درباره صندوق ذخيره فرهنگيان
اما به نظر ميرسد كه نيكدل و ديگر مديران كنوني صندوق بايد تعيين تكليف دو مورد را در دستور كار خود بگذارند تا در فرصتي كه تا پايان دولت دوازدهم باقي مانده كار خوب آنها نيمه نصفه رها نشود. نكته نخست به همين تعيين تكليف ماهيت صندوق برميگردد كه در بالا به آن پرداخته شد. نكته دوم گرفتن طلب صندوق از دولت بابت برنامه پنجم توسعه است. شوربختانه در برنامه پنجم توسعه كه در عمل 5 سال، از سال 90 تا 95، به طول كشيد كمك دولت به صندوق- ماده 5 اساسنامه صندوق- در نظر گرفته نشد. حميدرضا حاجيبابايي، وزير وقت آموزش و پرورش هم كه برنامه پنجم در زمان وزارت ايشان نوشته شد هيچ توجه و اعتراضي نسبت به اين پايمال شدن حقوق فرهنگيان عضو صندوق از خود نشان نداد. در چند سال گذشته و در دولتهاي يازدهم و دوازدهم،گويا بخشي از اين طلب پس گرفته شده اما متاسفانه دولت از پرداخت همه آن سر باز ميزند و در واقع محل استناد آن نيز حكمي است كه بنا به شنيدهها در دادگاه تجديدنظر مبني بر محق نبودن صندوق صادر شده است. پيشنهاد ميشود صندوق ذخيره فرهنگيان مبلغ دقيق اين طلب خود را كه گويا حدود 400 ميليارد تومان است، اعلام كند و از همه توان خود براي گرفتن آن به كار گيرد. در اين زمينه نقش وزير آموزش و پرورش ميتواند پررنگتر از هر كس ديگري باشد كه بتواند در هيات دولت به رايزني بپردازد و دولت را مجاب به پرداخت بدهي خود به صندوق كند.