سخنگوي اتحاد ملت در واكنش به استعفاي دستهجمعي تعدادي از اعضا پيشنهاد كرد
اتحاد؛ راهحل «اتحاد»
انتخابات مجلس يازدهم، اسفندماه 98 را به روزهايي نه چندان شيرين براي جناح چپ تبديل كرد. روزهايي كه پس از ردصلاحيت گسترده كانديداهاي جناح چپ از جانب شوراي نگهبان، در ادامه ارايه فهرست انتخاباتي يا عدم معرفي كانديدا از سوي اصلاحطلبان، زمينهساز ايجاد نوعي اختلافنظر و دودستگي ميان احزاب و اشخاص شاخص جريان اصلاحات شد؛ چنانكه شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان به عنوان نهاد بالادستي و اجماعساز جريان اصلاحات نيز اينبار به جاي اصرار بر يك استراتژي مشخص مبني بر حضور در انتخابات و فراتر از آن، تكرار اين راهبرد، راهبردي دوگانه ارايه داد و ضمن اعلام موضع خود مبني بر «عدم ارايه فهرست از جانب جريان اصلاحات»، بر «آزادي احزاب در ارايه فهرست انتخاباتي» نيز تاكيد كرد، اين شد كه برخي احزاب عضو اين شوراي عالي از جمله كارگزارانيها كه به «بال راست اصلاحات» معروفند، با انتشار يك فهرست انتخاباتي، بخش دوم اين راهبرد دوگانه را مبناي عمل خود قرار دادند و در مقابل احزابي چون اتحاد ملت و اعتماد ملي كه به فراخور بال چپ جناح چپ را تشكيل ميدهند، بخش نخست و اصلي اين راهبرد انتخاباتي را برگزيدند.
اما اين دوگانگي، تنها به دودستگي احزاب مختلف جبهه اصلاحات و راهبرد انتخاباتي حاكم بر اين جبهه سياسي محدود نماند و حالا حدود يكماه پس از آغاز به كار مجلس يكدست اصولگراي يازدهم كه از قضا خروجي همان انتخابات اسفندماه 98 است، آرامآرام زمزمههايي از بروز شكلي ديگر از اين دودستگي در بدنه برخي احزاب نيز به گوش ميرسد. هرچند اختلافنظر در بدنه احزاب اصلاحطلب _كه البته امري طبيعي است و اقتضاي كار سياسي_ در هركدام از اين احزاب، به نحوي متفاوت از يكديگر بروز كرده است. چنانكه ظاهرا برخي جوانترهاي كارگزاران نسبت به راهبرد انتخاباتي حزب متبوعشان گلايه دارند و معتقدند پيش از اسفند 98 هم برايشان روشن و آشكار بوده كه چنين ليستهاي انتخاباتي در چنان شرايطي كه بر فضاي سياسي كشور حاكم بود و هست، راه به جايي نميبرد، حالا هنوز چند ماه از آن انتخابات نگذشته، در بال چپ اصلاحات هم اتحاديها، نه به دليل اينكه بر فرض مخالف راهبرد حزب متبوعشان در عدم ارايه ليست انتخاباتي باشند، بلكه با رويكردي صريحتر از اعضاي ارشد حزب معتقدند اين تشكل اصلاحطلب بايد روشنتر و شفافتر از اينها، در قبال مشكلات و مصائب ريز و درشت كشور موضعگيري كند. اختلافنظرهايي كه ظاهرا برخي اعضاي اين تشكل ريشهدار اصلاحطلب را بر آن داشته كه اقدام به استعفاي دستهجمعي كنند. هر چند بنا بر آخرين پيگيريها و شنيدههاي «اعتماد»، پادرمياني و ورود برخي بزرگان اتحاد به اين غائله، دستكم فعلا برخي چهرههاي متقاضي استعفا يا انشعاب از اتحاد را منصرف كرده است. بماند كه همزمان بعضي ديگر از اين گروه همچنان بر خواسته خود مبني بر خروج از اتحاد پافشاري ميكنند و حالا چنانكه ايرنا روز گذشته خبر داد؛ «32 نفر از اعضاي هياترييسه، شوراي منطقهاي و شوراي حوزههاي شهرستاني حزب اتحاد ملت در استان همدان با انتشار بيانيهاي، استعفاي خود را از عضويت در اين حزب اعلام كردند.» استعفايي كه البته اولين نمونه از اين دست نبوده است.
حدود يك ماه پيش بود كه چند عضو شوراي مركزي اتحاد همچون مهدي محموديان و رويا بلوري اقدام به استعفا كردند. هرچند به عنوان نمونه محموديان در توييتي كه دهه نخست ارديبهشتماه منتشر شد، ضمن ابراز افتخار از عضويت در احزاب مشاركت و اتحاد در بيش از ۱۵سال گذشته، تلاش براي پيگيري مسائل «حقوق بشري» و انجام «فعاليتهاي مدني» را علت اين استعفا، آن هم «باتوجه به فضاي سياسي كشور» اعلام كرد اما اين پايان كار نبود و موضوع وقتي جديتر شد كه چندي بعد، سياوش حاتم، ديگر عضو اتحاد كه از جمله اعضاي حلقه تحكيمي هاي اتحاد به حساب مي آيد ، در توييتي به مراتب صريحتر از محموديان، اختلافنظر با ديدگاه برخي «بزرگان اتحاد» را علت استعفاي خود عنوان كرد. همزمان بعضي ديگر از تحكيميهاي اتحاد هم در صفحات مجازي و حسابهاي كاربريشان در شبكههاي اجتماعي اينستاگرام و توييتر از قطع همكاري با اين تشكل اصلاحطلب خبر دادهاند و اين خبرها ادامه داشت تا اينكه چنانكه اشاره شد، نوبت به استعفاي دستهجمعي 32 اتحادي همدان رسيد. شهري كه از قضا محل تحصيل سياوش حاتم بوده و با توجه به فعاليت دانشجويي اين عضو مستعفي اتحاد در همدان، ميتوان از ارتباط احتمالي استعفاي ديروز و استعفاي چندي پيش حاتم سخن گفت. حسين نورانينژاد، سخنگوي حزب اتحاد ملت اما چنانكه ديروز به روزنامه اعتماد توضيح داده، معتقد است اگرچه انتظارات استعفادهندگان، «انتظاراتي بحق است و نابجا نيست» و باوجود آنكه باتوجه به «غيرحرفهاي بودن احزاب در ايران»، «برخي اشكالات به حزب برميگردد» اما اتحاد ملت در «انجام وظايف خود كمكاري نكرده» و مهمتر از آن، «راهحل مسائل، كنارهگيري نيست، بلكه كنار هم ماندن و تلاش بيشتر است.» نورانينژاد همچنين با اشاره به برخي بيانيهها و موضعگيريهاي اخير حزب اتحاد به خبرنگار ما گفت در حالي استعفادهندگان نحوه موضعگيريهاي اخير حزب را علت استعفاي خود عنوان ميكنند كه مواضع اخير حزب به وضوح صريحتر و شفافتر از گذشته اعلام شده و ما در اين زمينه شاهد پيشرفت آشكار بوديم. هر چه هست اما بعيد است اتحاد ملت به عنوان حزبي ريشهدار با تشكيلاتي، به اين سادگي اجازه دهد اختلافنظرهاي طبيعي در بدنه حزب، به مشكلي جدي تبديل شود و چنانكه سخنگوي اتحاد نيز اعلام كرده، ظاهرا قرار است مشكلات اخير در نشست هفتگي حزب رفع و رجوع شود. آنچه اما شايد بتواند انسجام دروني اين تشكل اصلاحطلب و در مجموع كليت جريان اصلاحات را به اين جريان سياسي بازگرداند و مشكلات غيرقابل كتمان جناح چپ را بهطور اساسي حل كند، همان است كه اخيرا سعيد حجاريان در گفتوگويي مفصل بيان كرده و به اشاره و كنايه گفته است: «اصلاحطلبي و اصلاحطلبان ديگر نميتوانند همزمان روي دو صندلي بنشينند و هم اين باشند، هم آن!»