چالشهاي درخانهماندن و تغيير سبك زندگي در گفتوگو با جامعهشناسان و روانشناسان
تكليف بلاتكليفي
گروه اجتماعي
«فرض ما بايد اين باشد كه ويروس ظرفيت اين را دارد كه به شيوع خود ادامه دهد. اينكه بگوييم اين ويروس هم مانند آنفلوآنزا در تابستان ناپديد ميشود، اميدي واهي خواهد بود. البته اميدواريم كه اينگونه باشد كه در اين صورت موهبتي الهي خواهد بود، اما نميتوانيم اينگونه فرض كنيم و در حال حاضر مدركي دال بر آن (ناپديد شدن ويروس در فصل گرم) در دست نيست. بنابراين بايد همين حالا با ويروس مبارزه كنيم.» اين بخشي از گفتههاي «مايكل رايان»، رييس برنامه اورژانس سازمان بهداشت جهاني بود كه روز جمعه در نشست خبري اين سازمان اعلام شد. با اينكه رييس برنامه اورژانس سازمان جهاني آب پاكي را روي دستهايمان ريخت اما انگار همين جمله نيز كافي نبود، پس از انتشار اين خبر، رويترز با اشاره به همين نشست نوشت: «از اين فكر كه ويروس كرونا مانند آنفلوآنزا عمل ميكند دست بكشيد.» حالا بحث اين است كه اگر «كرونا» و «كوويد-19» مثل «آنفلوآنزا» نباشد و گرما بر آن اثر نكند، آيا ما بايد به رويه در خانه ماندن ادامه دهيم؟ صحبت از يك دوره شيوع نيست. صحبت از آن است كه اگر اين ويروس نظير آنفلوآنزا به جمع ويروسهايي بپيوندد كه هميشه با ماست و گاهي هم اپيدمي شود، در چنين صورتي تكليف ما چيست؟ آيا قرار است تنها نسخه مواجهه با اين ويروس، شستن مدام دستها با آب و صابون و ضدعفوني كردن همه سطوح باشد؟ يا اگر بتوانيم از اين دوره شيوع نجات پيدا كنيم و دوباره هم با شيوع و اپيدمي آن مواجه شديم، قرار است دوباره همهچيز را تعطيل كنيم و برويم در خانه بنشينيم؟ رديف سوالهاي اينچنيني اين روزها كم ذهن ما را اشغال نكرده است، حتي انگار قياس وضعيت ممالك مختلف هم نتيجهاي جز ازدياد علامت سوالها ندارد، گرچه تجربه قرنطينه چين در «ووهان» موفق بود و همين تجربه موفق هم به عنوان يك خواسته از گوشه و كنار كشور بارها و به شكلهاي مختلف به گوش ميرسد، اما ديديم كه در «ايتاليا»، كه برخلاف ايران قرنطينه را تجربه كرد، آمار تلفات همچنان بالاست و شيوع بيماري هنوز با شيب تندي از سروكول مردم بالا ميرود. هنوز فرصت براي رسيدن به پاسخ قطعي براي اين پرسشها باقي است، با اين حال تاثير مسلم كرونا، تاثيري است كه در سبك زندگي ما ايجاد كرده است، زندگي پيش و پس از كرونا شكل ديگري پيدا كرده است، اما آيا اين تغيير سبك زندگي، براي تمام افراد جامعه ممكن است؟ «سعيد معيدفر» در گفتوگو با «اعتماد» چندان به اين مساله اميدوار نيست، او ميگويد كه تغييرسبك زندگي بيشتر براي قشر «فرهنگي» جامعه ممكن است و آنها كه بار زندگي بر دوششان سنگيني ميكند، چندان فرصتي براي خانهنشيني ندارند و به جبر نان، نميتوانند چندان تغييري در شيوه زيست هرروزه خود بدهند. گرچه «شيرين شاهرخي» روانپزشك به «اعتماد» ميگويد كه مهمترين تغيير در سبك زندگي ما متوجه رعايت بهداشت فردي است و اين تغيير پس از روزگار شيوع كرونا با ما خواهد بود، اما معيدفر حتي چنين الزامات بهداشتي را براي طبقه فرودست جامعه ممكن نميداند و ميگويد كه ما چارهاي نداريم جز اينكه بنشينيم و ببينيم كه كرونا با جامعه ما چه خواهد كرد.
به انتظار گرما
شستوشوي دستها با آب گرم و صابون و گرم كردن نان قبل از مصرف و البته تسلي دادن مردم كه با پختن مواد غذايي ديگر نبايد نگران وجود ويروس روي آنها بود، اينها مهمترين راهكار و توصيههايي است كه كنار خانهنشيني به مردم ارايه ميشود. شايد چنين توصيههايي و مقايسه مدام كروناي جديد با آنفلوآنزا بود كه سبب شد اين تصور در ذهنها ايجاد شود كه كرونا با گرم شدن بهار قرار است بساطش را جمع كند و به قول رييس برنامه اورژانس سازمان بهداشت جهاني «ناپديد شود.» اما در حقيقت هنوز هيچ مدرك علمي مبتني بر اينكه تغيير فصل قرار است به موج شيوع كرونا پايان دهد، وجود ندارد. حدود دو هفته قبل بود كه نشريه «آتلانتيك» در گزارشي به احتمالات موجود در مورد شيوع كرونا پرداخت. در همين گزارش بود كه «مارك ليپسيچ»، استاد اپيدمولوژي دانشگاه هاروارد در مورد حدس و گمانهايي كه در ميان بخشي از متخصصان اين حوزه وجود دارد، صحبت كرده بود. او پيشبيني كرده است كه در سال ميلادي پيشرو جمعيتي بالغ بر 40 تا 70درصد كرهزمين به ويروس كرونا آلوده خواهند شد و البته تاكيد كرده كه چنين تخميني به اين معنا نيست كه همه مبتلايان قرار است علايم شديدي از بيماري را حس كنند يا بروز دهند. اين استاد دانشگاه گفته است كه يكي از احتمالات موجود در مورد اين بيماري اين است كه تبديل به يكي از بيماريهاي فصلي شود: «اگر بيماري با همين حال حاضرش باقدرت به حركت خود ادامه دهد فصل «سرماخوردگي و آنفلوآنزا» ممكن است تبديل به «فصل سرماخوردگي، آنفلوآنزا و كوويد-19» شود. تاكيد متخصصان بهداشت و سلامت بر اين است كه نميتوان با اميد بستن به موضوعاتي كه هنوز دليلي علمي براي اثبات آنها وجود ندارد، از شدت مبارزه با بيماري و رعايت موارد بهداشتي مربوط با آن كاست. سازمان جهاني بهداشت از كشورها خواسته است تا همچنان موضوع شيوع گسترده كرونا را در اولويتهاي خود نگه دارند. يكي از موضوعات مهم مبارزه با تمام توان با گسترش اين بيماري اين است كه هيچ كشوري در دنيا نيست كه امكانات بيمارستاني كافي براي شيوع حداكثري بيماري را داشته باشد و به همين دليل است كه سازمان جهاني بهداشت سعي دارد ميزان ابتلا به اين ويروس و به دنبال آن بالا رفتن موارد ملزم به بستري و مراقبت بيمارستاني را در كشورهاي مختلف در پايينترين حالت ممكن نگه دارد.
تغيير سبك زندگي ممكن نيست
«ما فكر ميكنيم با پيشگيري فعال ميتوانيم از اين ويروس جلوگيري كنيم اما عملا به اين راحتي كه ما فكر ميكنيم، نيست.» «سعيد معيدفر»، جامعهشناس و دانشيار بازنشسته گروه جامعهشناسي دانشگاه تهران در گفتوگو با «اعتماد» از دشواريهاي ماندن در خانه ميگويد، آن هم زماني كه رسانهها و دولت خواستار اجابت اين امر هستند، اما برخي از سرپرستان خانواده فرصت قرارگرفتن در فضاي امن خانه را ندارند. معيدفر تغيير سبك زندگي را براي اين دسته از افرادي كه بار دشوار زندگي را به دوش دارند، آسان نميبيند، بعد از گراني بنزين در آبان ماه، استفاده از ناوگان حملونقل عمومي جزو لاينفك زندگي اين افراد شده است و در چنين شرايطي به زعم معيدفر، «چگونه به اين افراد ميتوان گفت كه سبك زندگي خود را عوض كنند؟» اين جامعهشناس در ادامه تاكيد ميكند كه تغيير سبك زندگي يك مرحله پيشرفتهاي است. كساني كه در سطوح اوليه نيازهاي خود هستند و در فقر يا مشكلات معيشتي زندگي ميكنند، نميتوانند سبك زندگي مورد نظر ما را در پيش بگيرند. مثلا در مناطق محروم كشور مانند سيستان و بلوچستان، آب آشاميدني آنها در خندقهايي در طول سال جمع ميشود و در طي سال خودشان و حيواناتشان از اين آب مصرف ميكنند، بنابراين اينگونه نميتوانند سبك زندگي جديدي همراه با رعايت بهداشت داشته باشند. برنامههاي توسعه غلط جمعيت و تمركز جمعيت در كلانشهرهاي بزرگ از دلايلي است كه به زعم معيدفر، ميتواند در شيوع سريع بيماري موثر باشد. تراكم بالاي جمعيت در كلانشهرها هم تصميمگيري را براي مسوولان دشوار ميكند و هم پراكندهكردن اين جمعيت دشوار ميشود. معيدفر ميگويد: «متاسفانه طي دهها سال با برنامهريزيهاي غلط، با نابرابري در مورد برنامههاي توسعه اجتماعي و اقتصادي، با از هم گسيختگي اجتماعي و با بحران اعتماد در سطوح مختلف، شرايطي فراهم شده كه در زمان بحراني مانند كرونا، امكان تغيير تاثير بر كنشها به حداقل رسيده است. بنابراين ما نميتوانيم بهطور آرماني بگوييم افراد بايد در چنين شرايط بحراني تغييري در سبك زندگي خود داشته باشند.» بنابراين تغيير سبك زندگي، براي اندك افراد جامعه ممكن خواهد بود، براي فرهيختگان يا افرادي كه در زمره مشاغل فرهنگي مشغول به كار هستند، اما مشكل اصلي كه گريبانگير اين روزهاي زندگي شده است، عموما ناشي از ترددهاي اين افراد نيست، بلكه «مشكل اصلي ما آن بخش عظيم جامعه است كه داراي محدوديتهاي منابع اقتصادي هستند، داراي عقبماندگي در بخشهاي اجتماعي هستند يا به هر حال نوعي ازهمگسيختگي يا بياعتمادي در درون اين جمعيت وجود دارد و با چنين شرايطي توصيههاي بهداشتي به چه اندازه ميتواند تاثيرگذار باشد؟» معيدفر در جايگاه يك جامعهشناس تغيير سبك زندگي براي اين گروههاي اجتماعي را در شرايط فعلي ممكن نميداند. دلايلي سياسي، فرهنگي و اجتماعي در اين ناممكن موثر هستند، اما او با انتقاد از شيوع كرونا در تمام استانهاي كشور به قياس وضعيت ايران و ساير كشورها ميپردازد و اين سوال را طرح ميكند كه در كدام كشور، كرونا با چنين سرعتي در تمام استانها منتشر شده است؟ پاسخ اين جامعهشناس به تغيير شرايط زندگي و سوال نخنماي «چه بايد كرد؟» چنين است: «در حال حاضر فقط ميتوانيم شاهد اين باشيم كه اين ويروس چهها بر سر ما خواهد آورد.»
تغيير سبك بهداشتي زندگي
پيش از اين شايد پيشرفتهاي پزشكي، اين واقعيت را در ذهن جامعه جاي داده بود كه علم پزشكي اين روزها ميتواند بسيار قدرتمندتر از ديروز به جدال بيماريها برود، كرونا اما خط بطلاني بر خيل اين خيالها زد، زيرا جز شستن دستها با آب و صابون، تقريبا ساير گزارههايي كه درمورد كرونا گفته ميشود، همراه با عدم قطعيت است، حتي انتظار براي ازبين رفتن اين ويروس با گرماي هوا نيز احتمالي است كه به گفته «شيرين شاهرخي»، روانپزشك، بسيار كم است و نميتوان به اميد طبيعت و گردش فصلها نشست تا اين ويروس از بين برود. سيل اين احتمالهاي بيسرانجام چارهاي جز تغيير سبك زندگي و گذران روزگار براي ما باقي نميگذارد. انتظار براي پيداشدن درمان يا انتظار براي موهبت گرماي تابستان بهزعم شاهرخي از اهميت گوشسپاري به توصيههاي بهداشتي متخصصان و پزشكان نميكاهد، بالعكس، اگر قرار است چيزي در سبك زندگي ما تغيير كند و حتي تا بعد روزگار كرونا با ما بماند، رعايت بهداشت فردي است. اين روانپزشك تاكيد ميكند كه توصيههاي بهداشتي گرچه تا گذران پيك بيماري ادامه خواهد داشت، اما زماني كه نمودار مبتلا و مرگ روي نزول را به خود ببيند و تا زماني كه قواعد مربوط به قرنطينه تضعيف شود، اين رعايت بهداشت در سبك زندگي ما جاي خود را بالاخره بازخواهد يافت.
امان از رسانه ملي
رسانه ملي كه اين روزها مهمترين و اصليترين وظيفه اطلاعرساني به خانهنشينان را دارد، متحمل نقدهاي فراواني است كه انگار چندان هم در رويه توليد برنامهها و نحوه آگاهيرساني آن تاثيري نميگذارد. «نيره توكلي»، جامعهشناس، نيز پيش از اينكه درمورد امكان تغيير سبك زندگي در اين روزها بگويد، دوگانگي اطلاعرساني در صدا و سيما را مثال ميزند و از تلويزيون انتقاد ميكند كه اطلاعات ثابت و شفافي را در اختيار مردم قرار نميدهد. او ميگويد: «از طرفي اعلام ميكنند، افرادي كه بيماري خود را پنهان كنند، با آنها برخورد جدي ميشود، اما از طرفي ديگر نيز اعلام ميكنند كه اگر علائم اين بيماري را داريد، بهتر است در خانه بمانيد و خود مراقبتي انجام شود، مگر در وضعيت وخيم به بيمارستان مراجعه كنيد.» توكلي چنين دوگانههايي را در سردرگمي خانهنشينان موثر ميداند. علاوه بر اين، برنامههاي آشپزي صداوسيما يكي از مهمترين محلهاي نقد اين جامعهشناس است؛ با وجود شيوع كرونا، آموزش آشپزي همچنان بدون استفاده از دستكش در رسانه ملي صورت ميگيرد، چنين تعارضهايي باعث ميشود كه اين جامعهشناس يكي از قدمهاي لازم براي تغيير سبك زندگي در اين روزها را، تغييرات فردي، آن هم بدون در نظر گرفتن رسانهها و اخبار آنها بداند. تغييرات فردي ميتواند از تفنكردن در خيابان شروع شود و تا كاسب كرونا نبودن هم ادامه پيدا كند. توكلي ميگويد از راه درست ميتوان كاسب كرونا بود: از راه كمك به توليد ماسك و نه احتكار آن. اين جامعهشناس ميگويد: «زماني كه ما احتكار ميكنيم، يعني به شيوع ويروس كرونا كمك كردهايم؛ زيرا با اين كار باعث اين اتفاق شدهايم كه افراد كمتوان جامعه به لحاظ مالي، براي تهيه امكانات پيشگيرانه بيبهره بمانند و اين خودش باعث شيوع بيشتر اين ويروس ميشود.»
كرونا روزهاي زندگي ما را به دو بخش عمده تقسيم كرده است، روزهايي كه با بهداشت شخصي آشتي كرديم و روزهايي كه هنوز قدر عافيت را در شستن دستان نميدانستيم. درخانه ماندن و خودقرنطينگي براي تمام قشرهاي اجتماعي ممكن نيست، اما براي آنها كه ممكن است، بهترين راه شكستن زنجيره اپيدمي است. گرچه اين روزها را با ترسها و نگرانيهاي بسياري ميگذرانيم، اما تجربه در خانه بودن و رعايت بهداشت شخصي قطعا آوردههايي براي ما خواهد داشت، گرچه به قول معيدفر بايد منتظر بمانيم و شاهد گذر اين روزگار باشيم، اما گذر اين روزگار نيز براي ما بيحاصل نخواهد بود.
سعيد معيدفر : چگونه به اين افراد ميتوان گفت كه سبك زندگي خود را عوض كنند؟ كساني كه در سطوح اوليه نيازهاي خود هستند و در فقر يا مشكلات معيشتي زندگي ميكنند، نميتوانند سبك زندگي مد نظر ما را در پيش بگيرند. مثلا در مناطق محروم كشور مانند سيستان و بلوچستان، آب آشاميدني آنها در خندقهايي در طول سال جمع ميشود و در طي سال خودشان و حيواناتشان از اين آب مصرف ميكنند. متاسفانه طي دهها سال با برنامهريزيهاي غلط، با نابرابري در مورد برنامههاي توسعه اجتماعي و اقتصادي، با از هم گسيختگي اجتماعي و با بحران اعتماد در سطوح مختلف، شرايطي فراهم شده كه در زمان بحراني مانند كرونا، امكان تغيير تاثير بر كنشها به حداقل رسيده است.
شيرين شاهرخي: انتظار براي ازبين رفتن اين ويروس با گرماي هوا نيز احتمالي است كه بسيار كم است و نميتوان به اميد طبيعت و گردش فصلها نشست تا اين ويروس از بين برود. سيل اين احتمالهاي بيسرانجام چارهاي جز تغيير سبك زندگي و گذران روزگار براي ما باقي نميگذارد.
نيره توكلي: از طرفي اعلام ميكنند، افرادي كه بيماري خود را پنهان كنند، با آنها برخورد جدي ميشود، اما از طرفي ديگر نيز اعلام ميكنند كه اگر علائم اين بيماري را داريد، بهتر است در خانه بمانيد و خود مراقبتي انجام شود، مگر در وضعيت وخيم به بيمارستان مراجعه كنيد.زماني كه ما احتكار ميكنيم، يعني به شيوع ويروس كرونا كمك كردهايم؛ زيرا با اين كار باعث اين اتفاق شدهايم كه افراد كمتوان جامعه به لحاظ مالي، براي تهيه امكانات پيشگيرانه بيبهره بمانند و اين خودش باعث شيوع بيشتر اين ويروس ميشود.