يوز در مخاطره
يوز ايراني تنها گونه بازمانده از يوز آسيايي است و به همين دليل به يوز آسيايي، يوز ايراني نيز گفته ميشود. از دو گونه يوزپلنگ موجود در جهان، يوز آفريقايي در شمال اين قاره منقرض شده است و بازماندههاي آن با برنامههاي حفاظتي در جنوب اين قاره زيست ميكنند و برخلاف يوز آسيايي در وضعيت مناسبي قرار دارند. يوز آسيايي اما طي بيست سال در سوريه، عربستان، هندوستان، تركمنستان و عمان منقرض شدهاند و نسل اين گونه فقط در كشور ايران زنده است. فرد هرينگتون، بيژن فرهنگدرهشوري دهه 50 در كتاب «راهنماي پستانداران ايران» علت منقرض نشدن اين گونه را در ايران، وجود مناطق حفاظت شده، افزايش تعداد آهوان و قوچ در مناطق دانسته و گفته بودند كه از دهه 30 به نظر ميرسيد يوز آسيايي در معرض خطر انقراض جدي است اما همين دو امكان بلاي انقراض را از سر يوزپلنگان ايران دفع كرد. با اين حال نجات اين گونه در معرض خطر انقراض به وضعيت زيستگاههاي آنها وابسته است. زيستگاههاي اين يوزپلنگان در ايران، در دشتهاي باز و تپه ماهورهاي واقع در مناطق استپي، بياباني، نيمهبياباني، نيمه كويري و هر جايي است كه در آن طعمه براي شكار آنها موجود باشد. اين بازماندگان بيشتر در بخشهايي از استان كرمان، خراسان، سمنان، يزد، تهران و اصفهان ثبت شدهاند و در حال حاضر، 80درصد نژاد آسيايي يوزپلنگ در پارك ملي كوير مركزي، پارك ملي پناهگاه حياتوحش، پناهگاه حياتوحش نايبندان، منطقه حفاظت شده بافق زندگي ميكنند و آمار دقيق آنها همچان مورد مناقشه است. با اين حال اين زيستگاهها به دليل كمبود طبيعي منابع آبي بهشدت مستعد از دست دادن پوشش گياهي هستند، با از دست رفتن پوشش گياهي، جمعيت گياهخواران وحشي نيز از دست ميرود و منابع غذايي يوزپلنگان نيز تمام ميشود. توسعه اراضي كشاورزي، بهرهبرداريهاي سنگيني از معادن، رشد جمعيت در روستاها و شهرها و آسان شدن دسترسي به مناطق بكر طبيعي ازجمله دلايلي هستند كه اين گونه را از دهه 40 شمسي با خطر جدي انقراض مواجه كرده است. اشتباه گرفتن يوزپلنگها با پلنگها يكي از دلايلي است كه به زعم كارشناسان راه را براي انقراض اين گونه از حيوانات هموار ميكند، در حالي كه يوزپلنگان براي انسان و دام اهلي خطري ندارند. با اين حال شكار تنها دليل كشته شدن اين اندك يوزپلنگان باقيمانده نيست، در 5 سال گذشته دستكم 6 يوزپلنگ در تصادفات جادهاي كشته شدهاند و طبق مطالعات سال 94، در خوشبينانهترين حالت جمعيت يوزپلنگ در ايران به زخمت به 70 فرد و در واقعبينانهترين حالت به 50 فرد ميرسد و از اين ميان، شمار مادهها بسيار كمتر از نرهاست و همين موضع ادامه نسل اين يوزپلنگها را با خطري جدي مواجه ميكند. تنها با نگه داشتن ژنهاي زنده است كه ميتوان به ادامه نسل اين يوزپلنگها اميدوار بود و اين درحالي است كه پايين بودن تعداد مادهها همين مساله را به آرزويي بدل كرده است كه طرح تكثير در اسارت نيز تاكنون نتوانسته دستاورد درخشاني در حفظ يوز داشته باشد. در اين ميان نيز يوزهاي نر بدون جفتگيري و توليدمثل به سالخوردگي ميرسند و عملا فرصتها براي تكثير و ادامه نسل آنها و درنهايت بقاي اين گونه با دشواريهايي بيشتر روبهرو ميشود.