ادامه از صفحه اول
مديريت بحران بارشها
با همان پراكندگي آباديها و مناطق طبيعي كه كلمه سيل را در نام خود دارند- سيل، يا مسيل يا سيلاب يا سيلابخور مانند دشت سيلاخور دورود و شبيه آن- پراكندگي نسبتا مشابهي در همان نواحي جغرافيايي در مورد نام مكان با كلمه «خشك» وجود دارند. مشاهده ميشود كه تواليهاي سيل و خشكسالي در گذشته ايران يك اتفاق معمولي بوده است؛ يعني از يك خشكسالي وارد سيلاب ميشد و به يك خشكسالي ديگر ميرفت و مجددا به يك سيلاب جديد ميرسيدهايم. اين روال هم اكنون نيز ادامه دارد و انتظار ميرود كه با ادامه روند گرم شدن زمين در محدوده ايران، تكرار و شدت اين اتفاقات بيشتر شده و بيشتر هم خواهد شد. اين موضوع فقط مربوط به نقاط خشك ايران نيست؛ بلكه مناطقي مانند استانهاي مازندران، گيلان، گلستان و ساحل درياي مازندران نيز چنين وضعيتي دارند. شرايط كنوني ما يك پيشينه تاريخي دارد كه لازم است با دقت و كيفيت بالايي سنجيده شود. تاريخ زمينلرزههاي ايران مشخص است ولي تاريخ سيلهاي ايران، خير. به مفهوم علمي، يعني كار علمي سيستماتيك براي در اختيار داشتن كاتالوگ سيلهاي ايران انجام نشده است، اطلاعات پراكنده از جاهاي مختلف كشور وجود دارد ولي كاتالوگ سيلهاي ايران هنوز و همچنان موجود نيست و اين يكي از نقصهايي است كه در مديريت بحران در زمان ورود به فصلهاي بارندگي يا هشدارهاي بارندگي سازمان هواشناسي ايجاد مشكل ميكند. هر اتفاقي كه قبلا در طبيعت افتاده، ميتواند تكرار شود پس دانستن تاريخچه رخدادهاي طبيعي گذشته خيلي كمككننده است.
در غياب دولت
براي بازگشت به آن تقلا ميكند. با آمدن ويروس كرونا به عنوان يك دشمن!! براي زندگي بشر، اهميت وجود و حضور مثبت حكومت و دولت بيش از پيش نمايان شد. در اين معركه هيچكس نميتواند به تنهايي خطر اين ويروس را رفع كند، مگر آنكه برود در يك جاي دورافتاده و با امكانات اوليه زندگي كند. در چنين وضعي همه مردم نگاهشان به حكومتها است. چون مساله امنيت است. امنيت را با توصيههاي اخلاقي و خواهش كردن نميتوان حل و تامين كرد. نيازمند نشان دادن اقتدار و قدرت است. البته اگر اين كار با پذيرش عمومي همراه باشد، عالي است، در غير اين صورت هم بايد اجبار را به كار برد. اصولا ابزار دولت و حكومتها، قدرت و اِعمال آن است و نه توصيههاي اخلاقي. دموكراتيكترين حكومتها نيز خوب ميدانند كه بايد از ابزار جريمه و زندان و محروميت و... استفاده كنند و الا حتما كساني پيدا ميشوند كه به علل گوناگون ميخواهند مقررات را نقض كنند. به علاوه ويژگي ديگر حكومت و قدرت، ضرورت يكدست بودن آن در اِعمال قدرت است. دولتها و حكومتها ساختاري سلسلهمراتبي دارند و بايد به صورت هماهنگ و موثر عمل كنند و نميتوان آنها را تجزيه كرد. به محض شكاف و تجزيه از كارآيي آنها كاسته ميشود. تجربه ايران در جريان كرونا نشان داد كه فاصله زيادي با داشتن يك قدرت كارآمد براي عبور كمهزينه از اين بحرانها داريم. نه در تدوين برنامه و نه در اجرا و نه در هماهنگي، هيچكدام در حد مطلوب و موثر نبوده است. البته محدوديت امكانات دولتي را نميتوان ناديده گرفت ولي در هر حال احساس خلأ وجود قدرت موثر براي مقابله با كرونا به لحاظ روحي و رواني اثرات منفي بر شهروند ايراني خواهد گذاشت. نمونه اخير و البته بسيار كوچك آن مخالفت شهرداري با لغو طرح ترافيك در بحران كرونا است در حالي ستاد كه مقابله با كرونا در شرايط كنوني صريحا مخالف اجراي اين طرح است ولي شهرداري همچنان آن را اجرا ميكند. چنين رفتاري تصوير دولت و حكومت و كارايي آن را نزد مردم مخدوش ميكند.
آويني و هنر سينما
زماني كه سينماگر با اين ويژگيها به كار هنري بپردازد، تجربه ارزشمندي از او رسوب ميكند كه به سرمايه فرهنگي ما بدل ميشود. در حالي كه اگر خلاف اين باشد، كار او ماندگار نميشود و مثل برگ درخت عمري ناپايدار و كوتاه دارد و زود پژمرده ميشود و دچار اولين باد پاييزي ميشود. بنابراين از شهيد آويني ميتوان چنين آموخت كه در عالم سينما ميتوان رفتار مسوولانه و نگاه ملي داشت و به سرنوشت جامعه توجه كرد. اينچنين است كه اثر هنري ماندگار ميشود و در نسلهاي پس از خود اثر ميگذارد.
شرط فعاليت اقتصادي
فراموش نكنيم روشي كه هماكنون بهنحوي برپايه خوداظهاري مدنظر قرار گرفته نميتواند راهگشا باشد. چراكه براساس بررسيهاي اپيدميولوژيك، حدود 30 درصد از افراد جامعه بدون هيچ علامتي ناقل كرونا هستند و طبيعتا اين افراد حتي اگر هر روز فرم سلامت پر كنند، ممكن است متوجه نباشند كه مبتلا يا ناقل اين بيماري هستند. بنابراين تنها راهحل انجام تست روزانه از تمامي افراد جامعه و كاركنان مشاغل مختلف است. امروز نوعي تستهاي سريع نيز در دسترس است و وزارت بهداشت ميتواند با انجام اين تستها، مانع از گسترش بيش از پيش كرونا شود.