رييس هيات مديره شبكه ياري كودكان كار در گفتوگو با «اعتماد»:
نگاه سازمانهاي دولتي فقط به بچههاي كار
در خيابان است
گروه اجتماعي| فاطمه قاسمزاده، روانشناس و رييس هيات مديره شبكه ياري كودكان كار در نشست واكاوي پديده كار كودك در ايران كه به مناسبت روز مقابله با كار كودك برگزار شده بود گفت: «پايدارترين اقدام نهادهاي دولتي همان 32 بار جمع آوري تكرار شونده كودكان كار بوده است.» اقدامي كه با همكاري سازمان بهزيستي، شهرداري و نيروي انتظامي انجام ميشود. اقدام به زعم او بينتيجهاي كه هر بار جز تكرار جرم كودكآزاري نتيجهاي در بر ندارد. رييس هيات مديره شبكه ياري كودكان كار به «اعتماد» توضيح ميدهد كه كودكاني كه در خيابانها ميبينيم تنها بخشي از جمعيت مشغول به كار كودكان هستند و حضور آنها را نميتوان به عنوان حركتي باندي و مافيايي قلمداد كرد.
روز چهارشنبه در نشست مقابله با كار كودكان اشاره كرده بوديد كه تنها كار ادامهداري كه نهادها با همكاري هم انجام دادهاند 32 بار جمعآوري كردن كودكان كار بوده است. اين تلاشها و تجربه شما معطوف به هيچ پيگيري و مقابله با منشا كار كودكان به شكل ديگري نشده است؟
متاسفانه خير. اولين نكته اين است كه نگاه سازمانهاي دولتي فقط به بچههاي كار در خيابان است در حالي كه ما بچههاي كار زيادي داريم كه در كارگاهها، كار خانگي، مزارع و جادهها كار ميكنند و كار و شرايطشان به مراتب سختتر از كار در خيابان است. اما هيچ برنامهاي براي اين بچهها وجود ندارد و تنها برنامهشان متمركز بر بچههاي كار در خيابان است و آن هم مشخصا به اين خاطر است كه ميخواهند شهر را از وجود اين بچهها پاك كنند نه اينكه دلشان براي آنها سوخته باشد. نكته ديگر اين است كه اين جمعآوريها تاكنون نتيجهاي نداده است. هر بار اين بچهها را ميگيرند و دو سه هفته در قرنطينههاي بهزيستي نگهداري ميكنند بعد اغلب بچهها كه خانواده دارند با تعهد آنها آزاد ميشوند. چون قانونا نميتوانند آنها را نگه دارند و اصولا در همين حد جمعآوري هم جرم است چون هيچكس حق ندارد كودكي را بدون اطلاع خانوادهاش دستگير كند و اينها هر بار مرتكب جرم كودكآزاري ميشوند. كودكاني كه خانواده ندارند و اغلب از شهرستانها ميآيند به تعداد كمي در قرنطينه ميمانند تا هويتشان مشخص شود و براي همين است كه اين جمعآوريها نتيجه ندارد؛ نه براي بچهها و نه براي خودشان.
آيا عزمي براي مقابله با سازمانهاي شكلدهنده به اين نيروهاي كار كودك وجود دارد يا فقط متوجه جمعآوري خود كودكان است؟
متاسفانه آنها هستند كه ميگويند اين بچهها باند دارند و سازماندهي ميشوند. اين حرف درست نيست. تنها بچههايي كه توسط يك باند هدايت ميشوند بچههاي زبالهگرد هستند كه درگير پيمانكاران شهرداري هستند كه كار زبالهگردي را انجام ميدهند و مافيايي كه پشت پيمانكاران قرار دارند و كسي به آنها دسترسي ندارد. بچههايي كه در خيابان كار ميكنند باند نيستند، اينكه يك گروهي با هم ميروند و ميآيند به معناي باند نيست. خيلي از اين بچهها همراه والدينشان به شهر نميآيند و اغلب در كنار اعضايي از خانوادهشان زندگي گروهي دارند، اين موضوع با باند متفاوت است. گاهي براي رسيدن به محل كارشان وانت ميگيرند و به همراه يكي از بزرگترهايشان به ميدان وليعصر يا سيدخندان و غيره ميروند. متاسفانه سازمانهاي دولتي به جاي اينكه به باندهاي زبالهگردي دسترسي پيدا كنند يا اطلاعات آنها را جمعآوري كنند كه به بدترين شكل مشغول به كارگيري كودكان كار هستند، اين باند را به بچههاي ديگر نسبت ميدهند كه در خيابان مشغول كار هستند. ايناطلاعات را بر مبناي كودكاني ميدهيم كه زيرپوشش سازمانهاي غيردولتي هستند. در حال حاضر در تهران و كرج و شهرري 12 هزار كودك را سازمانهاي عضو شبكه ياري كودكان كار مورد حمايت قرار دادهاند و براي همين ميگويم اينها باند ندارند. ممكن است با كساني ارتباط داشته باشند كه مثلا در بازار به آنها جنس ارزانتر ميفروشند اما نميشود گفت آن فروشنده باند دارد و هدايتشان ميكند.
وقتي كودكان جمعآوري شده با تعهد والدين آزاد ميشوند آيا قانون مسووليت سنگينتري از يك تعهد ساده را متوجه والدين يا سرپرستان اين كودكان ميداند يا نه؟
به هر حال والدين در قبال كودكانشان مسووليت دارند اما وقتي دچار فقر هستند و نميتوانند خانواده را اداره كنند به ناچار كودكان را سر كار ميفرستند. يعني همان اندازه كه خانواده در قبال بچههايي كه به دنيا ميآورد و بايد از آنها مراقبت كند مسووليت دارد، اما به ناچار آنها را براي تامين معاش به خيابان ميفرستد، به همان اندازه هم دولت مقصر است. وظيفه حذف كار كودك بر عهده دولتها است. دولت است كه تمام منابع را در اختيار دارد و اگر قرار است موانعي براي كار كودك ايجاد شود در مرحله اول وظيفه دولت و سازمانها است كه اين موانع را ايجاد كنند يا برنامههايي را براي كاهش فقر داشته باشند كه شرايط اين بچهها از اين طريق تعديل شود. به عنوان نمونه بچههايي كه زير پوشش سازمانهاي غيردولتي هستند تا حدي ساعت كارشان كاهش پيدا كرده و اين موضوع با كمك به خانوادهها ممكن شده است. طبيعتا دولت در اين زمينه بيشتر ميتواند كمك كند. ما يعني سازمانهاي غيردولتي نميتوانيم كودك را از چرخه كار رها كنيم اما دولت اين توانايي را دارد.