د ر باب گشايش سينما پس از كرونا
نجات بخشيِ سينماي كرونا زده
عزيزالله حاجي مشهدي
همزمان با آشكار شدن ديرهنگام شيوع ويروس كرونا در ايران در پي تعطيلي تالارهاي نمايش فيلم و تئاتر با هدف پيشگيري از ابتلاي شهروندان به اين بيماري و آلوده شدن آنها به اين ويروس نوظهور و خطر گسترش آن از طريق تماشاگران فيلمها، در عمل با ركود كامل كار سينماها روبهرو شديم.
آمار فروش فيلمها در نمايش همگاني(بعد از پايان تب و تابهاي خاص جشنواره فيلم فجر) به خوبي نشان ميداد كه بار ديگر با نمايش فيلمهايي مثل «خوب، بد، جلف 2» به كارگرداني پيمان قاسمخاني(بدون در نظر گرفتن ملاحظات كيفي و ميزان مطلوبيت چنين فيلمهايي) در كنار چند فيلم تازه و نيز ادامه نمايش فيلم پرفروش «مطرب» ميتوانستيم به رونق ديگر باره بازار نمايش فيلمهاي سينمايي دلخوش شويم و شاهد آن باشيم كه تماشاگران پُرشماري به سينماها كشانده شوند تا در كنار اين همه گراني و تورم و بالا رفتن بيحساب و كتاب قيمتها در بازار، هنوز هم بتوانند از سينما به عنوان مناسبترين و ارزانترين سرگرمي سالم خانوادگي استفاده كنند. هر چند به لحاظ اقبال عمومي تماشاگران، بهطور معمول، تعداد مخاطبان سينما در اسفند ماه هر سال همواره از ديگر ايام سال كمتر بوده و براي رونق بخشيدن به سينماها به ويژه در روزهاي پاياني سال بايد چارهانديشي ميشد. با اين همه تجربه جهاني نيز نشان ميدهد كه تعطيلي سينماها يكي از راههاي مناسب مقابله با گسترش ويروس كروناست. اگر اين ويروس از ابتداي ورود به بدن افراد با نشانهها و تظاهرات آشكاري همراه ميبود شايد با گذاشتن ماموري كه بتواند با تبسنجهاي دستي، دماي بدن تماشاگران را در بدو ورودشان به سينما اندازهگيري و با جلوگيري از ورود افرادي كه تب دارند، ايمني ساير تماشاگران را تامين كرد اما متاسفانه با توجه به دو هفته دوران نهفتگي اين ويروس مهلك با چنين تمهيداتي نميتوان از انتقال اين ويروس پيشگيري كرد. با اين حساب، تعطيلي سينماها را بايد مناسبترين و عاقلانهترين كار براي پيشگيري از انتقال اين ويروس خطرناك دانست. در چنين شرايطي به راستي چه راهكارهايي براي حمايت از سينماداران و فيلمسازان و تهيهكنندگان از يك سو و براي مخاطبان آثار سينمايي و سينما دوستان از سويي ديگر انديشيده شود؟
به نظر من در نخستين گام، حذف ماليات متعارف و معمول حاصل از فروش بليت و تخصيص آن به عنوان «كمك بلاعوض» به سينماداران(با توجه به جدول زمانبندي نمايش در گروهبنديهاي نمايش فيلمها) و نيز در نظر گرفتن هفتههاي نمايش جبراني در ماههاي بعد از گشايش دوباره سينماهاي كشور و در مراحل بعدي بررسي چگونگي امكان توزيع و تكثير فيلمها با استفاده از شبكه نمايش خانگي براي رسيدن فيلمها به دست مخاطبان و علاقهمندان فيلمهاي جديد همچنين عرضه اينترنتي يا نمايش آنلاين برخي از توليدات سينمايي آماده نمايش همگاني، ميتواند كارساز باشد و مناسبترين راههاي برونرفت از دشواريهاي مرتبط با شرايط بحراني امروز براي دستاندركاران توليد فيلم باشد.
به نظر ميرسد كه لازم است، مديران سينمايي در وزارت ارشاد نيز با استفاده از برخي تجارب بينالمللي براي كاهش آسيبهاي ناشي از تعطيل شدن ناگهاني و غيرمنتظره سينماها، چارهجويي كنند. براي مثال ببينند كه در چين با تعطيل شدن ناگهاني نزديك به 70هزار سالن سينما و حدود نيمي از سينماهاي كشور ايتاليا و ساير كشورهاي جهان در جهت حمايت از فيلمسازان و تهيهكنندگان و سينماداران چه تمهيداتي انديشيدهاند؟ صد البته نبايد فراموش كردكه تنها با تامين بخشي از حقوق و منافع مادي اين دسته از دستاندركاران توليد و پخش فيلم نميتوان از دامنه وسيع اين آسيبها به توليدكنندگان و دفاتر پخش و سينماداران كم كرد بلكه بايد به فكر ساير نيروهاي شاغل در سينما- از بازيگران و هنروران عادي سينما گرفته تا نويسندگان فيلمنامه و بسياري از عوامل فني توليد فيلم - نيز بود تا در چنين شرايط دشواري، آسيب كمتري ببينند. البته نبايد فراموش كرد كه جبران اين خسارتها به سادگي امكانپذير نيست و خواه و ناخواه بسياري از عوامل توليد فيلم در جريان تعطيلي سينماها به طور جدي آسيب خواهند ديد. شايد وزارت ارشاد بتواند با واسطه «خانه سينما» از طريق شناسايي اقشار آسيبپذير سينما، بخشي از اين فشارهاي مادي و روحي رواني را كاهش دهد و درست همانند وقوع برخي حوادث طبيعي مثل: سيل، زلزله و... دولت نيز متعهد به جبران بخشي از ضرر و زيان وارده به سينماگران و عوامل توليد فيلم باشد تا بعد از فروكش كردن تب و تابهاي روزافزون شيوع اين ويروس مرگبار همه چيز به شرايط عادي برگردد.