در ضرورت تسلط بر خود
بهروز مرادي
در آخرين بازي تيم ملي واليبال ايران در شيكاگو، مسالهاي پيش آمد كه شايسته تجزيه و تحليل و بررسي آسيبشناسانه است. مقابل برزيل اگرچه تيم ايران هم از نظر فردي و هم از نظر جمعي به قولي سنگ تمام و واليبالي خيرهكننده از خود به نمايش گذاشت، اما در ست پنجم در حالي كه در امتياز 8 بر 5 از حريف پيش بود، اعتراض به يك امتياز، تيم ايران را چنان از تمركز خارج كرد و او را چنان به حاشيه برد كه نتيجه بازي به گونهاي باور نكردني دگرگون و برنده مسابقه از ايران به برزيل عوض شد. در ادامه سهم ما پس از آن تنش هيجاني تنها 2 امتياز بود و سهم برزيل 10 امتياز! اين نشان ميدهد كه برزيل از آن حادثه آنچنان سود برد كه نتيجه بازي را به نفع خود تغيير داد. اين اتفاق نشان ميدهد با وجود بازي فوقالعاده بچهها و از جان گذشتگي و نمايش تكنيكي و تاكتيكي موثرشان، اما آنها از نظر روحي، رواني، ذهني و هيجاني هنوز آنچنان كه بايسته و شايسته است از تسلط كافي بر «خود» برخوردار نيستند.
سرمربي تيم ملي با وجود قابليتهاي بسياري كه به ويژه در اين آوردگاه از خود نشان داد و شايسته تقدير بسيار به خاطر رساندن تيم ملي ايران به مقام پنجمي جهان است، اما نشان داد كه در برون آوردن تيم از بحرانهايي كه پيش ميآيد و وقوع آنها نيز اجتنابناپذير است، ناموفق است و براي موقعيتهاي پرتنش كه تيم از تمركز خارج ميشود، نسخه درمانكنندهاي ندارد. محافظهكاري او در تعويض بازيكنان و تاكيد بر كاركشي حداكثري از بازيكنان اصلي آنچنان زياد است كه گاهي بازيكنان را از رمق مياندازد و نايي براي ارايه عملكرد مطلوب براي آنها باقي نميگذارد. اين در حالي است كه نيمكت تيم ملي واليبال ايران يكي از قويترين نيمكتهاي جهان است. ميدان ندادن كافي به بازيكن شايستهاي همچون معنوينژاد ميتواند در افت اعتماد به نفس اين بازيكن بزرگ موثر باشد. مضاف بر اين؛ كاپيتان تيم كه بايد اذعان كرد بسياري از شايستگيها يكجا در او جمع شده است، به عنوان رهبر داخلي تيم بايد بداند كه نوع رفتار او در بزنگاههاي حياتي و نوع واكنشهاي هيجانياش در مقابل حوادث پيشبيني نشده ميتواند سرنوشت تيم را رقم بزند، آنچنان كه او همچون آينهاي است كه ديگر بازيكنان عكس خويش در او ميبينند. به بيان ديگر؛ ساير بازيكنان عكسالعمل او را خواسته يا ناخواسته سرمشق و سرلوحه خود قرار ميدهند و با ساز رفتاري و واكنشي او ميرقصند. او ميتواند با حفظ خونسردي خود در همه مواقع، ساير بازيكنان را در مدار تمركز به پيش براند و نيروهاي رواني آنها را براي ادامه كار به حداكثر ممكن برساند. يا اينكه ميتواند با نشان دادن رفتار هيجاني اعتراضي آسيبزننده، ديگر بازيكنان را به يكباره به نقطه انفجار هيجاني تمركززدا برساند و در نتيجه آنها را از نيروي رواني لازم كه براي ارايه عملكرد مطلوب ضروري است، تخليه و تيم را از تمركز بايسته خارج كند. در همه ابعاد زندگي چنين است كه واكنشهاي ما سرنوشت ما را ميسازند و سطح و مقام و منزلت ما را تعيين ميكنند. حفظ شيرازه تيم در گرو استوار ماندن بر همين تمركز دوگانه فردي-تيمي است. اين رخداد نشان داد كه بلوغ روحي، ذهني، هيجاني و رواني تيم هنوز به سطح مطلوب خود نرسيده آنچنان كه براي قرار گرفتن روي سكوي جهاني آمادگي لازم را پيدا نكرده است. اين آسيبپذيري و نقصان فردي-تيمي بيش از پيش اثبات ميكند كه وجود يك متخصص آسيبشناس آشنا به واليبال در كنار تيم الزام و ضرورت بيش از پيش يافته است. چنين متخصصي ميتواند قادر باشد در برون آوردن تيم در چنين مواقعي از تنش و بحران تمركززدا، اقدامات لازم را انجام دهد.
اين مهم با توجه به محافظهكاري روش كوچينگ سرمربي محترم تيم و قفل كردن ذهن واليبالي او در مواجهه با چنين موقعيتهايي و عملكرد غيرفعال او در برون آوردن تيم از بحران، بيش از پيش ضروري مينمايد.
جامعهشناس و كارشناس واليبال