دكتر نجفقلي حبيبي در گفت و گو با «اعتماد»:
از اينكه مربي تيم ملي خارجي است احساس شرم ميكنم
گروه ورزش
يكي از دغدغههاي بزرگ اين روزها هزينههاي بيحساب و كتابي است كه در فوتبال كشور انجام ميشود. بسياري از اقشار مختلف مردم نسبت به حيف و ميل كردن درآمدهاي ارزي به اين شكل حساس شدهاند و سوالاتي جدي در اين زمينه مطرح ميكنند. يكي از سوالهاي مهم اين است كه چرا ما دنبال مربي خارجي ميرويم؟ چرا بايد درآمد ممكلت را به جيب امثال ويلموتس بريزيم و چرا يك مربي ايراني نميگذاريم بالاي سر تيم ملي؟ همچنين چرا بايد اردوهاي خارجي برگزار كنيم و همين كار را در كشور خودمان انجام نميدهيم؟ دكتر نجفقلي حبيبي به عنوان يكي از كساني كه در دهه 60 تلاش بسيار زيادي در زمينه پرورش اساتيد متخصص داشته، معتقد است ما ميتوانيم به راحتي نيروهايي قدرتمند در كشور خودمان تربيت كنيم و در اين زمينه بينياز شويم. دكتر حبيبي به عنوان پژوهشگر فلسفه ميگويد از اينكه يك مربي خارجي عهدهدار مسووليت تيم ملي ايران است، احساس شرم ميكند. مشروح صحبتهاي ايشان را در ادامه ميخوانيم.
بحثي كه ميخواهم مطرح كنم شايد ابتدا كمي عجيب به نظر برسد به اين دليل كه در نگاه اول با سوابق فكري و كاري من ربطي پيدا نميكند. مسالهاي كه چند سال است با آن درگيرم و بالاخره تصميم گرفتم، مطرحش كنم مساله آوردن مربي خارجي براي تيم ملي فوتبال كشورمان است. بعد از پيروزي انقلاب تمام دانشگاههاي ما در رشتههاي علمي دچار مشكل بودند. به خصوص وقتي ميخواستيم، دورههاي دكتري به راه بيندازيم كارمان بسيار بسيار سخت بود ولي با يك اراده ملي تصميم گرفتيم، استاد تربيت كنيم. من به واسطه اينكه سالها در تربيت مدرس بودم هميشه فكرم بر اين بوده كه ميتوانيم استادها را در هر رشتهاي تربيت كنيم. دانشگاه تربيت مدرس و باقي دانشگاهها كه بعدا تاسيس شدند به هر طريق باعث شدند ما در اين زمينه خودكفا شويم. ما سالهاست كه از خارج استاد نميآوريم. درست است كه با همه دنيا تعامل علمي داريم و استادهاي ما به خارج از كشور سفر ميكنند و اساتيدي از خارج كشور ميآيند و در كنفرانسهاي بينالمللي حاضر ميشوند اما ما ديگر استادي از خارج استخدام نميكنيم.
دكتر حبيبي در ادامه افزود:«من احساس خجالت ميكنم براي ملت بزرگ ايران كه بايد يك مربي فوتبال از خارج آن هم با پولهاي كلان استخدام كنيم. تازه چقدر هم پول اين وسط حيف و ميل ميشود. اخيرا تلويزيون برنامهاي نشان داد در همين رابطه كه معلوم بود مدام فشار ميآوردند كه همه چيز را نگويند و پنهانكاري كنند. خلاصه متوليان بزرگ كشور و حتي دانشگاهيان كه در علوم ورزشي تخصص دارند بايد راهي را باز كنند براي تربيت مربي. ما بايد از اين معركه نجات پيدا كنيم. تا كي ما بايد برويم، مربي خارجي بياوريم و هم نازشان را بكشيم و هم پول كلان برايشان خرج كنيم و كلي نابسامانيهاي اقتصادي به بار بياوريم؟ خب اين جوانان پاك و سالم و به عقيده ما كارآمد ميتوانند مربيگري را برعهده بگيرند. ميتوان دورههايي براي آنها فراهم كرد تا آماده شوند. بحثم اين است كه متوليان از جمله دولت و وزارت ورزش تا فدراسيونها بايد جواب ملت را بدهند. اين خيلي زشت است كه بعد از اين همه سال بايد برويم از خارج مربي بياوريم. دوست دارم اين مساله را رسانهها بازتاب بدهند و جامعه دانشگاهي كشور هم بفهمد كه خجالتآور است كه ما در اين زمينه خودكفا نيستيم.
نماينده سابق مجلس در ادامه به اين نكته اشاره كرد كه ما در كشور نمونههاي موفقي از كار كردن با مربيان ايراني داريم. «مثلا نگاه كنيد چرا ما نميرويم براي كشتي از خارج مربي بياوريم؟ در كشتي كه نرفتيم از خارج مربي بياوريم، باختيم؟ دائما در المپيكها ايران قهرمان كشتي داشته است. بعد از انقلاب خيلي هم بيشتر شدهاند. اينها را چه كسي تربيت ميكند؟ همين مربيان داخلي خودمان! اين يك همت والايي ميخواهد. البته ممكن است، منفعت عدهاي در اين باشد كه بروند از خارج مربي بياورند تا شايد يك چيزي هم به خودشان برسد. اما مصلحت كشور كدام است؟ حالا يا دانشگاهها اين كار را برعهده بگيرند يا فدراسيون يا وزارت قبول مسووليت كند تا اين وضعيت عوض شود. اين نباشد كه پول مملكت براي چيزهاي عجيب و غريب نفله شود.»
رييس سابق دانشگاههاي الزهرا و تربيت مدرس و علامه در ادامه به نحوه كار خودشان در تربيت اساتيد اشاره و آن را با فوتبال مقايسه كرد. ايشان گفت:«بسيار متاثرم از اينكه خيلي از رشتههاي پيچيده و سخت را در همين جا براي استاد تربيت كرديم و همانها به ديگران آموزش ميدهند و كار را مديريت ميكنند. من نميگويم فوتبال سبك و ساده است. اين رشته هم رشته پيچيده و محكمي است ولي ميتوانستيم استاد تربيت كنيم. اين حتي وسيله زيادي هم نياز ندارد. برخي رشتهها آزمايشگاههاي پيچيده و ماشينآلات سنگين ميخواهد ولي فوتبال چيزي نميخواهد. درست است كه فوتبال يك هيجان دارد براي جامعه اما تا امروز هم كه اينقدر خرجش كردهايم به جاي خاصي در ميادين بينالمللي نرسيدهايم. ما كشور بزرگي هستيم و نبايد خودمان را با امارات و قطر مقايسه كنيم. در آسيا شايد چين و ژاپن بتوانند با ما مقايسه شوند. ايران در امر ورزش سابقهاي طولاني دارد و بايد عرق ملي را جدي بگيريم.»
دكتر حبيبي همچنين انتقاداتي را به برگزاري اردوهاي ورزشي در كشورهاي خارجي وارد دانست و گفت:«ديگر چيزي كه ذهن كساني مثل من را مشغول ميكند، هزينههاي سنگيني است كه تحميل ميشود بر كشور آن هم براي اردوهاي تداركاتي در كشورهاي ديگر. مثلا كشور ما چه امكاناتي ندارد كه حتما بايد اردوهايمان را ببريم دوبي انجام بدهيم؟ يك نفر اين را جواب بدهد. يعني آنهايي كه خاك گلخانههايشان را بايد بيايند از اينجا ببرند تا 4 تا گل بكارند، امكانات دارند براي برگزاري دورههاي تمريني ورزشكاران و ما نداريم؟ جاي خاصي مدنظرم نيست. تركيه، امارات، قطر يا هر جاي ديگر. كشور ما از تمامي اين امكانات برخوردار است. از نظر آبوهواي فصول بگيريد تا زمين. هيچ جايي بهتر از خودمان وجود ندارد و ما اصلا نيازي نداريم برويم خارج اردو بزنيم. چرا بايد در چنين شرايط اقتصادي با اين قيمت دلار اين هزينههاي سنگين را بكنيم؟ يك نفر برود مجموع پولهايي كه در اين سالها ما در راه جذب مربي خارجي و برگزاري اردو در كشورهاي ديگر هزينه كرديم را جمع كند. برود فدراسيونها و ببيند در همين 10 سال گذشته چه پولي را براي اردوهاي خارجي خرج كرديم؟ با اين پولها ميشد، ورزشگاههاي جديد بسازيم و در شهرهاي فاقد امكانات، زيرساخت مهيا كنيم. با همين پول كلي ميشد كار كرد ولي الان خرج شده و رفته پي كارش.»
از دكتر حبيبي پرسيديم، كشوري مثل پرتغال در چند سال گذشته از كشور واردكننده مربي تبديل به كشور صادركننده مربي شده است و اين به خاطر سرمايهگذاري در زيرساختهاي فني و تاسيس آكادميهاي فوتبال بوده اما در ايران كسي نميخواهد اين سرمايهگذاري را انجام دهد. چرا اين گونه است؟ ايشان در پاسخ گفت:«همين پرتغالي كه ميفرماييد اينها در كشور خودشان نيروهايشان را جمع كردند و كار كردند. ما در ايران دانشكدههاي تخصصي ورزش داريم. اينها ميتوانند از سازمانهاي ورزشي بخواهند كه اين مساله را جدي بگيرند. دانشگاه كارش همين است. ما زيرساختهاي لازم را هم در دانشكدههاي علوم ورزشي داريم. پرتغال مثال خوبي است كه شما زديد. اين كشور اندازه يكي از استانهاي ما هم نيست. اين كشور وقتي توانسته، ما با اين سابقه فرهنگي و تمدني نميتوانيم؟ اصلا قابل قبول نيست كه ما امكانات نداريم. ما بايد فراهم كنيم. انجام اين كار چه چيزهايي لازم دارد؟ چهار تا زمين تمرين ميخواهد كه در همين تهران هست. در شهرهايي مثل اصفهان، شيراز، تبريز و اصفهان هم هست. هر كدام از اين شهرها فصلهاي مختلفي هم دارند كه ميتوانند به هم كمك كنند. به نظرم ارادهاي وجود ندارد. اگر اراده وجود داشته باشد حتما ميتوانيم سختيها را تحمل كنيم و بعد از 4 يا 5 سال ما به يك جاي خوب ميرسيم. 40 سال از انقلاب گذشته و در خيلي زمينهها پيشرفت كرديم. ما كجا بوديم؟ ما موشك ميفرستيم فضا. دانشمندان ما اين كار را كردند. اينها تا ديروز دانشجو بودند و امروز شدند متخصص. در پزشكي همين طور. همين جوانها كار كردند و زحمت كشيدند. بله! آزمايشگاه نداشتيم و ساختيم. دانشكده نداشتيم، ساختيم. خيلي چيزها نداشتيم و ساختيم. در مساله ورزش كه خيلي چيزها هست و نياز نيست از صفر شروع كنيم. فقط اراده ميخواهد. ميتوان مثلا براي چند نفر كه سابقه خوبي در فوتبال دارند، كلاس آموزشي بگذاريم و استادي را هم از خارج بياوريم و چند روز به اينها درس بدهد و برود. شايد هم ضرورتي نداشته باشد و خودمان بتوانيم اين مساله را مديريت كنيم.» ايشان در ادامه افزود:«از نظر تاريخي، جغرافيايي و اقتصاد پرتغال از ما جلوتر است؟ ايران كجا و آنجا كجا. از نظر ثروت و امكانات و آدمها و دانشمندان ميگويم. به همين جوانان خودمان بها بدهيد، ببينيد چند روزه چه غوغايي به پا ميكنند. وقتي ورزشكار ما ميبيند خودش بلد است اما رفتهاند از خارج نيرو آوردهاند كه فقط پول ميگيرد، احساس تو سري خوردن ميكند. اگر به اينها بال و پر بدهيم خودشان ورزش را اداره ميكنند. حالا كه ما وزارت ورزش داريم بايد اين كارها را بكند. اين وزارتخانه بايد بيايد و بگويد در اين 4 سالي كه مسووليت داشته چه تغييرات بنياديني در ورزش ما اتفاق افتاده است؟ چه نهادهاي ورزشي اضافه شده؟ اگر بگويند مثلا 20 سالن داشتيم و كرديمش 100 تا خيلي خوب است و دستشان درد نكند اما تربيت نيروي انساني كارآمد خيلي مهمتر است. در همه زمينهها هم به همين شكل است.»
دكتر حبيبي در ادامه به امكانات بالقوه داخل كشور اشاره كرد و ادامه داد:«ما در هر شهري كه ميرويم، هتل داريم. هر شهري كه ميرويم، زمينهاي ورزشي داريم. اگر نداريم، برويم ايجاد كنيم. چقدر مگر زمان ميبرد؟ بيشتر از دو سال؟ يك زمين چمن به درد بخور ميخواهد و يك خوابگاه براي ورزشكاران كه استراحت كنند كه در همه شهرها هم هست. هيچ بهانهاي در اين زمينه مورد قبول نيست. اگر يادشان باشد كه اوايل انقلاب در زمينه استاد چقدر كمبود داشتيم و با يك اراده ملي كار را شروع كرديم، بهانه نميآورند. آن موقعي كه دانشگاه تربيت مدرس راه افتاد، رييسجمهور شد، عضو هيات امنا. اعضاي هيات امنا هم همه كساني بودند كه مسووليت داشتند. به سرعت ما موفق شديم، كار را جلو ببريم. رشتههاي جديد هم تاسيس ميكنيم و اغلب دانشگاههاي كشور هم ميتوانند براي خودشان نيرو تربيت كنند. اگر رشته جديدي هم بيايد، راه آموزش آن را هم پيدا ميكنند.» ايشان در پايان بار ديگر تاكيد كرد از اين وضعيت شرمسار است. «به هر حال وقتي مردم اين همه پول براي ورزش خرج ميكنند، نهايت بيانصافي است كه به اين مساله اهميت داده نميشود. من به عنوان يك ايراني خجالت ميكشم وقتي در اخبار ميشنوم كه اردوي تدراكاتي تيم ملي فوتبال در دوبي يا تركيه برگزار شد. تركيه امكانات خوبي دارد ولي مگر ايران كمتر از آنجاست؟»