عدالت را با عداوت اشتباه گرفتهايد
در فوتبال
علي كربلايي
ليگ برتر هجدهم در وضعيت بحراني به پايان رسيد و حواشي هفتههاي پاياني، به هفتههاي ابتدايي ليگ جديد منتقل شده است. سكوهاي ملتهب در تهران، اصفهان، تبريز و خوزستان موجي از نگراني بين مسوولان فوتبالي و غيرفوتبالي ايجاد كرد و اركان قضايي فدراسيون فوتبال تصميم گرفتند با ارايه يك فرمول خاص، سكوها را آرام كنند. بيم آن ميرفت اتفاقاتي كه در ورزشگاهها رخ ميدهند، دامنهاش فراتر از محدوده استاديومها برود. مرداد امسال و در آستانه شروع فصل جديد ليگ، حسنزاده اعلام كرد تدابيري انديشيده شده تا بازيكنان و مربيان خاطي پيش از آنكه از زمين مسابقه به خانه برسند، احكامشان را دريافت كنند. حرفي كه به نظر نينديشيده ميآمد و بوي تهديد از آن به مشام ميرسيد، چراكه رويه قضايي فدراسيون فوتبال ايران هم مانند رويه قضايي ساير فدراسيونهاي عضو فيفاست و بايد قبل از صدور حكم مراحلي طي شود كه يكي از مهمترين آن مراحل، شنيدن دفاعيات متهمان است.
نكته بسيار مهمي كه رسانهها در پرداختن به آن غفلت كردهاند و زير سايه مسائل ديگر فوتبال در حال گم شدن است، مساله شفافيت مالي در فدراسيون فوتبال است. خواست شفافيت مالي در فدراسيون فوتبال سالهاست كه از رسانهها شنيده ميشود، از برنامه 90 سال 93 كه فردوسيپور يك پرونده ويژه براي مسائل مالي فدراسيون پخش كرد تا همين ماههاي اخير كه پرونده كفاشيان به صدور حكم 5 سال محروميت براي او ختم شد. البته كميته استيناف اين حكم را وتو كرد و 5 سال را نه به 3 سال و يكسال كه به هيچ تقليل داد. از سال 1390 تا امروز، هميشه اخباري در مورد گم شدن پاداشهاي فيفا در فدراسيون فوتبال شنيده ميشود. مهدي تاج بعد از قانون منع به كارگيري بازنشستگان بايد از فدراسيون فوتبال كنار ميرفت، اما اتفاقاتي رخ داد كه او در نهايت صندلياش را حفظ كرد. تاج به وزارت ورزش گفته بود اگر از سمتش بركنار شود، فوتبال ايران تعليق خواهد شد و با همين گروكشي «عدم دخالت سياست در ورزش» موفق شد در ساختمان خيابان سئول بماند. فدراسيون فوتبال ابهامات مالي بيشماري دارد و در مورد قانوني بودن به كارگيري رييس اين فدراسيون هم شبهاتي وجود دارد. افكار عمومي جامعه، ناخودآگاه به اين موضوع فكر ميكنند كه چه رابطهاي بين اين احكام سنگين و فشارهايي كه روي فدراسيون است، وجود دارد؟ فدراسيون فوتبال در حال حاضر علاوه بر مسائل مالي، درگير مساله مهم ورود زنان به ورزشگاهها هم هست و فرصت چندان زيادي براي حل و فصل اين موضوع ندارد. فيفا مصر است كه علاوه بر بازيهاي ملي، زنان در هر بازي به هر تعدادي كه ميخواهند بليت بخرند. اين موضوع تبديل به يك بحران براي فدراسيون فوتبال شده. به تمام اينها، موضوعاتي مانند قراردادهاي ناقص و تركمانچايگونه اسپانسرينگ تبليغات محيطي، ماجراي تامين البسه تيم ملي، داستان توپهاي ليگ برتر، ماجراي حق پخش تلويزيوني و موارد بيشمار ديگري هم ميتوان اضافه كرد كه تمامشان راي به بيكفايتي مديران فدراسيون فوتبال ميدهند.
يكي از واكنشهاي معمول ارگانهايي كه تحت فشار عمومي قرار ميگيرند و انگشت اتهام به سمتشان نشانه ميرود، اين است كه خود را مجري سفت و سخت قانون نشان ميدهند و جوري جلوه ميكنند كه كارشان بسيار سخت و حساس است. حسنزاده بعد از دربي ميگويد: «رفتارهاي فرشاد احمدزاده، جان هواداران را به خطر انداخت.» و سپس حكم محروميت سه جلسهاي براي او صادر شد. افكار عمومي در چنين شرايطي تصور ميكنند جرم مرتكب شده حتما به قدري بزرگ بوده كه چنين حكمي براي آن صادر شده و احتمالا اين سوال هم در ذهن هر ناظر بيرونياي شكل ميگيرد كه «در اين فوتبال چه خبر است؟» اما سوالي كه بايد از حسنزاده پرسيد، اين است كه آيا حركت فرشاد احمدزاده خطر بيشتري براي جان هواداران دارد يا حركت پيمانكارهاي ورزشگاهها كه با سهلانگاريشان جان عماد صفيياري را گرفتهاند؟ كدام ركن قضايي فدراسيون فوتبال بايد به اين مساله ورود ميكرد كه هنوز وظيفهاش را انجام نداده است؟ وضعيت فرسودگي خطرناك استاديومهايي مانند آزادي و يادگار امام تا چه زماني قرار است مسكوت بماند و كسي به فكر نوسازي آنها نباشد؟ كدام ركن فدراسيون فوتبال بايد ايمني ورزشگاه آزادي را بررسي ميكرد و سهلانگارياش باعث شده جان يك كودك هفت ساله گرفته شود؟ در واقع آيا رفتارهايي از جنس رفتار فرشاد احمدزاده موضوع جديدي در فوتبال ايران هستند؟ از نظر رييس كميته انضباطي و ساير فدراسيوننشينها، جرايم سنگين ميتواند مانع از تكرار چنين اتفاقاتي شود؟ تحليلهاي آماري نشان ميدهد كه شدت مجازات تاثير مستقيمي در جلوگيري از رشد جرايم ندارد و تا زماني كه علتيابي صورت نگيرد و در مورد ريشه اينگونه حركات بحث در نگيرد، همچنان شاهد تكرار اين اتفاقات خواهيم بود. ايجاد فضاي بسته كميته انضباطي از تيمها، بازيكنان و هواداران، كمكي به پاك شدن فضاي فوتبال نخواهد كردتا زماني كه فوتبال شفاف نشود و پردههاي آهنين كنار نروند، چيزي درست نخواهد شد.