كسي كه زندگي خود را زيسته بود
ميترا البرزيمنش
اسكندر فيروز كسي بود كه تا زماني كه به او فرصت داده شد، به اين سوال نيچه «آيا زندگي خود را زيستهاي و با آن زنده بودهاي؟» بله بزرگي گفت. او در تمام مدت فعاليت خود كارهاي بزرگي انجام داد. او سازمان نظارت بر شكارباني و صيد را در سال 1350 به سازمان حفاظت محيط زيست دگرگون كرد و مناطق چهارگانه حفاظتي شامل پارك ملي، اثر طبيعي ملي، پناهگاه حيات وحش و منطقه حفاظت شده را در ايران بنيان گذاشت. برخي از اين مناطق حتي شكارگاههاي خاندان سلطنتي بودند ولي او با قدرت و توان آنها را به عنوانهاي حفاظتي بدل كرد. با تلاش او و همكارانش اولين كنوانسيون حفاظت از تالابها در رامسر برگزار شد و از آن پس عنوان كنوانسيون رامسر به خود گرفت. در سالهايي كه او براي حفاظت از محيط زيست كشور گام برميداشت هنوز مسائل محيط زيستي به اين درجه از اهميت نبود ولي او توانست اقدامات مهمي براي حفاظت از اكوسيستمها، زيستگاهها، تنوع زيستي و گونهها را در ايران رقم بزند. ايجاد ساختار سازماني مستقل و پرقدرت براي حفاظت از محيط زيست و تربيت نسلي از متخصصان و محيطبانان ثمره تلاشهاي اوست. اينكه با قدرت بتواني بخشي از سرزمين را براي حفاظت از توسعههاي ناپايدار براي نسلهاي آينده، محفوظ نگه داري، كاري مهم بود كه او آغاز كرد. او خود دايما بر دانش محيط زيستي خود ميافزود و كتابها و مقالات متعددي در اين زمينه از او برجامانده است. در عرصههاي جهاني نيز از فعالان حفاظت از محيط زيست بود و هم ميآموخت و هم اثرگذار بود. اميدوارم مسوولان امروز سازمان حفاظت محيط زيست، با يادگيري از او نه تنها متخصصان واقعي محيط زيست و آشنا با مفاهيم پيچيده محيط زيست باشند، بلكه بتوانند مانند او سازمان محيط زيست را به سازماني قدرتمند براي حفاظت از ميراثهاي طبيعي اين آب و خاك براي همه زيستمندانش تبديل كنند.