• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4759 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۱۳ مهر

چه كاري دوست داري؟

جواد ماهر

علايق و استعدادهاي دانش‌آموزان هنرستان فرق مي‌كند. امروز كه سر كلاس دوازدهم برق صنعت، سر صحبت را با آنها باز كردم فهميدم. از آنها خواستم كار مورد علاقه‌شان را بگويند. اولين نفر گفت:«خوانندگي» و يك دهن شعر محلي خواند. نفر دوم گفت:«كفتربازي» و از عشق و علاقه‌اش به كبوترها گفت. من هم از لذتم هنگام ديدن چرخيدن دسته‌اي كبوتر دور سر شهر گفتم. نفر بعدي گفت:«گوسفند.» گفتم:«بيشتر توضيح بده.» گفت:«بزرگ كردن و كشتن گوسفند.» با ناراحتي پرسيدم:«كشتن؟» گفت:«بله، آقا، پدر ما قصاب است. ما اين كار را دوست داريم.» نفر بعدي گفت:«تراكتور.» گفت:«از رانندگي و كار با تراكتور خوشم مي‌آيد.» پرسيدم:«مگر چه لذتي دارد؟» گفت:«با تراكتور مي‌تواني روي هر زميني بروي. روي زميني كه ماشين معمولي نمي‌تواند برود مثل شيار يا جوي آب.» نفر بعدي گفت:«چوپاني.» گفتم:«به‌به، چوپاني را دوست داري؟» گفت:«نه، آقا. مجبوريم.» گفتم:«چه كاري دوست داري؟» گفت:«نمي‌دانم.» نفر بعدي گفت:«رنگ‌آميزي ساختمان.» گفت«يك‌بار انجام داده و خوشش آمده.» نفر بعدي:«ماشين سنگين.» گفتم:«شب بيداري دارد.» گفت:«عاشق اين كاريم، آقا. شب بيداري و چاي و تخمه و موسيقي و رانندگي.» نفر آخر گفت:«نيروي انتظامي.» پرسيدم:«چرا؟» گفت:«دوست داريم مجرم‌ها را بگيريم.» يك نفر صدا زد:«معتادها را.» پسرك ماسكش را پايين كشيد و گفت:«ما از مصرف مواد متنفريم، آقا. وقتي كسي جلوي‌مان اين كار را مي‌كند بدمان مي‌آيد.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون