سياست هندي
علي صارميان
همه كليدهاي ترامپ، هنوز نتوانسته از برجام، راهي به سمت فصل هفتم منشور باز كند. بايد اذعان كرد كه دوران وزارتخارجه ظريف و دو معاون مهمش يعني عراقچي و بهاروند، دوران حساسيت و صيانت ايران در كارزارهاي بينالمللي است، اما صفحهاي كه هنوز ورق نخورده است، چشمانداز سياست خارجي ما و انواع چشماندازهاي محتمل است. ما در صورت پيروزي يا شكست ترامپ چه سياست خارجي را دنبال ميكنيم؟ آنگونه كه وزير خارجه آلمان ميگويد، سياست امريكا با رفتن و ماندن ترامپ تفاوت چنداني نخواهد كرد. حتي بايد از دموكراتها كمتر خاطر جمع بود. خيل رسانههاي دموكراتها و پيوندهاي اقتصاديشان با جهان، در خاورميانه سراغ چهرهسازيهاي غلوآميز از دشمني موهوم ميگردد. مساله تاسيس القاعده و سيهپوشان داعش به موازات جنبشهاي ضدامريكايي در منطقه امري كتمانپذير نيست. براي ايران، در وضعيت گذار از كرونا، خط يا شير سكه دموكرات-جمهوريخواه حالا بر لبهاي عليالسويه ايستاده است.
ما چه سياستي در سپهر سياست خارجي جهاني، منطقهاي و دشمني قدار به نام امريكا داريم؟ حتي در صورت داشتن پيماننامههاي پنهان با شرق، امتيازي از غرب ميتواند ايران را وجهالمصالحه قرار دهد. سياست ما در آينده نزديك به جز روزمرّگي و منتظر بودن اتفاقات چه خواهد بود؟ جهان پس از كرونا بسيار شگفت خواهد بود. همه دوستان عليالظاهر ايران، وضعيت شكننده خواهند داشت. در امريكا احتمال شكست يك فرد غيركلاسيك مثل ترامپ با آنتيتزي به نام سندرز كنار رفت. ترامپ در صورت پيروزي تمام معاهدات بعد از جنگ جهاني دوم را كنار خواهد نهاد. همگرايي جهاني و تغيير مناسبات جهان، يكسويه منفي خواهد داشت؛ مهار و انهدام چين و همراهانش. اين را هنديها بهتر درك ميكنند. آنها با كمك امريكا، جايگزين چين خواهند شد.
احتمالا در روسيه، پوتين با مجوز در قدرت ماندن، دستش را به سمت اداره كشورش با همكاري غرب خواهد برد، چون رياستجمهوري مادامالعمر او شكننده خواهد بود. اين احتمال هست كه متحد چشم بادامي ما چين، به همان شكل عجيبي افول خواهد كرد كه با كپيكاري و آمار دروغ به مرزهاي رشد عجيب رسيد اگر فرضي ديگر متصور است، وزارت خارجه بايد با فكتهاي محكم سناريوي محتمل را رونمايي و تصميات ايران را مشخص كند. شايد نيازمند شوراي كمال خرازي براي مشورت باشيم. در ايران؛ از شخصيت اول متمولين مذهبي يعني بادامچيان كه چين كمونيست را در آغاز كرونا، دوست و برادر ميخواند تا سخنگوي وزارت خارجه؛ نگاه به شرق (چين) دارند. اين يك سناريوي در حال گذار در دوره تحريم، در صورت عدم پايبندي چين به تعهدات پنهان با ايران، هر روز بيفايدهتر خواهد بود. ممكن است واقعا در سطوحي از كشور خوشبيني افراطي و غيردورانديش يا بدبيني افراطي امنيتي به روسيه و چين در سطوح تصميمساز، براي اين سناريو، سكانسهايي ساخته باشد. از جمله سرمايهگذاريهاي مشتركي كه با محوريت اتاق بازرگاني ايران و چين آغاز شد و حالا به تفاهمنامه 25 ساله و دفاع سخنگوي وزارت خارجه رسيده است. در يك مورد انتقاد نرم جهانپور سخنگوي وقت وزارت بهداشت به چين، با واكنش وزارت خارجه روبهرو شد. فرض كنيد كه سخنگوي وزارت بهداشت ميگفت امريكا شوخي بدي با جهان درباره كرونا ميكرد و سخنگوي خارجه كشور توي دهن او ميكوبيد. نه اين اتفاق نميافتاد ولي چرا وزارت خارجه ما به چين حساس و به ساير كشورها غيرحساس است. اين نشان از نگاه افراطي به شرق است. اين حد كرنش ممكن است يك سياست موقت باشد اما اگر يك سياست اشتباه باشد چه؟ سناريوهاي ديگر بررسي شدهاند؟ اگر مقابل چيني كه در صورت پيروزي ترامپ از دست خواهد رفت يك تمايل افراطي غيرمنطقي به سياستهاي كلان وزارت خارجه رسوخ يافته باشد باشد (كما اينكه يك نگاه اجنبيپرستي صرف، بعضا در بعضي ايرانيان امريكاپرست هست)، آيا ريشههايش يك نگاه ساختاري يكطرفه نيست كه به صرف روابط خصوصي سودآور براي بعضي گروههاي كوچك اقتصادي احتمالا به ريشههاي اقتصادي سياسي عميقي رسيده كه احتمال اشتباه در بلندمدت براي ايران دارد؟ آيا وزارت خارجه حاضر به طرح موضوع و تشريح احتمالات و تصميمات براي سپهر خارجي كشور در آستانه كارزار انتخاب رييسجمهور امريكا هست؟ لذا از آقاي رييسجمهور و جناب ظريف و افراد حقيقي و حقوقي شوراي امنيت ملي بايد تقاضا كرد كه در كنار نگاه به شرق، نيمنگاهي به سناريوي باخت بايدن، تهاجم اقتصادي سياسي امريكا به كشورهاي حوزه جاده ابريشم و وضعيت چين (كه احتمالا منبع انتشار ويروس كرونا و ساير بلايا معرفي خواهد شد و گاردي جهاني عليه آن گرفته خواهد شد) داشته باشيد. ايران بايد سناريوي دومي براي اين وضعيت داشته باشد و سرنوشت خود را به صورت فعلي (ايدئولوژيك) به چين كمونيست پيوند نزند. نگاهي بدبينانه ميگويد، روي كار آوردن ترامپ در امريكا براي مهار اژدهاي زرد بود؛ اژدهاي زردي كه بهترين رابطه را با اسراييل دارد تا بر لابيهاي داخل امريكا براي اين تفوق، از آيپك تا اپل را همراه خود سازد. سناريوها بايد به دقت و در وقت مقتضي بررسي شوند. ممكن است بعدها توافقات قبل از انتخابات امريكا را قمار اشتباه تهيدستانهاي بدانيم. ما تمام كاركردهاي سنتي يك كشور تاثيرگذار در ساختار جهاني؛ از اوپك تا غيرمتعهدها تا جهان اسلام را دو دوستي در اين قمار راهبرد آزمون نشده (نگاه به شرق) از دست داديم. لطفا در فكر پلان B باشيد. آن قمار از هماكنون پايان غافلگيركنندهاي را براي ايران درنظر گرفته است. ما بايد براي شرايطي غيرهمخوان با اهداف ايدئولوژيگ (گروه چين و روسگرا در ايران) يك سناريوي دوم تمهيد كرده باشيم، شايد راهي مانند هند؛ هندي كه از دوطرف ماجرا در حال بهرهوري است با آنكه ژئوپلتيك ايران را ندارد، هندي كه هنوز در صدر غيرمتعهدهاست.