مروري بر انديشههاي متفكري كه آخرين فيلسوف فرهنگ نام گرفت
نبرد با اسطوره
سياستنامه| كاسيرر را آخرين فيلسوف فرهنگ ميدانند و از اين جهت سعي كرديم در پروندهاي كه بنا است به فلسفه فرهنگ بپردازد در حد وسعمان مروري بر زندگي و آراي اين فيلسوف آلماني در نيمه نخست قرن بيستم داشته باشيم.
ارنست كاسيرر ۲۸ جولاي ۱۸۷۴ در شهر برسلاو آلمان به دنيا آمد. در ۱۸۹۲ هنگامي كه ۱۸ سال داشت، وارد دانشگاه برلين شد. در آنجا به درخواست پدر به تحصيل حقوق پرداخت ولي پس از چندي آن را رها كرد و فلسفه و ادبيات آلماني خواند.
وي سپس به دانشگاه ماربورگ رفت و از ۱۸۹۶ تا ۱۸۹۹ زيرنظر كوهن به تكميل رساله دكتراي خود درباره تحليل دكارت از دانش علمي رياضي و طبيعي پرداخت. اين كار به عنوان مقدمه نخستين اثر كاسيرر تحت عنوان نظام فلسفي لايبنيتس در ۱۹۰۲ به چاپ رسيد. كاسيرر با اين اثر توانست جايزه دومين اثر برجسته درباره لايبنيتس را از آكادمي علوم برلين دريافت كند. وي در ۱۹۰۳ به برلين بازگشت و نگارش اثري را با عنوان مساله شناخت در فلسفه و علم از زمان رنسانس آغاز كرد. اين اثر بزرگ در چهار جلد به ترتيب در ۱۹۰۶، ۱۹۰۷، ۱۹۲۰ و آخرين جلد آن هم پس از مرگ كاسيرر در ۱۹۵۶ به چاپ رسيد.
وي در ۱۹۲۳ نخستين جلد كتاب فلسفه صورتهاي سمبليك را منتشر كرد. جلد دوم اين اثر را با نام انديشه اسطورهاي در ۱۹۲۵ و آخرين جلد آن را نيز با عنوان پديدارشناسي شناخت در ۱۹۲۹ بهچاپ رساند.
كاسيرر در ۱۹۳۰ به رياست دانشگاه هامبورگ رسيد. او در سال ۱۹۳۲ چهار كتاب به نامهاي رنسانس افلاطوني در انگلستان و مكتب كمبريج، فلسفه روشنگري، گوته و تاريخ جهان و مساله ژان ژاك روسو را منتشر كرد. وي به زبانهاي انگليسي، فرانسوي، يوناني، ايتاليايي، لاتين و در اواخر عمر نيز به زبان سوئدي تسلط داشت.
كاسيرر پس از ظهور هيتلر همانند بسياري از ديگر يهوديهاي آلمان مجبور به ترك اين كشور شد. او از ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۵ در دانشگاه آكسفورد به تدريس پرداخت. پس از آن به دعوت دانشگاه گوتبورگ در سوئد به آنجا رفت و مدت شش سال در آنجا اقامت كرد. در اين مدت وي پنج كتاب ديگر تاليف كرد كه قطعيت و عدم قطعيت در فيزيك مدرن از آن جمله است. او در تابستان ۱۹۴۱ به عنوان استاد ميهمان به دانشگاه ييل امريكا رفت. در ۱۹۴۴ بهدعوت دانشگاه كاليفرنيا به آنجا رفت و در ۱۳ آوريل ۱۹۴۵ هنگامي كه در سن 71سالگي قصد پاسخ به سوال يكي از دانشجويان را داشت، در محوطه
دانشگاه كاليفرنيا درگذشت.
از مهمترين مباحثي كه در آثار اين فيلسوف فرهنگ وجود دارد مساله «اسطوره» است. او در نخستين آراي خود مهمترين منشأ بهوجودآورنده اسطوره را مذهب ميدانست اما رفته رفته با تدقيق بيشتر در جوانب مختلف آن نقش نظامهاي سياسي و اجتماعي را در به وجود آوردن آن پررنگ ديد. به همين دليل بود كه دست به نگارش كتابي با عنوان «اسطوره دولت» زد. كتاب «اسطوره دولت» بيشك يكي از مهمترين كتابهايي است كه درباره چــگــونگيظهور ناگهـاني اسطوره و تبديل شدن آن به ابزار در جوامع توتاليتر بحث ميكند. ارنست كاسيرر اين كتاب را در نخستين سـالهــايپايان جنگ جهاني دوم منتشر كرده است. به اعتقاد بسياري از صاحبنظران پس از شوكي كه ويرانيها، كشتار و نابوديهاي اقتــصادي جــنـگ جهاني دوم و فاشيسم به حداقل نيمي از كره زمين وارد آورد، به وي وارد شد و كاسيرر تلاش كرد اين شوك را در اين كتاب بازتاب دهد. به باور او عقبنشيني عقل و منطق در نظامهاي سياسي و اجتماعي زمينه را براي بيدار كردن غول اسطوره مهيا ميكند و اين ميتواند به سرعت به ابزاري براي ظهور و تداوم نظامهاي استبدادي منجر شود. كاسيرر در كتاب اسطوره دولت به تفسير و تبيين جايگاه اسطوره در نظامهاي سياسي ميپردازد كه در نهايت آن را به عصر نازيسم كه خود در آن ميزيسته خاتمه ميدهد. كتاب اسطوره دولت از جنبههايي ادامه كتاب «فلسفه روشنگري» است و از لحاظي دنباله جلد دوم، فلسفه «فرمهاي سمبليك: انديشه اسطورهاي» است.
موضوع كتاب فلسفه روشنگري تولد سوژه يا فرديت انساني است كه خرد خود را كه محبوس پيشداوريها بوده آزاد ساخته است. فلسفه روشنگري استقلال فرد و حقوق سلبناشدني و تفويضناپذير او را اعلام مي كند و استقلال خرد و علم را در همه حوزهها تامين و تضمين مي كند. اما گويي، اين روند رهاييبخش فرد از زنجير سنتها و پيشداوريها هنوز به كمال نرسيده بود كه سير معكوس در پيش گرفت و انساني كه تازه از سيطره اسطورههاي كهن رهايي يافته بود در چنگال اسطوره هاي سياسي افتاد و مجددا به بند كشيده شد. موضوع كتاب اسطوره دولت نيز مانند كتاب فلسفه روشنگري نبرد با اسطوره است ولي در اينجا ميدان رزم، قلمرو سياست است. از اين لحاظ است كه ميتوان گفت، كتاب اسطوره دولت مكمل كتاب فلسفه روشنگري است.
در جلد دوم، كتاب فلسفه فرمهاي سمبليك: انديشه اسطورهاي، كاسيرر فقط به بررسي و تحليل مقولات انديشه اسطورهاي پرداخته و آنها را با مقولات نظيرش در قلمرو علم مقابله و مقايسه كرده بود ولي به نقش اجتماعي اسطوره در زندگي فردي و اجتماعي بشر به ويژه در قلمرو انديشه سياسي كاري نداشت. ولي دركتاب اسطوره دولت به مساله نقش اجتماعي اسطوره توجه بيشتري شده است. در كتاب انديشه اسطورهاي، سوژه، فرد پرسشگر و جستوجوكننده غايب است زيرا ذهنيتي از آن خود و مستقل از قوم و قبيله خويش ندارد و وجود او مستحيل در قوم است و در كتاب اسطوره دولت نيز مجددا شاهد محو شدن سوژه يا شخص پرسشگر و جستوجوگر هستيم.
گارونسكي معتقد است كه كاسيرر كتاب فلسفه فرم هاي سمبليك را در پاسخ به هرج و مرجي نوشت كه پس از شكست آلمان در جنگ جهاني اول بر ذهن آلمانيها حاكم بود.
وي ميگويد: «كاسيرر تحت تاثير اين نظر ژرژ سورل بود كه اسطوره نيروي محركه غير عقلاني در امور بشري است.» كاسيرر به احتمال قريب به يقين عنوان بخش سوم كتاب خود را از كتاب آلفرد روزنبرگ به نام «اسطوره قرن بيستم» گرفته است.
كاسيرر در ۱۹۴۴ به دعوت دانشگاه كاليفرنيا به آنجا رفت و در ۱۳ آوريل ۱۹۴۵ هنگامي كه در 71سالگي قصد پاسخ به سوال يكي از دانشجويان را داشت، در محوطه دانشگاه كاليفرنيا درگذشت.