روايتي از محمدجعفر ياحقي در چهلمين روز درگذشت استاد
شجريان، احياگر همپوشاني شعر و موسيقي
اعتماد: محمدجعفر ياحقي، عضو پيوسته شوراي فرهنگستان زبان و ادب فارسي و مدير خردسراي فردوسي در مراسم چهلمين روز درگذشت مرحوم محمدرضا شجريان كه شامگاه ۲۶ آبانماه، به همت خردسراي فردوسي و انجمن ادبي سياوش به صورت مجازي برگزار شد، درباره جنبههايي از كار فرهنگي و هنر شجريان سخنراني كرد. بخشهاي از گفتههاي او را در ادامه ميخوانيد.
با جمعآوري و گردآوري سرودهها و نگاشتههاي دوستداران شجريان كه به اندازه جمعيت ايران و فارسي زبان هستند، برخي از آثار را گلچين كرديم و در مجموعهاي كه عنوان آن «مهمان مهر» است به چاپ رسانديم. اين عنوان به دليل مهري است كه در سخن حافظ و آواز شجريان وجود دارد و اتفاقي كه ماه مهر افتاده است. شجريان هم متولد مهرماه است و هم متوفي مهرماه و با مهري كه به فردوسي داشت در كنار آرامگاه فردوسي آرام گرفت. اين يك سنت ديرينه در فرهنگ و زبان فارسي بوده كه هميشه موسيقي و شعر با يكديگر تلازم داشته است. در گذشتههاي دور و در پيش از اسلام، شعر در خدمت موسيقي بود، موسيقي بيشتر خود را نشان ميداد و زبان، بيان و كلام در واقع بستر القاي موسيقي بود. طوري كه ما از شعرهاي پيش از اسلام خيلي خبري نداريم اما از موسيقي آن آگاه هستيم. باربد، نكيسا، رامتين و سركش شخصيتهاي برجستهاي بودند كه در عصر ساسانيان فضاي فرهنگ ايران را با كمك ادبيات و شعر تلطيف ميكردند. البته آنقدر موسيقي در آن زمان پررنگ بود كه شعر خيلي جلوهاي نداشت. در دوره پس از اسلام، زماني كه زبان فارسي دري احيا شد هنوز اين سنت ادامه داشت، اما به دليل ممنوعيتهايي كه در فرهنگ اسلامي براي موسيقي بهطور عام و برخي موسيقيها بهطور خاص بود، كمكم فاصله بين موسيقي و ادبيات ايجاد شد. در حالي كه در همان قرون اوليه بسياري از شاعران ما موسيقيدان نيز بودند. ميدانيم كه رودكي هم شاعر بوده و هم موسيقيدان و با كمك موسيقي، شعر خود را موثر ميكرده است. در واقع موسيقي وسيلهاي براي ابلاغ مفاهيم و انديشههاي موجود در شعر و ادب بود. در بسياري از دورهها خود شاعران، موسيقيدان بودهاند و با هنرشان به تبليغ انديشههاي شعري خود ميپرداختند، مانند رودكي و منوچهري، اما برخي از شاعران كه توانايي ابلاغ موسيقي را نداشتند، معمولا براي تبليغ سخن خود موسيقيدان استخدام ميكردند و از آنها براي خواندن آهنگين شعر خود استفاده ميكردند و به اصطلاح به اين افراد راوي ميگفتند، چون شعر شاعران را روايت ميكردند. به همين جهت بود كه تاثير زيادي بر مخاطب گذاشته ميشد... متاسفانه بعدها اين كار سستي گرفت و ارتباط بين موسيقي و شعر كمرنگ شد. اما بايد درود فرستاد بر روان پاك محمدرضا شجريان كه اين سنت را در روزگار ما احيا كرد. برپايي سنت همپايي، هماهنگي و همدوشي شعر و موسيقي كاري بود كه شادروان شجريان در كار خود عرضه كرد و اميدواريم كه اين سنت همچنان ادامه داشته باشد. يقينا اين سنت از طريق نسلهاي بعد و به خصوص از طريق همايون شجريان كه جانشين بحق پدرش است بايد ادامه پيدا كند و تلازم و همراهي را به خصوص با ادب سنتي خود شاهد باشيم.