ضرورت بهرهگيري از همياري ملي براي ريشهكني كرونا
امروز را دريابيم، فردا دير خواهد بود
اصغر ميرفردي
بيماريهاي همهگير يكي از رخدادهاي تلخ تاريخ بشريت بودهاند كه در دوران معاصر با بهرهگيري از دانش پزشكي و الگوهاي مديريتي نوين به مديريت و كنترل آنها پرداخته ميشود تا كمترين آسيب و تلفات را براي انسانها داشته باشند. بيش از 50 روز از اعلام رسمي شناسايي مبتلايان به ويروس كرونا در كشور ميگذرد و شيوع آن، همان گونه كه پيشبيني ميشد، به شدت افزايش يافته است. با اين وجود، گونهاي از عادينمايي برخي از مسوولان و بيتفاوتي بخشي از مردم وضعيت نگرانكنندهاي را از نظر گسترش ويروس كرونا در كشور پديد آورده است. حقير در هفتههاي آغازين شناسايي مبتلايان كرونا در كشور نوشتاري را در يكي از روزنامهها منتشر كردم و چنين وضعيتي را به عنوان مخاطره روزافزون، در صورت توجه نكردن مناسب به آن مورد تاكيد قرار داده بودم.
اگر وضعيت رخ داده درباره كرونا در جهان و به ويژه در كشورمان را به عنوان يك بحران و مساله بحرانگونه بدانيم ضرورت داشت و دارد براي مديريت آن به بايستههايي توجه كنيم. مهمترين بايستههايي كه مرتبط و وابسته به يكديگرند، عبارتند از:
1- واقعگرايي، 2- شفافيت، 3- واكنش متناسب، 4- هماهنگي مديريتي و اجتماعي، 5-همياري ملي
واقعگرايي: واقعگرايي از آن رو اهميت و ضرورت دارد تا با دركي واقعبينانه از رخدادها به اتخاذ تصميمهاي مناسب و اثرگذار پرداخت. اگر در شرايط بحراني، همه رخدادهاي ناگوار را عادي جلوه دهيم، پس از مدتي بحران فراگيرتر شده و مديريت آن سختتر و هزينهدارتر ميشود. به عنوان نمونه با عادي نشان دادن وضعيت، توصيه مردم به ماندن در خانه و سفر نرفتن، ديگر اثرگذار نيست؛ گو اينكه نميتوان بيتفاوتي برخي از هموطنان را تنها به عادينمايي نسبت داد.
شفافيت: شفافيت بعد ديگري از واقعبيني است و براي حساسسازي جامعه و رسيدن به همدردي، همدلي و همياري ضرورت دارد. تا زماني كه مردم واقعيت و عظمت مشكل، خطر و گرفتاري جمعي را درنيابند، به حس همدردي و پس از آن به همدلي و همياري براي برونرفت از مشكل دست نمييابند، اگر چه در هر جامعهاي عده كمي از شهروندان نيز با وجود خطر جمعي، ممكن است به الزامات مرتبط با آن توجه نكنند كه براي چنين افرادي حتما بايد به محدوديتهاي الزامآور روي آورد. ميزان شفافيت كشورها در پديده كرونا همبستگي مستقيمي با موفقيت در كنترل و مديريت مناسب آن داشته است. اعلام كردن وضعيت اضطراري يكي از نشانگان اين شفافيت است و با اين اعلام، بسياري از دولتها توانستند مردم را براي قطع زنجيره ارتباط انساني انتقال ويروس كرونا قانع كنند. متاسفانه با وجودي كه يكي از خطرپذيرترين كشورها در برابر بيماري كرونا هستيم، هنوز مسوولان از اعلام وضعيت اضطراري خودداري ميكنند و حتي در هفتههاي آغازين شيوع كرونا در جهان، به نقل از كشور مبدأ كرونا رسانهها آن را بيماري كمخطرتر از آنفلوآنزا معرفي ميكردند، اما واقعيت امر اينكه خطر اين ويروس بيش از آني بود كه گفته ميشد. نسبت فوتيها به مبتلايان شناسايي شده در كشور ما در مقايسه با كشورهاي ديگر نشان ميدهد وضعيت جامعه ما در برابر اين ويروس مخاطرهآميزتر از بسياري از جوامع است.
واكنش متناسب: چنين واكنشي براي بهرهمندي مناسب از زمان و توانمنديها به منظور دستيابي به نتايج سودمند با كمترين هزينه و زودترين زمان ممكن، اهميت دارد. واكنش مناسب سه بعد مكاني، زماني و نوع و شيوه واكنش دارد. اگر در زمان مناسب، مكانهاي با شيوع بالا قرنطينه ميشدند، كار به اينجا نميرسيد؛ اگر در زمان مناسب از ترددها جلوگيري ميشد و محدوديتها اعمال ميشد تا مردم ملزم به ماندن در خانه باشند مشكلات امروزمان به مراتب كمتر بود و اگر هماكنون هم براي كنترل وضعيت پيش آمده واكنش و تصميم مناسب و قاطعي به كار بسته نشود، در آينده وضعيت نگرانكنندهتري خواهيم داشت. براي داشتن واكنش مناسب بايد اهميت سلامت از يك سو و بايستههاي حفظ آن مورد توجه قرار گيرد. اگر امروز واكنش مناسبي اتخاذ نشود، فرداهاي وخيم و هولناكي خواهيم داشت. در بازه زماني 50 روزه از زمان شناسايي موارد ابتلا در كشور، كادر درماني يكسره و بدون وقفه جاننثاري ميكنند و موج روزافزون ابتلاها را مديريت ميكنند. اگر در اين وضعيت، با آزاد كردن مشاغل و فعاليتها و به تبع آن ترددها، سيل شيوع كرونا بنيانافكن شود و كار به جايي برسد كه ديگر حتي نيروهاي كادر درماني نيز خود بيش از پيش درگير شده و ناتوان از پوشش سيل عظيم بيماران باشند، كشور ما چه شرايط دردناكي پيدا خواهد كرد و چگونه و با چه كادر درماني و چه تجهيزاتي ميتوان به مديريت و مهار اين بيماري پرداخت؟ همانگونه كه بسياري از مسوولان و كاشناسان تاكيد كردهاند، سلامت مردم اهميتي به مراتب بيشتر از اقتصاد آنها دارد؛ واقعا اگر سلامت جامعه تهديد شود اقتصاد چه جايگاهي خواهد يافت؟ ترافيكها و ترددهاي شلوغي كه از 16 فروردين به شهرها برگشتند، گويا پيام شيوع فاجعهباري را براي روزها و هفتههاي بعدي به همراه آوردهاند. برنامه بازگشايي بسياري از مراكز موسوم به كم ريسك، نميتواند با واقعيت هولناك اين ويروس و وضعيت امكانات كشور ما براي رويارويي با موجهاي گستردهتر همخواني داشته باشد. خطر ويروسي كه به سرعت دهها هزار نفر را در جهان به كام مرگ برده و جهاني را به تعطيلي كشانده است، قابل اغماض نيست و كم اثركردن آن مبتني بر آرزو و دستورات نامتناسب نخواهد بود؛ بلكه بايد با درك مخاطرات آن و توجه به اولويت سلامت انساني به مديريت آن پرداخت.
هماهنگي مديريتي و اجتماعي: هماهنگي مديريتي و جلوگيري از برنامهها و رفتارهاي متعارض براي جلوگيري از سردرگمي و همچنين براي همافزايي توانمنديها ضرورت دارد. دعوت از مردم براي ماندن در خانه، به عنوان يك ضرورت، مستلزم تعطيلي بسياري از مراكز - به استثناي مراكز خدمات ضروري، بهداشتي و انتظامي است. نميتوان هم از مردم انتظار داشت در خانه بمانند و هم بخش زيادي از اين مردم ناچار باشند در محل كار حاضر شوند. البته اين نقد به منزله تبرئه كساني نيست كه بدون ضرورت از خانه خارج ميشوند. براي كنترل كردن اين ويروس نياز جدي به قطع زنجيره ارتباط انساني، حتي در كمترين ميزان ارتباط و تجمع انساني، است. اين هماهنگي نهتنها در برنامههاي دولتي بايد وجود داشته باشد، در رفتارهاي مردمي نيز بايد شكل عملي به خود ببيند. در حالي كه كادر درماني و بسياري از نهادهاي ديگر تمام توان و تلاش خود را براي كنترل اين بيماري به كار بستهاند و حتي عزيزاني از كادر درماني جان خويش را در اين راه از دست دادهاند، نميتوان نظارهگر بيتفاوتي برخي از افراد و گروهها در اين زمينه بود.
همياري ملي: با توجه به اينكه با تعطيلي بنگاهها و فعاليتها، مشكلات جدي غيرقابل انكاري براي صاحبان و كاركنان كسب و كارها به وجود آمده و ميآيد، ضرورت دارد در شرايطي كه گرفتار تحريمهاي ناعادلانه هستيم، مسوولان كشور با شفافيت لازم و با اعلام شرايط اضطراري وضعيت كشور را با مردم در ميان بگذارند و خواستار همياري آنها براي گذر از اين دوران شوند. مردم جامعه ما براي همه دورههاي سخت در كنار يكديگر بودهاند و اين كشور را حفظ كردهاند؛ دوره جنگ تحميلي نمونه برجستهاي از همياري ملي مردم، اقوام، اديان و مناطق مختلف كشور بود. اكنون نيز مردمي كه هويت و افتخار ملي و سلامت زيستي خود و همميهنانشان برايشان جايگاه محوري دارد در صورتي كه به طور شفاف مخاطب مسوولان قرار گيرند براي گذر از اين دورانِ سخت همدل خواهند بود و چنين كاري مستلزم اعتماد دوسويه مردم و مسوولان به يكديگر است. بدين گونه ميتوان با به راه انداختن پويش همياري ملي به كنترل و مهار اين بيماري پرداخت. با چنين اقدامي، آنها كه از توان اقتصادي مناسبي برخوردارند در حمايت از هموطنان كمدرآمد و آسيبپذير اقتصادي خود فروگذار نخواهند كرد. تنها با درك مخاطرات موجود و بهرهگيري از همبستگي ملي ميتوان از اين گذر سخت به خوبي عبور كرد. برخي از كشورها از جمله كشور چين به عنوان خاستگاه گسترش ويروس كرونا و كشورهايي چون كره جنوبي و تايوان توانستهاند با تصميمات مقتضي و قاطع چنين ويروسي را كنترل كنند، اگر چه شائبههايي درباره راستي دادههاي اعلامي دولت چين مطرح شده است. مسوولان كشور ما نيز براي كنترل آن، بايد با شفافيت، واقعيت اين خطر را به مردم بيان كنند تا با هماهنگي مردم و مسوولين بتوانيم از اين دوره خطرناك گذر كنيم. بدون شك هر تصميم قاطعي بايد امروز اتخاذ شود و فردا دير خواهد بود. امروز را براي اتخاذ تصميمهاي مناسب دريابيم تا الگوي موفق تاريخي باشيم نه اينكه با سهلانگاري و اولويتبندي نامناسب، جامعه خود را قرباني يك رخداد شوم تاريخي سازيم. به اميد رهايي كشور از كرونا با همياري ملي.
دانشيار جامعهشناسي و عضو هيات علمي دانشگاه شيراز