گفت و گوي «اعتماد» با حسين انصاريراد، رييس كميسيون اصل ۹۰ مجلس ششم
مديريت بحران كرونا محل نگاه امنيتي نيست، نوبت شفافيت است
مرجان زهراني
«شايعه برابر واقعيت» نبرد نابرابر اين روزهاست. قدرت و ميزان باورپذيري يكي از يك سو و كاهش اعتماد عمومي از سوي ديگر باعث شده كه به شكلي باورنكردني در مواجهه با يك بيماري ويروسي همه چيز سياسي شده و شايد واقعيت در ميان دعواهاي سياسي و مديريتي گم شده و شايعه جولان بيشتري بدهد. اما آيا اين اتفاق محصول امروز و ديروز است؟! حسين انصاريراد كه در مجلس شوراي اسلامي دوره ششم، رياست كميسيون اصل ۹۰ را برعهده داشته، معتقد است اين بياعتمادي كه منجر به ايجاد شايعه بيشتر در فضاي عمومي و مجازي ميشود، ماحصل ۴ دهه گذشته است. او نمونههايي نيز براي اثبات مدعاي خود دارد. خودداري از اعلام تعداد دقيق جانباختگان اعتراضات از دي ۹۶ تا آبان ۹۸ يكي از مواردي است كه انصاريراد معتقد است به لحاظ بازه زماني نزديك و در حافظه تاريخي مردم ثبت شده پس در ميزان اعتماد عمومي تاثيرگذار است. او بازگشايي دوباره پرونده و داستان متهمان ترور دانشمندان هستهاي كه مدتي پيش در مورد آن افشاگريهايي صورت گرفت را نيز مصداق ديگري براي مدعاي خود ميداند. با اين حال اين فعال سياسي اصلاحطلب معتقد است كه براي عبور از بحران امروز كشور نبايد به اين بحثها پرداخت و در عوض بايد مديران و مقامات و مسوولان تلاش كنند تا شفاف و صريح اطلاعات را در اختيار مردم قرار دهند.
در جريان مديريت شيوع ويروس كرونا به نظر ميرسد كه همه نهادها و ارگانهاي ذيربط تلاش دارند تا توجه مردم را به نهادهاي اطلاعرساني داخلي معطوف كنند. با اين حال به نظر ميرسد در اين موضوع كه اتفاقا مسالهاي مربوط به حوزه بهداشت و درمان است و قاعدتا نبايد سياسي باشد همچنان شهروندان بيش از اينكه به منابع داخلي اطمينان داشته باشند به منابع خبري ديگر يا حتي شايعههاي فضاي مجازي بيشتر باور دارند. شما علت اين موضوع را چه ميدانيد؟
شخصا در اين مدت گفتوگوها، مصاحبهها و آمارهايي را كه از سوي وزير بهداشت يا سخنگوي وزارت بهداشت ارايه ميشود، دنبال ميكنم و به نظر ميرسد كه اين آمار و ارقام و اطلاعاتي كه ارايه ميشود به واقعيت نزديك است. همچنين به نظر نميرسد كه تعمدي در پنهان كردن مساله يا مسائل و آمارهايي در عملكرد وزارت بهداشت وجود داشته باشد. تصورم اين است كه تلاش ميشود در عين اينكه نگراني و اضطراب براي مردم به وجود نيايد اما آمار و ارقام و توصيههاي بهداشتي و درماني مطرح شود. با اين حال عدم اعتماد عمومي را كه شما نيز به آن اشاره كرديد، من هم قبول دارم و معتقدم كه شايد اين اطلاعات و دادههاي مطرح شده كه مورد پذيرش قرار نميگيرد، نوعي استيصال را در دستاندركاران ايجاد كرده است.
شما معتقديد كه اين بياعتمادي ريشه در گذشته دارد؟
قطعا همين طور است. سالها مقامات و مسوولان به زعم خودشان خواستند مردم با شنيدن برخي اخبار و اطلاعات و آمار و ارقام ناراحت نشوند و آنها را عصباني نكنند و آرام نگه دارند، بنابراين اخبار و اطلاعات به طرز دقيق و روشن براي مردم بازگو نشده است. هنوز براي مردم مشخص نشده كه چند نفر در جريان اعتراضهاي دي ماه ۹۶ يا آبان ماه ۹۸ جان باختند. هر روز يك مقام يا مسوول وعده داد كه بالاخره اين آمار اعلام ميشود، هر هفته گفتند هفته آينده و هر مقام و مسوولي گفت، ديگري اين آمار را اعلام ميكند اما اين اتفاق نيفتاد و هنوز هم آماري اعلام نشده است. طبيعتا مردم بياعتماد ميشوند. از سويي شاهد بوديم كه در جريان انتخابات دوره يازدهم مجلس شوراي اسلامي و هم در دورههاي گذشته همچون دوره هفتم بخش زيادي از معتمدان مردم رد صلاحيت شدند بنابراين براي اينكه مردم اطلاعات ارايه شده را بپذيرند و اعتماد عمومي بازسازي شود بايد صريح و روشن و شفاف بود. در مورد مديريت بيماري ويروسي كرونا هم بايد از همين الگو استفاده شود. در واقع چه كارشناسان و پزشكان درجه اول و چه مديران و سياستمداران تراز اول كشور بايد با مردم صريح باشند. در حال حاضر ما با يك مساله فوقالعادهاي مواجه هستيم كه هيچ مسالهاي از آن بالاتر نيست و آن نجات جان يك ملت است. به لحاظ انساني، عقلي، شرعي و از هر جهت هيچ مسالهاي بالاتر از اين نيست كه امروز جان يك ملت محفوظ بماند. شرايط ايجاد شده تنها با وحدت و همبستگي ملي قابل حل است. برخي در اين شرايط ميتوانند به عنوان كادر درماني و پزشكي خدمترساني كنند، برخي هم ميتوانند به ياري كساني بروند كه كارگر يا روزمزد بودند و اين شرايط براي آنها فشار مضاعف به همراه ميآورد. البته كه دولت هم بايد مسووليت خود را انجام دهد. در اين شرايط جاي اختلاف و سياسيكاري نيست.
راهكار شما براي تغيير در ميزان اعتماد عمومي چيست؟ به نظر شما دولت و حاكميت براي ترميم اين اعتماد از دست رفته چه كنند؟
معتقدم اين بياعتمادي ريشه در مديريتها دارد. پرونده متهمان ترور دانشمندان هستهاي را به خاطر داريد. كسي كه متهم بود بعد از مرارتهاي بسيار از زندان آزاد شد و به او گفتهاند كه نبايد در اين مورد اطلاعرساني شود. همين يك اتفاق ميتواند، تاثير عميقي بر اعتماد عمومي بگذارد. از سويي نوع بازداشتها و نوع برخي از محاكمات قضايي براي مردم اطمينانبخش نيست بنابراين بايد اين بياعتمادي عمومي را جدي گرفت.
شما به اطلاعرساني در بريتانيا در مورد كرونا توجه كنيد. اعلام كردند كه امكان ابتلاي ۸۰ درصد از مردم به اين ويروس وجود دارد. در آلمان هم مشابه همين نوع اطلاعرساني انجام شد و تلاش نكردند تا مساله را كوچك بشمارند، بنابراين مردم را در مقابل يك موضوع بزرگ قرار دادند. تصور من اين است كه دولت يا ساير مديران نبايد از ارايه اطلاعات بترسند بلكه بايد اين بلاي گسترده را براي مردم كاملا صريح و شفاف بيان كنند. شفافيت و صداقت و امانت مديران در همه جا يك ضرورت است؛ چه در بيان آمار چه در محاكمات قضايي چه در مديريت كلان چه الان كه پاي جان مردم در ميان است. همه فقها فتوا دادهاند كه نجات جان يك انسان بر نماز و روزه و حج مقدم است و بحث ميكنند كه اگر كسي به وظيفه نجات يك انسان نپرداخت آيا نمازش درست است يا خير؟ اين در حالي است كه الان جان يك ملت در ميان است.
از سويي در مورد ارايه اطلاعات دستكم در جريان مديريت كرونا بايد اتفاق نظري وجود داشته باشد. نه اينكه يك پزشكي در رشت يك اظهارنظر كند، پزشكي در تهران اظهارنظر ديگري. در واقع بايد ثبات جامعي ميان مسوولان و پزشكان وجود داشته باشد و نبايد اطلاعات و آماري كه ارايه ميشود، نقيض داشته باشد.
در جريان مديريت كرونا شاهد بروز و ظهور مجدد شايعههايي در فضاي عمومي و مجازي بوديم. صداوسيما تمايل دارد كه پخش و انتشار اين دست از اطلاعات نادرست را به گردن فضاي باز مجازي بيندازد. به نظر شما انتشار اين شايعهها تنها به دليل گسترش فضاي مجازي است؟ چقدر عملكرد مسوولان و مديران در ايجاد اين شايعهها تاثير دارد؟ آيا اساسا هر اطلاعاتي كه از مجاري خبري غيررسمي و غير از صداوسيما منتشر ميشود را بايد شايعه تلقي كرد؟
بايد توجه داشته باشيد كه انتشار و گسترش شايعهها تنها به گردن فضاي مجازي نيست. براي نمونه در جريان شيوع بيماري كرونا، نماينده قم مدعي شد كه آمار رسمي ارايه شده از آمار واقعي قم كمتر است و بعد وزير بهداشت اين اطلاعات را تكذيب كرد. يا مثلا آماري به نقل از برخي پزشكان منتشر ميشود كه اين تصور را ايجاد ميكند كه آمار رسمي در قياس با اين آمار كه مختص يك استان است، غيرواقعي است. نبايد از اين اطلاعات عبور كرد و ناديده گرفت بلكه بايد از آنها دعوت شود تا اسناد و مدارك خود را ارايه كنند نه اينكه فقط تكذيب كنند. بايد از اين افراد صميمانه خواهش كنند كه مدارك خود را ارايه كرده نه با تهديد و ارعاب او را وادار به سكوت كنند.
تصور من اين است كه مردم هم اينگونه نيستند كه اعتماد صرف به فضاي مجازي داشته باشند. اما بحث بر سر اختلافي است كه ميان اظهارات مسوولان و دستاندركاران وجود دارد كه نبايد اين اختلافات وجود داشته باشد.
به نظر ميرسد، نگاه امنيتي به اطلاعرساني وجود دارد و مسوولان نگراني اين را دارند كه اگر صريح و شفاف اطلاعرساني كنند، باعث ايجاد نگراني بيشتر در مردم شده و براي كشور تبعات امنيتي داشته باشد. به نظر شما چقدر اين نگاه نياز به اصلاح دارد؟
تمام مسائل مبهمي كه در مورد قضاياي مختلف از محاكمات، كشتهشدگان، وضعيت اقتصاد و... وجود دارد، محصول همين نگاه امنيتي است. با اين حال الان و در جريان مديريت يك بيماري وقت پيش كشيدن نگاه امنيتي نيست. الان وقت شفافيت و صراحت است و همه مسوولان و مقامات بايد متحد شوند تا اين بلا محدود شود. امروز اگر اختلافنظرها در مورد سياست داخلي و خارجي و... را كنار بگذاريم در مورد مديريت اين بيماري، وحدت ملي نياز و اتفاقا شدني است.
اطلاعات و دادههاي مطرح شده{در مورد بيماري كرونا} مورد پذيرش قرار نميگيرد و اين مساله نوعي استيصال را در دستاندركاران ايجاد كرده است
در كشوري كه سالها مقامات خواستند مردم با شنيدن برخي اخبار و آمار ناراحت و عصباني نشوند و آنها را آرام نگه دارند بنابراين اخبار و اطلاعات به طرز دقيق و روشن براي مردم بازگو نشده است
هنوز براي مردم مشخص نشده كه چند نفر در جريان اعتراضهاي دي ماه ۹۶ يا آبان ماه ۹۸ جان باختند
براي بازسازي اعتماد عمومي بايد صريح و شفاف بود. عدم اعتماد محصول نوع مديريت ۴۰ ساله است
در شرايط بحراني، جاي سياسيكاري نيست. نوع بازداشتها و محاكمات قضايي اطمينانبخش نيست
همه فقها فتوا دادهاند كه نجات جان يك انسان بر نماز و روزه و حج مقدم است و بحث ميكنند كه اگر كسي به وظيفه نجات يك انسان نپرداخت آيا نمازش درست است يا خير؟ اين در حالي است كه الان جان يك ملت در ميان است
شفافيت و صداقت و امانت مديران در همه جا يك ضرورت است؛ چه در بيان آمار چه در محاكمات قضايي چه در مديريت كلان و چه الان كه پاي جان مردم در ميان است