«اعتماد» از احتمال حمايت جناحها و طيفهاي سياسي از «علي لاريجاني» گزارش ميدهد
اصلاحطلبِ اصولگرايان، اصولگراي اصلاحطلبان
چند ماه به انتخابات رياستجمهوري مانده و هر روزي كه ميگذرد، صفحات سياسي مطبوعات و رسانهها، انتخاباتيتر از روز پيش به نظر ميآيد؛ شبيه به حركات و سكنات سياسيوني كه شفاف و علني يا چراغخاموش و پنهاني خود را براي يك نبرد انتخاباتي تمامعيار مهيا ميكنند و يك روز به فلان شهرستان محروم سر ميزنند و روز بعد از تريبون رسانهاي رسمي يا حساب كاربري شخصي، سخني ميگويند و موضعي ميگيرند عمدتا با دو ويژگي ثابت؛ نقد وضع موجود، نويد بهبود اوضاع! هنوز اما فضاي سياسي- رسانهاي مملكت و متعاقبا حركات و سكنات كانديداهاي 1400 آنقدر «انتخاباتي» نشده كه آنها همگي راسا وارد گود شوند و انگار اغلب هنوز منتظرند كه ديگران دربارهشان نظري بدهند و موضوعي اتخاذ كنند؛ هر چند همين حالا هم هستند چند نفري از اين فهرست دستكم 30 و دستبالا 50 نفره كانديداهاي احتمالي كه شخصا ميكروفن به دست گرفته و از مشكلات امروز و فرداهاي بهتر ميگويند. يكي از اين جماعت اما همزمان يكي از مرداني است كه در اين فهرست بيشتر سوژه اظهارنظرها و تحليلهاي انتخاباتي است و كمتر از ديگران، خود سخني ميگويد كه رنگ و بوي انتخاباتي داشته باشد و داراي آن دو ويژگي ثابتي كه پيشتر اشاره شد. علي لاريجاني رييس مجالس هشتم، نهم و دهم، دبير اسبق شوراي عالي امنيت ملي و نيز رييس سالهاي نسبتا دور سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي كه اگر به واقع وارد گود رقابت 1400 شود اين دومين بار خواهد بود كه اقبالش را براي تصاحب بالاترين كرسي اجرايي مملكت ميآزمايد و جالب آنكه حالا برخلاف تجربه نخست اگرچه هنوز هر چه درباره انتخابات گفته شده و ميشود، گمانهزني است اما دستكم برخي بر اين باورند كه اگر لاريجاني وارد ميدان انتخابات شود احتمالا رقيبي است سرسخت براي هر يك از چندين و چند سياستمدار ديگري كه در سر سوداي «پاستور» دارند. اين را حتي برخي منتقدان او هم اعتراف ميكنند. چنانكه سيدحسين نقويحسيني كه بهعنوان سخنگوي فراكسيون نمايندگان ولايي كه بهنحوي مقابل طيفي از ديگر اصولگرايان آن روزهاي پارلمان كه عمدتا حامي لاريجاني بودند، قرار داشت به نامهنيوز گفته كه « اريجاني اگر بتواند توافق اصلاحطلبان و مستقلان را در حمايت از خود به دست بياورد و پايگاه اصلي راي را مديريت كند قطعا جديترين رقيب جليلي خواهد بود.» البته اينكه سياستمداري از جنس نقويحسيني اينچنين از جليلي به عنوان رقيبي سرسخت نام ببرد به هيچ عنوان عجيب و بعيد نيست و آنچه كمي دور از انتظار و البته شايد به همين دليل نزديك به واقعيت است، اعتراف يكي از منتقدان لاريجاني است به قدرت او در صورت ورود به ميدان 1400. با اين همه البته هنوز معلوم نيست كه لاريجاني به واقع وارد كارزار انتخابات خواهد شد يا نه و واقع امر آن است كه دستكم بنابر اظهارات يكي از نزديكترين نمايندگان دوره نهم و دهم به لاريجاني او هيچ تحرك انتخاباتي را آغاز نكرده و آن طور كه اين نماينده پيشين به «اعتماد» گفته، لاريجاني اين روزها درگير بررسي قرارداد 25 ساله ايران و چين است كه اخيرا به موضوع رسانهها تبديل شد و از قضا جار و جنجالي فراوان به همراه داشت. اين اظهارات و گمانهزنيهاي مثبت درباره علي لاريجاني اما تنها از جانب اصولگرايان مطرح نيست و حالا چند سالي است دستكم طيفي خاص از جناح چپ و اصلاحطلبان از قدرت و كارداني لاريجاني ميگويد. طيفي كه احتمالا نقويحسيني نيز از احتمال حمايتشان از لاريجاني ميگفت و جالب آنكه همين ديروز يكي از چهرههاي شاخص اين طيف اصلاحطلب با خبرگزاري دولتي ايرنا به گفتوگو نشست وجالب آنكه همان طور كه نقويحسيني اصولگرا، لاريجاني را كانديداي اصطلاحطلبان و مستقلين معرفي كرده، محمد عطريانفر، عضو شوراي مركزي كارگزاران نيزكه لاريجاني را بهترين گزينه براي جناح راست و اصولگرايان ميخواند، از اين گفته اصلاحطلبان در شرايطي كه كانديدايي نداشتند بايد از «اصلح موجودين» حمايت كنند. توصيفي كه حالا چند سالي است كارگزارانيها از آن به نحوي مترادف نام «علي لاريجاني» استفاده ميكنند.