مربوط ميشود به نقايص دروني خود ما، به ضعفهاي مديريتي خود ما.
تحريم ميتواند فرصت باشد؛ چرا؟ زيرا تجربه نشان داده است كشورهايي كه از منابع طبيعي -مثل نفت- برخوردار هستند، هر وقت درآمدهايشان از ناحيه اين منابع كاهش پيدا ميكند، اينها به فكر اجراي اصلاحات اقتصادي ميافتند، انگيزه پيدا ميكنند، انگيزه اصلاحات پيدا ميكنند، انگيزه پيدا ميكنند كه خودشان را از وابستگي نجات بدهند و اقدامات مناسبي را انجام ميدهند. .... پس فشار كاهش درآمد منابع طبيعي، اين حُسن بزرگ را نه فقط براي ما، [بلكه] براي همه كشورهاي مشابه ما دارد كه آنها را از وابستگي به اين منبع طبيعي، از اين تكمحصولي بودن، از اين اقتصاد نفتي -كه يكي از بزرگترين مشكلات اقتصاد ما اين است كه نفتي است، وابسته به نفت است- نجات خواهد داد.
ما از تحريم نبايد بناليم؛ از تحريمكنندهها هم -كه امريكا و اروپا هستند- توقع زيادي نبايد داشته باشيم... . ما بايد بنشينيم طرحهاي مقابله با تحريم را بررسي كنيم و بهطور جدي آنها را دنبال كنيم؛ وظيفه ما اين است؛ هم وظيفه دستگاههاي دولتي، هم وظيفه بخشهاي تحقيقاتي مربوط به قوه مقننه، و هم وظيفه جوانهاي ما و اصحاب فكر و انديشه در كشور، بنشينند با آگاهي از مسائل كشور، راههاي مقابله با تحريم را بررسي كنند، پيدا كنند و راههاي زيادي وجود دارد براي مقابله با تحريم و خنثي كردن تحريم ظالمانه و خباثتآميز دشمن. البته به من گزارش دادند كه مسوولان بالاي دولتي دارند اين راهكارهاي مقابله با تحريم را تدوين ميكنند؛ بايد در عمل و در اجرا، جديتر، فوريتر، و عمليتر وارد بشوند؛ مسائل را با تاخير نبايستي انجام داد.
جنگ اقتصادي، جنگ امنيتي، جنگ اطلاعاتي، جنگ سياسي، اينها هم جنگ است؛ گاهي خطرناكتر از جنگ نظامي هم هست. دشمن در حال جنگ با ما است؛ خب بُروز و ظهور اين جنگ در امر مسائل اقتصادي است؛ اين را همه امروز قبول دارند... من ميگويم ما بايد علاوه بر شكست دشمن، بازدارندگي ايجاد كنيم؛ حرف من اين است. گاهي شما دشمن را شكست ميدهيد اما دشمن منتظر فرصتي ميماند و يك ضربه ديگري بعدا وارد ميكند؛ اين فايدهاي ندارد؛ ما بايد به نقطهاي برسانيم خودمان را كه بازدارنده باشد؛ يعني دشمن احساس كند كه از رخنه اقتصادي، از معبر مسائل اقتصادي نميتواند به كشور عزيز ما ضربه وارد كند و به ملت فشار بياورد.
گفتم چشممان به غربيها نباشد. وارد بحث دوم ميشوم كه مساله مواجهه با قدرتها و دولتهاي غربي است؛ در اين زمينه، ما خيلي حرف داريم. من ميگويم براي اينكه ما در خودمان، اين قدرت بازدارندگي اقتصادي را به وجود بياوريم، به كلي بايد از كمك و همراهي غربيها چشم بپوشيم، منتظر آنها نبايد باشيم. براي خاطر اينكه غربيها نشان دادند كه نميتوان از آنها انتظار كمك داشت؛ انتظار توطئه ميشود داشت، انتظار خيانت ميشود داشت، انتظار خنجر از پشتزدن ميتوان داشت، [اما] انتظار كمك و صداقت و همراهي نميشود داشت. آنجايي كه شما ميبينيد غربيها به يك دولتي، به يك كشوري كمك ميكنند، در حقيقت براي خودشان دارند كار فراهم ميكنند.
در قضيه برجام، وظيفه اروپاييها چه بود؟ خب يك قرارداد هفتجانبهاي بسته شده بود - شش كشور و ايران اين طرف؛ هفت كشور- يك طرف كه امريكا است خارج شد؛ وظيفه طرفهاي ديگر چه بود؟ وظيفه اروپاييها اين بود كه ميايستادند در مقابل امريكا، ميگفتند ما به تعهد خودمان پايبنديم؛ تعهد آنها اين بود كه تحريمها به طور كلي برداشته بشود؛ بايد محكم ميايستادند، [اما] با بهانههاي مختلف نايستادند. علاوه بر اينكه در مقابل امريكا نايستادند، خودشان هم در عين اينكه مدام به ما تأكيد كردند و ميكنند كه «مبادا از برجام خارج بشويد»، عملا از برجام خارج شدهاند؛ يعني حتي تحريمهاي جديدي را عليه ايران به وجود آوردهاند. اين رفتار اروپاييها است؛ از اينها ميشود توقع داشت؟ اين كانال مالياي هم كه اخيرا مدام گفته ميشود يك كانال مالي درست كردهاند، اين به شوخي شبيهتر است؛ البته شوخي تلخي است. اين هيچ معنياي ندارد؛ آن چيزي كه وظيفه آنها است با آنچه آنها دارند مطرح ميكنند زمين تا آسمان فرق ميكند. در آخرين مساله بينالمللي ما، باز اروپاييها مثل گذشته از پشت خنجر زدند، به ما خيانت كردند. از اينها توقع نميشود داشت؛ هيچ توقعي نميشود داشت.
سياست و قدرت در غرب، در دولتهاي غربي اعم از امريكا و اروپا، هم ظالم است، هم زورگو است، هم بيمنطق است، هم زيادهخواه است. اينها هيچ منطقي سرشان نميشود؛ با منطق واقعا [بيگانهاند]. در باطن، سياستمداران غربي آدمهايي هستند به معناي واقعي كلمه وحشي. تعجب نكنيد؛ بله، كت و شلوار ميپوشند، كراوات ميبندند، ادكلن ميزنند، كيف سامسونت دستشان ميگيرند، اما وحشياند؛ عملا كارهاي وحشيها [را ميكنند].
كشوري در اين منطقه و شايد در همه جاي دنيا، به بدي دولت سعودي من سراغ ندارم؛ دولت سعودي، هم مستبد است، هم ديكتاتور است، هم ظالم است، هم وابسته است، هم فاسد است. براي اين دولتِ اين جوري، امكانات هستهاي فراهم ميكنند؛ اعلان كردند كه نيروگاه هستهاي برايش ميسازند، اعلان كردند كه مراكز توليد موشك برايش درست ميكنند! آنجا اشكالي ندارد؛ آنجا چون وابسته به آنها است، چون متعلق به آنها است، اشكال ندارد كه بسازند. حالا البته دارند اعلان ميكنند، اگر هم بسازند، بنده شخصا ناراحت نميشوم؛ چون ميدانم كه اينها انشاءالله در دوران نه چندان دوري، به دست مجاهدان اسلامي خواهد افتاد.
اين حرفهايي كه من ميزنم به هيچوجه به معناي قطع رابطه با كشورهاي غربي نيست؛ ارتباط مانعي ندارد. بنده در دولتهاي مختلف، در طول اين سالها هميشه دولتها را به ايجاد رابطه با كشورهاي مختلف تشويق كردهام؛ با همسايگان يك جور، با كشورهاي اسلامي يك جور، با حركتهاي مختلف يك جور، با كشورهاي اروپايي هم همين جور؛ الان هم معتقدم. ارتباط اشكال ندارد، دنبالهروي اشكال دارد، اعتماد اشكال دارد؛ من ميگويم اعتماد نكنيد. شايد بسياري يا لااقل بعضي از مشكلات ما ناشي از اين است كه به غربيها اعتماد شد.
البته حالا كه يك مقداري در مورد غرب صحبت كردم اين را هم عرض بكنم: ببينيد دو گرايش متضاد در مورد غرب هست كه هر دو غلط است؛ يك گرايش عبارت است از تحجر و تعصب بيجا و نديدن مثبتات غرب؛ غربيها در دانش، حركت خوبي كردند، همت كردند، پيشرفت كردند، دنبالگيري كردند؛ در فناوري همين جور، در بعضي از خصوصيات اخلاقي، كه من بارها در سخنراني و غيره اينها را گفتهام؛ اينها را نبايد رد كرد. ما هر چيز خوب را از هر جاي دنيا بايد بگيريم. بارها من گفتهام، ما حرفي نداريم شاگردي كنيم؛ پيش هر كسي كه بيشتر از ما بلد است، ما شاگردي ميكنيم، حرفي نداريم؛ منتها سعيمان بايد اين باشد كه هميشه شاگرد نمانيم.
در يك نامهاي به نظرم در سال ۹۳ يا ۹۴ يكي از مسوولان عاليرتبه به بنده نوشته بود كه ما براي اصلاح امور بانكي كشور، مساله بانك، اصلاح موارد بانكي -كه يكي از مشكلات اقتصادي ما مشكلات بانكي است- لايحهاي داريم تنظيم ميكنيم كه تا چند ماه ديگر اين لايحه به مجلس خواهد رفت. به من گزارش دادند كه الان چهار سال از آن وقت ميگذرد، هنوز اين لايحه به مجلس نرفته! اينها تأخير است، اينها تعلل است.
به توليد بايد كمك بشود. ما گفتيم «رونق توليد». امسال، بايد سال رونق توليد باشد. سال گذشته كه حمايت از كالاي ايراني را مطرح كرديم، حركت خوبي انجام گرفت؛ مردم اجابت كردند، بعضي از توليدكنندگان واقعا اجابت كردند. ما اطلاع داريم كه خود مردم در مراجعاتشان به فروشگاهها - بسياري از مردم- مطالبه جنس ايراني و كالاي ايراني كردند؛ مشابه خارجياش را آوردند، قبول نكردند؛ يعني كار پيشرفت كرد. اما اگر بخواهيم بگوييم بهطور كامل به آن عمل شد، نه، اين را من نميتوانم بگويم، گزارشها بر خلاف اين است. بنابراين آن شعارِ حمايت از كالاي ايراني همچنان به قوت خودش باقي است اما اين مساله اصلي و اساسي، رونق توليد است. اگر توليد شد، آن وقت در بخشهاي مختلفي تحول ايجاد خواهد شد؛ اگر رونق توليد وجود داشته باشد، هم تأثير ميگذارد در اشتغال، هم تأثير ميگذارد در كم كردن تورم، هم حتي تأثير ميگذارد در وضع توازن بودجه، هم تأثير ميگذارد در بالا رفتن ارزش پول ملي.
از سوءاستفادهها غفلت نشود. بعضيها سوءاستفاده كردند؛ سوءاستفاده ميكنند؛ سوءاستفادهچي وجود دارد؛ انواع و اقسامي هم [دارد]؛ اين ابتكار ايراني، اين ذهن مبتكر ايراني همينجور كه در كارهاي خوب به درد ميخورد، در شيطنت هم گاهي اوقات همين ابتكارها به وجود ميآيد؛ يك روشهاي عجيب و غريبي را براي سوءاستفاده انسان ميبيند و در گزارشها مشاهده ميكند. خب، مسوولان بايست مراقبت كنند؛ هم قوه مجريه، هم قوه قضاييه؛ دستگاههاي ناظر بايست مراقبت كنند؛ من اين را به رييسجمهور محترم گفتم. ايشان در اظهار عمومي گفتند كه ما ميخواهيم كارخانههاي فلانجا را بفروشيم؛ من گفتم مراقب باشيد؛ [چون] طرف ميآيد كارخانه را از شما ميخرد؛ نه به قصد اينكه كار را ادامه بدهد و توليد را ادامه بدهد؛ كارخانه را ميخرد، ماشينآلات را ميفروشد، زمين را هم برج درست ميكند، كارگرها را هم بيرون ميكند. مراقب يك چنين افرادي بايد بود، مراقب اين سوءاستفادهكنها بايد بود. طرف ميآيد بانك ايجاد ميكند با استفاده از اجازه توسعه بانكها -كه يكي از كارهاي غلطي كه در كشور شد اين است كه اجازه ميدهند همينطور پشت سر هم بانك به وجود بيايد- پولهاي مردم را جمع ميكنند، بعد شركتهاي صوري درست ميكنند، پولهاي مردم را به عنوان قرض، وام و تسهيلات بانكي به شركتهاي خودشان ميدهند، جيب خودشان را پُر ميكنند، از اين كارها دارند ميكنند، اينها را بايستي مراقبت كرد، از اينها غفلت نبايد كرد. اگر جلوي اينها گرفته بشود و در مقابل به كارآفرين سالم كمك بشود و توليد رونق پيدا بكند.
از واردات بيرويه بايد جلوگيري بشود. يكي از بخشهاي مهم و بندهاي مهم اقتصاد مقاومتي كه ما مطرح كرديم و دايم ديگران -دوستان؛ مسوولان و غير مسوولان- مرتبا از اقتصاد مقاومتي دم ميزنند و شعار ميدهند و توضيح ميدهند، همين مساله توليد داخلي است و شرط رونق توليد داخلي، كنترل واردات بيرويه است. حالا به من گزارش داده ميشود كه ما داريم براي اقتصاد مقاومتي اين كارها را [ميكنيم]، اين برنامهها را چيدهايم و داريم انجام ميدهيم؛ بسيار خوب، مطمئنا اين گزارشها مطابق با واقع است، يعني كار را كردهاند؛ اما تحقق عملي پيدا نكرده، دليلش اين است كه واردات ميآيد، انسان ميبيند بازار پُر از واردات است؛ توليد داخلي را به شكست ميكشانند. چيزي كه در داخل توليد ميشود، از خارج وارد ميكنند؛ اين موجب ميشود كه توليد داخلي شكست بخورد.
من در يك جمله عرض ميكنم كه دستگاههاي دولتي متمركز بشوند امسال در رونق بخشيدن به توليد و اگر مقرراتي لازم دارد، از مجلس بخواهند كه مجلس اقدام كند، اگر در بخشهايي به حضور قوه قضاييه و دستگاههاي نظارتي ديگر نياز هست، از آنها بخواهند - در همين جلسهاي كه ما گفتيم، آقايان دور هم جمع ميشوند؛ [جلسه] مسوولان قوا- بخواهند و اقدام كنند و همكاري كنند؛ بالاخره توليد بايد در داخل رونق پيدا كند؛ اين هم مطلب سوم.
جوانها بايد شانهشان را زير بار مسووليتهاي دشوارِ كوچك و بزرگ بدهند؛ علاج مشكلات كشور اين است. ما در گام دوم انقلاب بايستي حركت كشور را بر دوش جوانها قرار بدهيم همچنان كه در گام اول در دوره انقلاب هم هدايت را امام ميكرد اما حركت را و موتور پيشرفت را جوانان روشن ميكردند، حركت را آنها به وجود ميآوردند. امروز تلاش شما و سعي شما اين است كه استقلال كشور را و عزت كشور را تأمين كنيد؛ هزينه اين كار را شما امروز داريد ميدهيد؛ [هزينه] امروز ملت ايران و جوانان ما، هزينه رسيدن به استقلال كامل -در جهات مختلف- و به عزت ملي و به جامعه اسلامي است؛ نسلهاي بعد، از اين دستاورد شما استفاده خواهند كرد؛ همچنان كه يك روز جوانها، هزينه مبارزه با دستگاه طاغوت را قبول كردند و دادند، زندانش را رفتند، كتكش را خوردند و انقلاب بحمدالله به پيروزي رسيد، نظام طاغوت ويران شد؛ يا در دوران جنگ تحميلي خانوادهها هزينه دفاع از كشور را دادند و امروز شما در امنيت داريد زندگي ميكنيد؛ امروز هم شما بايد هزينه ايستادگي در مقابل دشمن را بدهيد تا نسلهاي آينده انشاءالله از دستاورد شما استفاده كنند.
آنچه در گام دوم انقلاب بايد اتفاق بيفتد، اولا شناختن و جدي گرفتن داشتههاي خود [است]؛ داشتههاي خودمان را بايستي بشناسيم و آنها را جدي بگيريم؛ مزيتهاي خود، ظرفيتهاي خود، مزيتهاي كشور، ظرفيتهاي كشور، اينها را بايد بشناسيم، جدي بگيريم اينها را، اينها را به كار بگيريم و از اينها استفاده كنيم؛ كشور خيلي ظرفيت وسيعي دارد؛ ثانيا، آفتها را بشناسيم، فسادها را بشناسيم، راههاي رخنه دشمن را بشناسيم و در مقابل آنها بهطور جدي ايستادگي كنيم. امروز گام دوم انقلاب اين است: شناختن ظرفيتها و مزيتها و استفاده از آنها، و شناختن فسادها و رخنهها و كمبودها و مشكلها و سينه سپر كردن براي حل آنها. به اين توجه كنيد كه غرب و امريكا به اين نتيجه رسيدهاند كه اگر ملت ايران يك چيزي را اراده كند، حتما به دست خواهد آورد؛ به اين نتيجه رسيدهاند كه با اراده ملي ملت ايران نميشود مبارزه كرد؛ اگر [ملت ايران] اراده كردند، مانعتراشي و سنگاندازي فايدهاي نخواهد كرد. چه كار ميكنند؟ به اين نتيجه رسيدهاند كه بايستي كاري كنند كه ملت ايران اراده نكند، ارادهاش ضعيف بشود؛ در فكر اين هستند. امروز در دنيا ميلياردها پول دارد خرج ميشود براي اينكه در اعتقادات سياسي و ديني جوانان ما رخنه ايجاد كنند تا اراده حركت، اراده قيام در اينها از بين برود؛ ميخواهند اراده را از بين ببرند، ميخواهند شما تصميم نگيريد. تلاش آنها اين است كه نگذارند اراده ملت ايران براي پيشرفت، براي مقابله، براي ايجاد جامعه اسلامي و تمدن اسلامي شكل بگيرد؛ ميدانند كه اگر اين اراده شكل گرفت، بدون ترديد تحقق پيدا خواهد كرد. البته قبلها و سالها پيش هم اين كار را انجام دادهاند؛ در دوران رژيم طاغوت به جامعه جوان كشور اين جور تفهيم ميكردند كه اگر ميخواهيد به تمدن و پيشرفت برسيد بايد دين را كنار بگذاريد؛ ميگفتند دين و دينداري و ايمان ديني با علم و پيشرفت و مانند اينها نميسازد. امروز بيايند چشمهاي كورشان را باز كنند، ببينند كه بهترين صنايع ما، پيشرفتهترين صنايع بزرگ ما كه در رقابت با كشورهاي درجه يك دنيا در صدر فهرست قرار داريم، به وسيله جوانهاي دعاي كميلخوان و نمازشبخوان دارد پيشرفت ميكند.
در پيامي به امام جمعه شيراز
رهبر معظم انقلاب حادثه ويرانگر سيل شيراز را تسليت گفتند
در پي حادثه ويرانگر سيل شيراز، حضرت آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي در پيامي به امام جمعه شيراز، ضمن تسليت به مردم داغدار، سرعت و جديت در امر امدادرساني به حادثهديدگان را خواستار شدند.
متن پيام رهبر انقلاب اسلامي به اين شرح است:
بسمالله الرّحمن الرّحيم
جناب حجتالاسلام آقاي دژكام امامجمعه محترم شيراز دامتتوفيقاته
با سلام و تحيت،
حادثه تأثرانگيز سيل ويرانگر در شيراز كه به درگذشت تعدادي از مردم عزيز و داغدار شدن خانوادهها در ايام عيد و نيز به مجروحيت جمعي ديگر و ويراني و خسارت در شهر انجاميد، مايه اندوه اينجانب است. مقتضي است جنابعالي ضمن ابلاغ سلام و تسليت اينجانب به خانوادههاي مصيبتديده و نيز به مجروحان اين حادثه، در تلاش براي غمگساري و جبران مصيبتها و خسارت و كمك به مردم، با مسوولان دولتي همكاري و همگان را توصيه به سرعت و جديت در انجام وظيفه نماييد.
والسلام عليكم و رحمتالله
سيدعلي خامنهاي
6 فروردين ماه ۱۳۹۸