• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4617 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۰ فروردين

آيا روزنامه در شمار كسب و كارهاي خطرناك است؟

فريدون مجلسي

كرونا آمد و زندگي دشوار شد. قرنطينه زندگي محدود ما را محدودتر كرد. گفتند سفر نوروزي ممنوع، اما گروهي رفتند و كسي جلوگيري نكرد، اعتبار تهديد از سكه افتاد. با اين حال كسب و كارهاي بسياري را تعطيل كردند. رييس‌جمهور اعلام كرد كسب و كارهايي كه خطرناك تشخيص داده نشوند اجازه مي‌يابند كه به كار خود ادامه دهند. روزنامه‌ها را پيش از ديگر كسب و كارها تعطيل و چاپ آن را ممنوع كردند. اينكه كار روزنامه و روزنامه‌نگاري تا چه اندازه كسب و كار تلقي مي‌شود، بماند. اما آيا در تصميم‌گيري روزهاي آينده خطرناك تلقي مي‌شود يا بي‌خطر؟ جاي نگراني است. زيرا از قديم و نديم بدون كرونا هم در اين كشور روزنامه خطرناك تلقي مي‌شده و هميشه به صورت فله‌اي و غيرفله‌اي در معرض تعطيل بوده است. اما روزنامه براي اهل خودش هم خطرناك است و به محض اينكه كلامي خوشايند سلايق نباشد، به مشكلات براي روزنامه و روزنامه‌نگار مي‌انجامد. اما اكنون خطر كرونا مطرح است. بهانه خطري دوجانبه است. يكي مانند كسب و كارهاي ديگر مي‌تواند روزنامه‌نگاران را در دفتر روزنامه يا در ماموريت‌هاي خبري، در معرض ازدحام و مجاورت و سرايت دوجانبه قرار دهد، و از سوي ديگر پس از چاپ و آمدن روي پيشخوان دكه موجب ازدحام مردم شوريده روزنامه‌خوان گرد آمده و صف كشيده براي خريد قرار بگيرد و موجب نشر بيماري و شايد هم نشر اكاذيب شود!
راستش اين روزها ضرورت كروناگريزي و مراقبت‌هاي مربوط به آن بر عوام هم پوشيده نيست تا چه رسد به روزنامه‌نگاران كه ناچار سوادي و فرهنگي دارند، وگرنه چرخ زندگي با چرخ لبو و كباب جگرپيچيده در نان و ريحان بهتر مي‌چرخد. امروز دوركاري و خانه‌كاري در مشاغل گوناگون در همه جاي دنيا از راه‌هاي خودداري از تماس و ازدحام است. در كار روزنامه بي‌كرونا هم اين كار مرسوم بوده است. نويسنده اين يادداشت كه سي سال است با بيشتر روزنامه‌ها و نشريات كشور همكاري مستمر دارد، باور كنيد جز سه يا چهار بار دفتر هيچ روزنامه‌اي را به چشم نديده است. روزگاري كه مبادله يادداشت و مقاله با تلفن و فكس بود، از آن طريق و از روزي كه ايميل به بازار آمد، اصلا رفت و آمد قطع شد. روزنامه‌نگاران بهترين و بيشترين ابزار ارتباطي شان ايميل و پيام‌رسان‌هاي گوناگون است. دوركاري در روزنامه از هر نوع كسب و كار اداري و غيراداري مرسوم‌تر و عملي‌تر است. آنجا هم كه كار ميداني لازم است، بهتر از ديگران مي‌داند كه چگونه رعايت تسليحات تدافعي ماسكي و ميكروبي را بكند. كارهاي تخصصي تنظيم و صفحه‌بندي هم كه كار دسته‌جمعي نيست! ارسال به چاپخانه نيز ديجيتال است و چاپ هم ازدحامي نيست. مي‌ماند ازدحام و هجوم مردم به دكه‌هاي روزنامه‌فروشان! برادران اينجا كه ژاپن نيست. تركيه هم نيست. از كدام ازدحام و هجوم براي خريد روزنامه مي‌ترسيد؟ دكه‌ها هم مجوزشان به نام روزنامه است و ازدحام و نانشان در گرو سيگار و كلوچه و آبنبات است. نترسيد و اين آب باريكه را قطع نكنيد.  اگر روزنامه را در شمار كسب و كار مي‌دانيد، پس به اين هم توجه داشته باشيد كه برخي كارها وقتي منقطع شود، متصل شدنش هزينه‌بردار است. كارخانه سيمان يا رآكتور شيميايي اگر ناگهان بسته و به اصطلاح «شات‌دان» شود، به اين سادگي نيست كه برقش را قطع كنيد توليد قطع شود و سوييچ را بزنيد دوباره راه مي‌افتد! اگر ذوب‌آهن باشد كه با سفت شدن مواد مذاب در ديگ‌ها فاجعه آميز است. روزنامه از آنگونه كوره‌ها ندارد، اما «شات‌دان» روزنامه بافت و شبكه كاري تحريريه و روزنامه‌نگاران و خبرنگاران و تنظيم‌كنندگان و ارتباطات چاپ و توزيع را مي‌گسلد، كه با روشن كردن سوييچ دوباره به راحتي راه‌اندازي نمي‌شود! زحمات بسيار كشيده شده تا در اقشار فرهنگي ناچيزي تمايل و علاقه به روزنامه جلب شود، نگذاريد به بهانه «مشاغل خطرناك» تعطيل بمانند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون