آسيبهاي گونههاي مهاجم
وحيد زماني
درباره تنوع زيستي مثالهاي گياهي و جانوري متعددي را ميتوان ذكر كرد كه مردم هم به واسطه شناخت كمتر اهميت آنها را بدانند. به عنوان مثال درخت پالونيا به دليل سرعت رشد و زيبايي بصري بسيار مورد توجه باغداران، افرادي كه زراعت چوب ميكنند و طراحان فضاي سبز قرار گرفته اما براي ما مشخص شده كه اين گونه مهاجم است و ميتواند براي جنگلهاي كشورمان در بلندمدت تهديد جدي باشد. يكي از مثالهاي كشاورزي ديگر كه شايد كمتر در مورد آن شنيده باشيد، مگس مصري است كه يكي از مهمترين آفتهاي درخت پرتغال است. اين گونه چند سال پيش با ورود محمولههاي پرتقال وارداتي كه شرايط قرنطينه را سپري نكرده بودند، وارد كشورمان شد. پراكنش اين گونه مهاجم از غرب يعني استان گيلان شروع شد و به مازندران رسيد و هنوز هم متاسفانه متوقف نشده. اين آفت، ميوه پرتقال را دو هفته قبل از رسيدن كامل و درست از ناحيهاي كه ميوه به شاخه وصل ميشود، تحت تاثير قرار ميدهد و ميوه به صورت نارس از درخت جدا ميشود. متاسفانه حتي سمپاشي هم نميتواند جلوي اين گونه مهاجم را بگيرد. از گونههاي جانوري هم مثالها متعدد است مثل راكون كه در طالش و غرب گيلان بارها ديده شده و ميتواند با گونههاي بومي رقابت جدي داشته باشد. براي شناخت خاستگاه ژنتيكي گونههاي مهاجم ميتوان از ماركرهاي ژنتيكي مانند mtDNA استفاده كرد. به عنوان مثال تحقيقات نشان داده كه منشا گونه مهاجم صدف گورخري كه به قاره اروپا و امريكا رسيده، درياي سياه و خزر بوده است. يا بيماري مالارياي پرندگان كه جمعيت قابل توجهي از گونههاي پرنده اندميك را در هاوايي از بين برد از منطقه بيوجغرافيايي پالياركتيك شامل اروپا، شمال آسيا و آفريقا به اين جزاير وارد شده و همزمان تعداد زيادي انگل هم وارد هاوايي شدهاند. تنوع ژنتيكي گونههاي مهاجم معمولا كمتر از جمعيت منبع است اما در حالت كلي گونههايي كه زادآوري سريعي دارند به صورت طبيعي درونآميز هستند و زادآوريشان غيرجنسي است همچنين گونههاي پليپلوييدي (بيش از دو سري كروموزوم) اغلب مهاجمين موفقتري هستند. بنابراين گونههايي كه تنوع ژنتيكي پايينتر دارند، اغلب در مهاجم بودن موفقتر بودهاند.
يكي از راههاي ديگري كه گونههاي مهاجم وارد اكوسيستم جديد ميشوند، تشكيل دوررگههاست. فرضا انسانها گونههاي مختلف را به دلايل گوناگون مانند آبزيپروري، زراعت يا به عنوان حيوان خانگي وارد طبيعت ميكنند اما هميشه احتمال زادآوري اين گونهها با گونههايي كه قرابت دارند، وجود دارد. فرض كنيد كه نرخ باروري دورگهها بالاتر باشد در اين صورت گونههاي بومي قطعا آسيب خواهند ديد. بلدرچينهاي وارداتي كه تحويل نگهدارندههاي ايراني شدهاند، سويههاي ژاپني هستند و براي بهرهبرداري گوشت در مرغداريها نگهداري ميشوند. منتها به مراتب تعدادي از آنها به صورت سهوي يا عمدي وارد طبيعت ميشوند و با بلدرچينها و قرقاولهاي بومي زادآوري ميكنند. اين زادآوري در اكثر مواقع موفق است بنابراين تعداد زيادي از آنها از همين طريق وارد گونههاي بومي ميشوند كه ما به آن درونخيزي ميگوييم. مهمترين جنبه نگراني اين اتفاق تاثير آن بر خزانه ژني طبيعي است يعني دقيقا همان طور كه يك گونه مهاجم، گونه بومي را از بين ميبرد، درونخيزي هم نگرانكننده است و خزانه ژنتيكي گونههاي هدف را به شدت تخريب ميكند.
خودسازگاري با محيط جديد يكي از مهمترين دلايلي است كه بقاي آنها و پراكنش گستردهشان را تضمين ميكند. موارد متعددي از سازگاري با محيط جديد را داشتهايم به عنوان مثال توانايي در گسترش پراكنش يا تغييراتي در زادآوري مانند تغيير از درونآميزي به خودلقاحي يا تغيير از توليد مثل جنسي به غيرجنسي از جمله مهمترين اين سازگاريها بودهاند كه موارد متعددي هم از آنها در دنيا ديده شده است. مواردي هم داشتهايم كه گونههاي خارجي سمي بودهاند يا توان طعمهخواري بالا داشتهاند و گونههاي بومي مجبور به پاسخدهي شدهاند. به عنوان مثال صدف آبي در جنوب نيوانگلند در پاسخ به طعمهخوار معرفي شده يعني خرچنگ ساحلي آسيايي به اجبار ضخامت پوسته خودش را در مدت ۱۵ سال افزايش داده. بنابراين ما اصلا و ابدا نبايد انتظار داشته باشيم كه يك گونه را از طريق دخالت انساني وارد يك محيط جديد كنيم و محيط هم نسبت به آن عكسالعملي نداشته باشد! اين محال است و موضوع تاثيرات منفي بر محيط جديد هم قطعا يك تهديد بالقوه است كه در صورت عدم برخورد صحيح دردسرساز خواهد شد.
اگر بعد از تجزيه و تحليل كارشناسان مشخص شود كه گونهاي پتانسيل مهاجم شدن را دارد بايد جلوي استقرار آن گرفته شود اما معمولا چنين اتفاقي نميافتد و هشدارها جدي گرفته نميشود چنانچه اغلب زماني متوجه بحران ميشويم كه گونه مساحتهاي وسيعي را اشغال كرده است. راهكارهاي مختلفي وجود دارد مانند سمپاشي براي گونههاي مهاجم زراعي، استفاده از پالايش و تصفيه آب براي گونههايي كه از طريق آب توازن كشتيها وارد عرصههاي آبي ميشوند و... يكي از راهكارها كه در علم ژنتيك به آن پرداخته ميشود، روش پيشگيري قبل از بارداري است كه در آن افراد نر و ماده، گونه مهاجم را نسبت به سلولهاي جنسي خودشان مصون ميكنند. نمونه اين كار روي خرگوشها و گربههاي فرال استراليا انجام شده اما موضوعي بحثبرانگيز و جنجالي است و معمولا منتقدان زيادي دارد. تاكنون دامنه وسيعي از روشهاي كنترل ژنتيكي گونههاي مهاجم پيشنهاد شده كه از بين آنها تعدادي آزمايش شده و تعدادي هم اصلا آزمايش نشده است. از ميان روشهايي كه آزمايش شده، ميتوان به روش عقيم كردن و رهاسازي مجدد در طبيعت اشاره كرد كه اين روش اغلب در حشراتي جواب ميدهد كه حشره ماده تنها يك بار زادآوري ميكند. اما همه اين روشها جاي بحث دارند و بهتر است كه بدانيم هميشه پيشگيري بهتر از درمان است.
دكتراي محيط زيست با گرايش تنوع زيستي