معصومي همداني و خانيكي
درباره علم در جامعه:
عجله نكنيم
حسين معصوميهمداني و هادي خانيكي دو نفر از سخنرانان بخش «مطالعات فرهنگي و اجتماعي علم و فناوري» در همايش ملي مطالعات فرهنگي و اجتماعي آموزش عالي، علم و فناوري بودند كه عصر روز سهشنبه 14 آبان در پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم سخنراني كردند. در ادامه گزارشي از سخنراني اين دو از نظر ميگذرد.
در راه علم و فناوري
حسين معصوميهمداني، پژوهشگر حوزه تاريخ و فلسفه علم و استاد دانشگاه صنعتي شريف| گرايشي هست كه توقع دارد هر چيزي به زودي زود عملياتي شود. هر طرح و پاياننامه را ميخواهند به زودي زود عملياتي كنند. وقتي تعابيري مانند «عملياتي شدن» به كليشه تبديل شد روي رفتار ما هم تاثير ميگذارد و حتي در نظريترين تحقيقات هم به دنبال آن هستيم كه بعدي عملياتي براي تحقيق بتراشيم تا بتوانيم كساني را قانع كنيم كه از تحقيق ما حمايت كنند. انگيزهاي كه باعث ميشود به سمت تمايل به كاربردي كردن هر چيزي برويم، انگيزه درستي است. انگيزه اين است كه پژوهش بايد بهرهاي براي جامعه داشته باشد ولي در اين ميان مساله اين است كه معيار بهره داشتن يك پديده براي جامعه چيست و چه كسي صلاحيت ارزيابي اين موضوع را دارد. آنچه در جامعه ما رخ داده، اين است كه داوري درباره بهرهدهي يك تحقيق به بروكراسي سپرده شده است. در هيچ جاي جهان براي كاري كه بهره ندارد، هزينه نميكنند اما اينكه معيار بهرهدار بودن يك كار چيست امري مناقشهبرانگيز است. در جهان بسياري از تحقيقات با هزينه صنايع انجام ميشود و آنها هم به دنبال بهره هستند اما عقل عملي آنها بر مبناي تجاربي كه در طول تاريخ رخ داده است به آنها ميگويد بيفايدهترين تحقيقات هم ميتوانند بالاخره بهرهاي برسانند. در اولين نگاه هيچ چيز بيفايدهتر از كاوش در ستارگان نيست، اما علم جديد بر همين پايه شكل گرفت.
تعيين ارزشمند بودن يك تحقيق با جامعه علمي است ولي ما در حال حاضر در ايران به جامعه علمي اعتناي درستي نداريم و اين توقع را هم داريم كه هر چيز به سرعت نتيجه بدهد. اين به ويژه در مورد علوم انساني شديدتر و خطرناكتر است. به نظر ميرسد پس از چند دهه كه از عمر دانشگاه در ايران ميگذرد، در حال حاضر ما در بعضي حوزهها ميتوانيم درباره سودمندي يك موضوع بسيار با احتياط ابراز نظر كنيم، اما مساله اين است كه خيلي به سرعت و شديد به دنبال تغيير هستيم. بارزترين نمونه در اين زمينه مقوله اسلامي كردن علوم انساني است كه نه در جاي ديگري سابقه دارد، نه علماي قديم ما به دنبال آن بودهاند و نه مدعيان آن توانستهاند چيز خاصي در اين زمينه ارايه دهند. به گمان من اهل دانشگاه نبايد در برابر خواست عملياتي كردن تسليم شوند و بايد پافشاري كنند تا راه صحيح را به تصميمگيران نشان دهند.
ارتباطات علم و فناوري و جايگاه آن در مطالعات فرهنگي و اجتماعي
هادي خانيكي، عضو هيات علمي دانشگاه علامه | شتابزدگي توسعه ما را وادار ميكند علم هر چه زودتر به فناوري تبديل شود، در صورتي كه انديشمندان تاكيدشان اين است كه علم امروز فناوري فرداست و نبايد براي كاربردي كردن ايدهها و انديشهها تعجيل به خرج دهيم. امروزه دو تصوير سياه و سفيد از نهاد دانشگاه در ايران ارايه ميشود. تصوير سياه را رسانههاي بيمركز نظير رسانههايي كه در فضاي مجازي شكل گرفتهاند، ارايه ميدهند و تصوير سفيد تصوير رسمي است كه جلوهاي پر از موفقيت به خود گرفته است. خود دانشگاه هم در تبليغات خود همواره بيان ميكند كه مسائل را به ما بسپاريد تا حل كنيم. به عبارت ديگر دانشگاه هم به اين دامن ميزند كه من جايگاه حل مساله در كشور هستم در صورتي كه ميتوان در اين موضوع ترديد كرد. در چنين شرايطي و با چنين وضعيتي است كه مقولهاي به نام ارتباطات علم و فناوري اهميت پيدا ميكند. معمولا در علم ارتباطات مساله وقتي اهميت پيدا ميكند كه جنبههاي منفياش بيشتر شود. در بحث ارتباطات علم و فناوري هم موضوع همين است. بحث درباره مخاطرات علم و فناوري هم بعد از حادثه چرنوبيل و پس از آن بحث ارتباطات علم و فناوري جدي شد. پس از ظهور اينترنت و به ويژه وب دو نيز ارتباطات شكل تازهاي گرفت و نسل جديدي از ارتباطات علم و فناوري خود را بروز و ظهور داد و مباحث جدي تازهاي در اين حوزه مطرح شد. ارتباطات ميان دانشمندان از يك سو و ارتباطات رسانهاي شده از سوي دانشمندان به سوي مردم ذيل ارتباطات علم و فناوري قرار ميگيرد. چهار سطح مهم ارتباط ميان دانشمندان و مردم را ميتوان اينگونه طبقهبندي كرد: سطح اول سطح تخصصي است كه نمود بيروني آن مقالات علمي و تخصصي محسوب شده كه در مجلات خاص منتشر ميشود و البته در ايران اين بخش با آفتهايي نيز مواجه شده است. دومين سطح ارتباط را ميتوان سطح نيمهتخصصي نام نهاد. در اين سطح دانشمندان مقالاتي علمي ـ عمومي را در مجلات مانند نشريه نيچر كه يكي از نشريات مهم بينالمللي در حوزه عمومي دانش است، منتشر ميكنند تا با بخش وسيعتري از مخاطبان كه شايد اطلاعات تخصصي اندكي داشته باشند، مواجههاي رو در رو برقرار كنند. سومين سطح از ارتباط، سطح آموزشي است كه وظيفه آن انتقال ميراث تاريخي و انباشت علمي به نسلهاي آينده در مسير برگزاري دورههاي آموزشي است. سطح چهارم نيز سطح عامهپسند است. در اين سطح دانشمندان با نوشتن كتابها و مقالاتي كه براي طيف بسيار گستردهاي از مخاطبان قابل فهم است، تلاش ميكنند گستره ارتباطي دانش را وسعت ببخشند. ارتباطات علم و فناوري بايد به نياز ساختن حوزههاي عمومي و گفتوگو پاسخ دهد. وقتي گفتوگو ضعيف ميشود انتظار از علم و فناوري اين ميشود كه به حل مساله بپردازد و نه طرح مساله، در صورتي كه طرح مساله نيز يكي از مهمترين وظايف اين نهاد اجتماعي است.