• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4443 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۸ مرداد

سردرگمي پروازهاي داخلي و مسافران

حميدرضا غوابش

از نخستين روزهايي كه موضوع ساخت فرودگاه امام خميني (ره) مطرح شد، بسياري از كارشناسان اين سوال را داشتند كه آيا در جهان تجربه شهر دو فرودگاهي داشته‌ايم و تهران بايد با دو فرودگاه فعال خود چطور برخورد كند؟

از همان ابتدا نيز معلوم بود در صورتي كه يك برنامه‌ريزي دقيق و مشخص براي مديريت پروازهاي اين دو فرودگاه در نظر گرفته نشود، نمي‌توان انتظار داشت در بلندمدت هر دو فرودگاه صرفه اقتصادي خود را حفظ كنند، ‌زيرا امروز فرودگاه‌ها به عنوان مجموعه‌هايي شناخته مي‌شوند كه خود سودآورند و بدون اتكا به منابع دولتي اداره مي‌شوند و در چنين فضايي مديريت پروازها و نحوه توزيع آنها بيشترين اهميت را دارد.

زماني كه ساخت فرودگاه امام نهايي شد، چند طرح و برنامه عمده مورد بررسي قرار گرفت. يكي از آنها اين بود كه فرودگاه امام به هاب پروازي منطقه تبديل شود و به اين ترتيب اصلي‌ترين مسووليتش انجام پروازهاي بين‌المللي باشد. برنامه دوم اين بود كه كليه پروازها اعم از داخلي و خارجي به فرودگاه امام منتقل شود و فرودگاه مهرآباد در چارچوبي جديد كار خود را دنبال كند. امروز و پس از گذشت سال‌هاي طولاني به نظر مي‌رسد هيچ يك از اين دو فلسفه اجرايي نشده و يك سردرگمي جدي در سياستگذاري پروازها ايجاد شده است.

در صورتي كه بنا بود مسير اول براي فرودگاه امام طي شود، عملا بسياري از برنامه‌ريزي‌ سال‌هاي گذشته نبايد اتفاق مي‌افتاد. در كشورهايي مانند انگلستان، فرانسه و روسيه ما تجربه شهرهاي دو فرودگاهي را داشته‌ايم و دليل مثبت بودن اين تجربه مديريت درست و توزيع منطقي پروازها بين فرودگاه‌ها بوده است. در نقطه مقابل وقتي كشوري از راه‌اندازي يك فرودگاه هاب سخن مي‌گويد كه بناست در سطح منطقه با رقبايي جدي مواجه شود، بايد نوع ديگري از برنامه‌ريزي را به جلو ببرد. نگاهي گذرا به آنچه در فرودگاه‌هاي دوبي، دوحه يا استانبول رخ داده، نشان مي‌دهد كه براي رسيدن به فرودگاه هاب بايد چه اقداماتي انجام داد.

جز نياز به تامين زيرساخت‌هاي لازم كه شرط ابتدايي به شمار مي‌رود و با فرودگاهي كه هنوز بخش زيادي از طرح‌هاي عمراني‌اش تكميل نشده، نمي‌توان به رقابت با غول‌هاي منطقه برخاست، دومين شرط چگونگي مديريت پروازهاست. وقتي به جاي آنكه تمام پروازهاي خارجي در فرودگاه امام خميني(ره) تجميع شود، ما در سال‌هاي گذشته تصميم گرفتيم كه پروازهاي بين‌المللي را ميان فرودگاه‌هاي مختلف كشور توزيع كنيم، عملا مسافر ترانزيت خاصي به فرودگاه امام وارد نمي‌شود و مسافر ترجيح مي‌دهد به‌طور مستقيم از شهرهايي مانند مشهد، اصفهان يا شيراز به كشورهاي منطقه سفر كند.

در رابطه با گزينه دوم نيز هيچ ‌يك از سياست‌هاي لازم به مرحله اجرا نرسيده‌اند. براي انتقال پروازهاي داخلي ابتدا بايد تكليف پروازهاي فرودگاه مهرآباد روشن شود. براي اين منظور امكان آن وجود داشت كه فرودگاه مهرآباد به مركز تعمير و نگهداري هواپيما تبديل شود و در كنار آن پروازهاي داخلي كه زمان كمي دارند و انتقال آنها به فرودگاه امام صرفه زماني ندارد را مديريت كند اما وقتي اين سياستگذاري نيز بررسي نشده و نقاط مثبت و منفي آن روشن نيست، قطعا حركت به سمت هدف‌گذاري كلان نيز توجيه پيدا نمي‌كند.

وقتي خود را جاي مسافر مي‌گذاريم يك تصوير خود را نشان مي‌دهد. فرودگاه مهرآباد كه براي تمام مسيرهاي پروازهاي داخلي در طول روز چند برنامه پروازي مشخص دارد و مسافر به راحتي در آن امكان انتخاب و برنامه‌ريزي پيدا مي‌كند و فرودگاه امام كه براي مثال در آن يك شركت هواپيمايي براي دو روز در هفته، پروازي را به مقصد داخلي انجام مي‌دهد. بايد به نبود اين تنوع بعد مسافت را نيز اضافه كرد. مسافر پروازهايي كه به مقاصد نزديك مانند اصفهان يا شهرهاي شمالي و غربي انجام مي‌شود در زماني كوتاه به فرودگاه مهرآباد دسترسي پيدا مي‌كند اما براي رفتن به فرودگاه امام بايد بيش از يك ساعت زمان اضافه را تجربه كند و عملا بسياري از مسافران ترجيح خواهند داد به جاي پرواز، از ديگر شيوه‌هاي حمل و نقل براي رسيدن به مقصد استفاده كنند و عملا پرواز، جذابيت اصلي خود يعني سريع‌تر رسيدن به مسير را از دست مي‌دهد.

به نظر مي‌رسد آنچه امروز بيشترين آسيب را به فرودگاه امام خميني (ره) وارد مي‌كند، نبود يك طرح توجيهي و برنامه‌ريزي دقيق براي آينده اين فرودگاه است. در سال‌هاي گذشته، ‌شركت‌هاي مشاور فراواني در فرودگاه‌ امام مشغول به كار شده‌اند كه نتيجه حضور هيچ يك از آنها دستيابي به يك برنامه و طرح اساسي براي آينده فرودگاه نبوده است و همين مساله باعث بي‌برنامگي و سردرگمي مي‌شود.

يكي از اصلي‌ترين مثال‌هايي كه مي‌توان در اين زمينه به آن اشاره كرد، مساله ساخت ترمينال سلام در فرودگاه امام است. اين ترمينال ابتدا با هدف مديريت پروازهاي حج در دستور كار قرار گرفت. زماني كه بنا بود تمام پروازهاي حج تمتع و عمره در سراسر كشور به فرودگاه امام منتقل شود و براي مديريت اين پروازها نياز به يك ترمينال جداگانه بود اما پس از آنكه پروازهاي حج در فرودگاه‌هاي مختلف كشور توزيع شد و عملا ديگر فلسفه ابتدايي ساخت ترمينال سلام مطرح نبود، ‌باز كار ساخت آن ادامه يافت و امروز به نظر مي‌رسد ما يك فرودگاه دوم در دل فرودگاه امام ساخته‌ايم و براي آنكه ظرفيتش خالي نماند، حالا مي‌خواهيم تعدادي از پروازهاي داخلي را به سلام منتقل كنيم.پيش از تصميم‌گيري‌هاي عجولانه كه بسياري از آنها عملا شانسي براي موفقيت ندارند، بايد يك نكته ضروري را مدنظر قرار داد و آن سنجش دقيق ظرفيت‌ها و فركانس‌هاي پروازي يك شهر است. ما نمي‌توانيم پروازها را در كشور توزيع كنيم اما توقع داشته باشيم به فرودگاه امام، مسافر ترانزيت وارد شود. همچنين نمي‌توانيم مسافر پروازهاي كوتاه را به يك فرودگاه خارج از شهر منتقل كنيم و هيچ توجيهي براي اين كار نياوريم. از اين‌رو تصميمات بدين شكل تا زماني كه يك طرح بلندمدت و كارشناسي شده آن را پشتيباني نكند، شانس زيادي براي رسيدن به موفقيت نخواهد داشت.

دبير سابق انجمن شركت‌هاي هواپيمايي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون