چالش ترامپ
سعيد عابدپور
شكايت مقام امنيتي ناشناس امريكايي از دونالد ترامپ به افشاي مكالمه او با لوديمير زلنسكي، رييسجمهور اوكراين اين روزها ترامپ را در فشار رواني خاصي قرار داده است. تحقيقات براي استيضاح ترامپ توسط دموكراتهاي مجلس آغاز شده است. ظاهرا ترامپ در ديدار با رييسجمهور اوكراين خواستار تحقيق درباره پسران جو بايدن، يكي از نامزدهاي حزب دموكرات براي رياستجمهوري شده است. ترامپ در مصاحبهاي نه تنها اين مساله را رد نكرد حتي اعلام كرد چين هم بايد درباره احتمال فساد فعاليتهاي اقتصادي پسران بايدن تحقيق كند. ترامپ از حق مطلق خود به عنوان رييسجمهور امريكا براي تحقيق درباره فسادها صحبت ميكند و دموكراتها ميگويند، تلاش ترامپ سوءاستفاده از مقام رياستجمهوري براي بياعتبار كردن نامزد حزب دموكرات جو بايدن است. چالش استيضاح پيش روي ترامپ است. مشاوران ترامپ ميگويند، راهاندازي جريان استيضاح محصول فعاليت دولت عميق و توطئهگران است. اشاره اين مشاوران ميتواند به عناصري در افبيآي، سازمان سيا و لابيهاي مختلف باشد. راهاندازي چالش جديد عليه ترامپ توسط يك عضو سرويس اطلاعاتي امريكا صورت گرفته است. گزارش در خصوص رفتار رييسجمهور به مجلس نمايندگان در ماه آگوست ارسال و رييس مجلس نمايندگان خانم نانسي پلوسي در 25 سپتامبر تقاضا براي استيضاح ترامپ را مطرح كرد. استيو بنن، رييس ستاد انتخاباتي ترامپ يكي از گردانندگان سايت دست راستي افراطي breitbart.com از افرادي بود كه درباره نقش دولت عميق در امريكا چند سال قبل مينوشت. اكنون او نقش دولت عميق را رد ميكند ولي سايت مزبور همچنان در اين باره مينويسد: «مخالفين ترامپ انتخابات سال 2016 را از دست دادند ولي نميخواهند قدرت خود را از دست بدهند.
افرادي مانند جورج سورس، منابع مالي چنين كارزاري را با ترامپ تامين ميكنند.» به نوشته اين وبسايت هري ريد، رهبر پيشين سنا با طرح نقش روسيه در انتخابات امريكا يكي از نقشآفرينان اصلي دولت عميق است. مخالفين ترامپ نه تنها از حزب دموكرات بلكه از جناح راست افراطي و نئوكانها مانند جان بولتون هر كدام دلايل متفاوتي براي مخالفت با او دارند. برخي او را فردي خودخواه و خودمحور ميدانند كه موجب كاهش اعتبار بينالمللي امريكا به علت تصميمات شتابزده و نادرستي چون خروج از برخي سازمانها، پيمانها و توافقات بينالمللي از جمله برجام شده است. برخي او را در مقابل ايران ناتوان ميبينند و جنگ عليه ايران را به ترامپ تجويز ميكنند. ترامپ مشخصا از طريق فشار اقتصادي و سياسي به دنبال تغيير رفتار كره شمالي، ايران، روسيه و ساير كشورهايي است كه مخالف سلطهگري امريكا هستند ولي اين فشارها نتيجه عكس داده است. دوستان نئوكان او از تحقير روزافزون امريكا خصوصا در مقابله با ايران، كشوري با قدرت متوسط نگران و خشمگين هستند. آنها جنگ ميخواهند. ترامپ هر چند وامدار صهيونيستها به خاطر گذشته تجاري خود با آنهاست ولي كمتر از اوباما به حمايت مالي از صهيونيستها پرداخته است. منطق او تجاري و سوداگرايانه است. او با اعلام بيتالمقدس به عنوان پايتخت اسراييل و انتقال سفارت امريكا به اين شهر، هزينه چنداني از بودجه كشورش خرج نكرد. معامله قرن، طرح ناكام ترامپ براي فلسطين نيز طرحي بود كه قرار بود، منابع مالي آن را كشورهاي عربي، چين و روسيه و... تامين كنند. جان بولتون، نماينده خشن نئوكانها در دولت ترامپ بود. او در هر دو مورد كره شمالي و ايران به دنبال راهحل فشار نظامي بود ولي نهايتا ترامپ او را كنار زد. ترامپ به دنبال تحقق سياست جورج بوش مبني بر برخورد نظامي با محور شرارت و يا سياست خاورميانه نوين اوباما يعني براندازي حكومتها نيست. مشكل ترامپ صهيونيستها هستند، او بايد انتظارات آنها را تا حدي برآورده كند، اعراب ثروتمند را به اندازه كافي بدوشد و ايران را خشمگين و گرسنه نگه دارد. ترامپ در دوران رياستجمهوري، گروگان نتانياهو بوده و اين مساله عدم درك او از ضرورت حفظ برجام را بالا برد. در شرايط كنوني ترامپ در بالاترين فشار سياسي از داخل امريكاست. جريان استيضاح او شايد راي نياورد ولي موجب كاستن محبوبيت او ميشود.ترامپ نياز به يك كارنامه مثبت دارد، او بايد با لغو تحريمها و بازگشت به برجام، فرصتها را براي گفت وگو با ايران از دست ندهد.