حقشناس، رييس كميسيون فرهنگي - اجتماعي شوراي شهر تهران:
به هنرمنداني كه در خيابان اجرا ميكنند برچسب نزنيم
حميدرضا خالدي
حدود يكسال قبل همايون شجريان اعلام كرد كه حاضر است در مراكز عمومي شهر و با هماهنگي شهرداري براي شهروندان كنسرت بگذارد. اين پيشنهاد گرچه در همان دوران با استقبال بسيار زيادي از سوي شهرداري و رسانهها مواجه شد ولي عملا به سرانجام نرسيد و همايون كنسرتي اجرا نكرد ولي همين پيشنهاد باعث شد تا چند تن ديگر از خوانندگان پاپ، در ادامه اين حركت كنسرتهايي را در پاركها و ميادين پرتردد تهران برگزار كنند. همان زمان موضوعي هم در مورد لزوم توجه و ساماندهي نوازندگان خياباني مطرح شد و مديران شهري اعلام كردند كه حاضرند در اين زمينه پيشگام شوند. با اين وجود اين موضوع نيز مانند بسياري ديگر از موضوعات شهر ما، بعد از مدتي به فراموشي سپرده شد تا اينكه ديروز با اظهارنظر تند «عيسي فرهادي» فرماندار تهران دوباره پرونده اين موضوع در رسانهها و فضاي مجازي باز شد. او در اين خبر در مورد فعاليت موسيقيهاي خياباني و افرادي كه در مبادي ورودي و خروجي متروها اقدام به اجراي موسيقي زنده ميكنند، گفته بود: هرگروه موسيقي و كنسرتي كه قصد فعاليت در سطح شهر را دارد بايد از وزارت ارشاد و دستگاههاي مربوطه مجوز داشته باشد. او برخي رفتارهاي سنتي مانند عمو نوروز كه به صورت مقطعي فعاليت ميكنند را از اين قاعده مستثني دانسته و با گدا خواندن نوازندگان خياباني گفته بود: موسيقيهاي خياباني به نحوي تبديل به تكديگري نوين شده است و براي برخي مردم و خانوادهها مزاحمت ايجاد ميكند. اين موضوع و به خصوص تشبيه نوازندگان خياباني به گدايان و لزوم ساماندهي آنها، بهانهاي شد براي گفتوگو با محمدجواد حقشناس، رييس كميسيون فرهنگي - اجتماعي شوراي شهر تهران كه در زير ميخوانيد.
آقاي دكتر، فرماندار تهران ضمن غيرقانوني خواندن فعاليت گروههاي موسيقي خياباني، با لحني تند آنها را گدايان مدرن خوانده بود. اين اظهارات و اين الفاظ با واكنشهاي متفاوت و البته تند و تيزي در فضاي مجازي همراه بود. اما از طرفي بخشي از فعاليت اين گروههاي موسيقي به شهر برميگردد. بنابراين به نظر ميرسد مديران شهري هم بايد در اين زمينه اقدامي را انجام دهند. به عنوان رييس كميسيون فرهنگي - اجتماعي شوراي شهر، نظرتان در مورد اظهارات فرماندار تهران چيست؟
من هنوز فرصت نكردهام تا در مورد كيفيت و چند و چون اين اظهارات اطلاعاتي كسب كنم ولي در كل از خواندن چنين اظهاراتي متعجب و البته نگران و ناراحت شدم.
چرا نگران و ناراحت؟
ببينيد، اينكه بخواهيم به نوازندگان و اهل هنر كه كار و هنرشان را در كوچه و خيابانها و مراكز عمومي عرضه ميكنند، «مارك» بزنيم، مسلما اتفاق خوب و شايسته و ميموني نيست. از فرماندار محترم، انتظار ميرود تا اگر سخني ميگويند به جوانب مختلف آن توجه داشته باشند. البته نبايد يكطرفه هم قضاوت كرد چون شايد ايشان در شرايطي اين سخنان را بيان كرده باشند كه دقت كافي را نداشتهاند يا اينكه سخنانشان به درستي منعكس نشده است! ولي در هر صورت اين مساله را نميتوان انكار كرد و از كنار آن به سادگي گذشت كه يكي از اصليترين شاخصها، قابليتها و پتانسيلهاي هنر، مردمي بودن آن است و اينكه بايد در بطن مردم باشد. اين موضوع هم فقط مختص موسيقي نيست، بلكه تاريخ هنر اين مرزو بوم همواره پر است از اجراهاي پردهخواني، تئاتر، تعزيه، شاهنامهخواني و... كه خاستگاه آنها در خيابانها، قهوهخانهها و تكيهها بوده است. حتي در قديم، روضهخوانها، روضهالشهدا را در ميان مردم ميخواندند. بنابراين به نظرم اينگونه برخوردها، با اهل هنر و فرهنگ به هيچ عنوان در خور شأن اين قشر فرهيخته نيست.
از اينها گذشته، اصلا متولي موضوع موسيقي مگر وزارت ارشاد نيست؟
دقيقا. اين هم يكي ديگر از ايرادات ما به مساله است. اينكه اظهارنظر در حوزه موسيقي اصولا به حوزه ارشاد برميگردد. انتظار ما و جامعه هنري هم اين است كه ارشاد نيز به اين مساله ورود و ديدگاه و نگاهش را به صورت شفاف بيان كند.
ولي شايد استدلال ايشان اين باشد، افرادي كه در سطح شهر موسيقي مينوازند، جزو هنرمندان شناسنامهدار نيستند!
حتي اگر منظور ايشان اين هم باشد، باز هم توجيه درست و زيبندهاي نيست. چه بسا در بسياري از كشورهاي دنيا و به خصوص كشورهايي مانند فرانسه كه به نوعي مهد هنر موسيقي هستند، خيلي وقتها هنرمندان بنام اين كشورها ميروند و در مترو يا كنار خيابانها و پاركها، آثارشان را اجرا ميكنند. چرا؟ چون ميخواهند در كنار اجرا در تالارهاي مجلل و گرانقيمت، هنرشان را براي اقشار مختلف و كمبضاعتي كه توان خريد بليتهاي گرانقيمت را ندارند هم اجرا و عرضه كنند. در همين تهران خودمان، واقعا چند درصد شهروندان امكان خريد بليتهاي گرانقيمت 200–150 هزار توماني كنسرتها را دارند؟!
ولي فرماندار تهران اين فعاليتهاي هنري را نوعي «گدايي مدرن» ميدانند!
فقط ميتوانم بگويم از شنيدن اين الفاظ در مورد هنرمندان واقعا متاسفم چرا كه اين هنرمندان كه اكثرا به هر دليلي نميتوانند هنرشان را در مراكز رسمي ارايه دهند، ترجيح ميدهند تا با عرضه آن در بين مردم، هنرشان را ارايه كنند و از اين راه مخارج زندگيشان را هم تامين كنند. در واقع همانطور كه هنرمندان بنام از محل عرضه آثارشان در تالارها و مراكز هنري رسمي، كسب درآمد ميكنند، هنرمندان خياباني نيز به نوعي ديگر همين كار را انجام ميدهند. ولي اينكه بخواهيم رابطه بين شهر و اين هنرمندان عزيز را اينگونه تنظيم و مديريت كنيم؛ در واقع پاك كردن صورت مساله است!
به ياد دارم كه مديريت شهري در سال گذشته و وقتيكه موضوع اجراي خياباني موسيقي توسط هنرمندان بنام و نامآشنا مطرح بود، اعلام كرد كه آماده است در اين زمينه ورود پيدا كند. الان هم موضع شورا همان موضع قبلي است؟
بله. از آنجاييكه همانطور كه گفتم، يكي از وجوه موسيقيهاي خياباني، وجه شهري آن است، شوراي شهر هم آماده است با حضور تمامي ذينفعان، مانند وزارت ارشاد، نيروي انتظامي، شهرداري و.... اين موضوع را بررسي و براي ساماندهي هنرهاي خياباني هر اقدامي كه لازم است را انجام دهد.