اعضاي شوراي شهر با از دستور خارج شدن يك لايحه موافقت كردند
مدافعان پيادهرو فروشي عقبنشيني كردند
نورا حسيني
پس از هفتهها كه لايحه طرح ساماندهي پياده روها در دستور جلسه شوراي شهر تهران قرار ميگرفت و نوبت به رسيدگي آن نميرسيد روز گذشته اين لايحه براي برگزاري جلسه با منتقدان پس گرفته شد.
لايحه پر حاشيهاي كه از همان ابتدا منتقدان جدي در داخل شوراي شهر تهران و ميان فعالان شهري و دستفروشان داشت. بر اساس اين لايحه كه مخالفانش آن را پيادهروفروشي ميناميدند يك سوم از پيادهروهاي بالاي شش متر را ميتوانستند به صنوف اغذيه اجاره بدهند.
در لايحه طرح بهرهبرداري از پيادهروها آمده بود: با هدف افزايش نشاط اجتماعي و ايجاد منافع اقتصادي و درآمد پايدار براي شهرداري تهران، از ظرفيت پيادهروهاي تهران براي ارايه خدمات مجاز از سوي اصناف و كسبه به شهروندان درباره واگذاري قسمتي از پاركها و ميادين و اموال عمومي اعم از عرصه و اعيان از شمول قانون مالك و مستاجر مصوب سال ۱۳۵۹ شوراي انقلاب تصميمگيري شود.
اما روز گذشته محسن هاشمي قبل از طرح اين لايحه به پيشنهاد دو عضو شوراي شهر يعني بهاره آروين و علي اعطا به هيات رييسه اشاره كرد كه خواستار آن شده بودند اين لايحه از دستور بررسي خارج شود.
در ادامه علي اعطا به عنوان يكي از پيشنهاددهندگان خروج اين دستور از بررسي توضيح ميدهد: در ۲۸ اسفندماه سال گذشته لايحه طرح بهرهبرداري از پيادهروها از سوي شهرداري به شورا ارسال و كار مفصلي روي اين لايحه در شوراي شهر انجام شد.
او با بيان اينكه بررسي اين لايحه به دو كميسيون برنامه و بودجه و معماري و شهرسازي سپرده شد، با اين حال دو كميته طرحهاي شهري و كميته شفافيت به صورت خاص روي اين موضوع تمركز كرده و جلسات مختلفي را براي بررسي ابعاد مختلف اين پيشنهاد برگزار كردند. او يادآور ميشود: كارگروهي تشكيل شد و جلسات مختلفي با حضور كارشناسان مختلف براي بررسي ابعاد اين لايحه تشكيل داديم؛ با اين حال در روزها و هفتههاي اخير تماسهاي زيادي از سوي اساتيد دانشگاه، متخصصان و برخي تشكلهاي مدني داشتيم كه درخواست داشتند جلسهاي با حضور منتقدان اين لايحه برگزار شود تا آنها نيز نظرات خود را مطرح كنند.
اما محمود ميرلوحي در مخالفت با اين پيشنهاد ميگويد: استفاده از پيادهروها بنا به دلايل مختلف امروز به يك واقعيت شهري تبديل شده است و ميبينيم كه بعضيها بدون مجوز از اين فضاي عمومي استفاده ميكنند. شهرداري بايد گزارشي ارائه دهد تا ببينيم چند ميليون مترمربع از فضاهاي پيادهروها در حال بهرهبرداري تجاري است بدون آنكه حق مردم و شهر در نظر گرفته شود و متاسفانه ميبينيم كه در اين زمينه سوءاستفادههايي ميشود و حتي پول رد و بدل ميشود، اما اين پول به جيب شهر و شهرداري نميرود و بايد براي مبارزه با فساد هم كه شده هرچه سريعتر موضوع پيادهروها را تعيين تكليف كنيم.
محسن هاشمي مانند هميشه با شوخي حرفهاي جدياش را زد. او معتقد است اعضا نسبت به پيادهروها دچار فوبيا شدهاند و پيشنهاد ميكند يك كتاب كرهاي به اسم «خيابانهاي شهر من از طلا است» را اعضا بخوانند. او ميگويد: من احساس ميكنم كه شورا از طرح پيادهروها ترسيده و به همين دليل يك جلسه همانديشي برگزار ميكنم تا همه اعضا در آن حضور داشته باشند و بتوانيم نظرات همه را در آن بشنويم.
در نهايت اين لايحه از دستور كار شورا خارج ميشود.
محمد سالاري رييس كميسيون معماري و شهرسازي شوراي شهر تهران يكي از مخالفان اين لايحه در پايان جلسه شوراي شهر تهران به «اعتماد» ميگويد: متاسفانه شهرداري تهران و حوزه خدمات شهري در يك اقدام نسنجيده نسبت به ارايه طرح بهرهبرداري از پيادهراهها اقدام كرد؛ در صورتيكه اساسا رويكرد اصلي مديريت شهري دوره پنجم رويكرد انسانمحوري بوده و ذيل رويكرد انسانمحوري، به هيچ عنوان اجاره يا فروش پيادهراههاي شهر تهران آن هم با هدف درآمدزايي صرف، هيچ جايگاهي ندارد. هر چند كه دوستان ميگفتند ما هدفمان ساماندهي و ايجاد يك فضاي سرزنده براي شهر تهران است، ولي من از همان ابتدا با آن مخالف بودم به اين دليل كه پيادهراههاي شهر تهران محدوده و عرصهاي هستند به جغرافياي طرح تفصيلي شهر تهران. چطور ميشود ما كه همواره شعار ميدهيم كه بايد از مطالعه و پيوستهاي مطالعاتي و با يك نگاه چندبعدي به مسائل ورود كرده و به طرح و پروژه برسيم و براي پلازاي شهري با محدوده چندهزار متر، مشاور ميگيريم - كه كار درستي نيز است - اما در رابطه با پيادهروها اين رويكرد را نداشتيم و به موضوع پيادهراهها و مد پيادهرو به عنوان مادر مدهاي حمل و نقلي در چارچوب مفهومي TOD توجهي نشده است. از آنجايي كه پيادهراهها حق همگاني هستند و به نوعي ميتوان گفت پيادهراهها محل تجلي عيني تعاملات جامعه شهري هستند بايد كاري كنيم كه پيادهراهها به بستر اصلي حضور جامعه شهري تبديل شود.
او ادامه ميدهد: دو نگاه به موضوع پيادهروها وجود دارد يك نگاه، رهاشدگي كامل پيادهراهها ست كه اين منجر به موزاييكفروشي شده است؛ يعني به طور غيررسمي همه اين موزاييكهاي پيادهراهها در بسياري از نقاط تهران به فروش ميرود. نگاه دوم؛ نگاه بگير و ببندي است. هيچ كدام از اين نگاهها قابلپذيرش نيست؛ بلكه نگاه درست در اصل نگاه ساماندهي و كيفيتبخشي به پيادهراههاي شهر تهران هست. اين ساماندهي هم بايد با در نظر گرفتن همه ابعاد فرهنگي، اجتماعي، زيستمحيطي، ترافيكي، سيما و منظر شهري، مبلمان شهري، مناسبسازي خيابان، موضوع زيست شبانه، خيابان كامل، مسير دوچرخه و... باشد.
او با تاكيد بر اينكه در اين طرح مشاغل اقشار كمبرخوردار و غيربرخوردار شهري ديده نشدند، ميگويد: شهرها و كلانشهرهاي ما تحتتاثير سوداگري، سرمايهگذاري و تحتتاثير درآمدزايي حداكثري از همه نقاط شهر شكل گرفته و مجموعه بارگذاريها اعم از بلندمرتبهسازيها، خانهسازيها، مالها، مگامالها، پاساژها و امثالهم را شامل ميشود و تنها عرصههايي كه براي آن اقشار كمدرآمد (غيربرخوردار) باقي مانده همين پيادهراهها و خيابانها و ميادين هستند. در اين طرح ما امتياز اين مكانها را باز به اصناف ميدهيم كه جزو قشر برخوردار جامعه محسوب ميشوند.
سالاري ادامه ميدهد: حداقل جايي به نام پيادهراه مانده كه دستفروشها و مشاغل سيار و بيكانوني كه براي گذران معيشت مشكل دارند و نان ندارند كه به خانههايشان ببرند از آنجا كسب درآمد كنند كه باز هم ميخواهيم با رويكرد كيفيبخشي آن را ساماندهي كنيم و دوباره امتياز مثبت را به اصناف برخوردار ميدهيم و آن دسته را فراموش ميكنيم و حق آنها را به آينده واگذار ميكنيم! اين در صورتي است كه ما در تاريخ 27/10/97 يعني حدودا دو سال پيش، مصوبهاي بسيار مهمي را تحت عنوان طرح ساماندهي مشاغل سيار و بيكانون تصويب كرديم. در اصل اين طرح يك طرح جامعي است كه همه ابعاد را در نظر گرفته است.
علاوهبر آن اين طرح بحث پيادهراهها، موضوع بازارها، بازارچهها، شببازارها، پاركبازارها و همه اينها را در نظر گرفته اما شهرداري تهران متاسفانه اهتمامي براي اجراي آن به خرج نداده و هنوز كه هنوز است، دستورالعملهاي مربوطه عملياتي نشده است.
سالاري تاكيد ميكند: شهرداري تهران بايد يك شبيهسازي در خصوص مد حركتي پياده در شهر تهران با دادههاي قابلاعتنا انجام دهد. همه شبيهسازيهايي كه تا به حال انجام شده، براي شهرِ خودرو محور و براي خيابانها بوده كه مثلا از اين معبر در طول شبانهروز چه ميزان خودرو يا چه نوع خودروهايي عبور ميكنند يا حضور دارند. در صورتي كه براي اينكه ما بدانيم وضعيت پيادهراههاي شهر تهران در موقعيتهاي جغرافيايي مختلف و در بازههاي زماني مختلف شبانهروز در چه وضعيتي قرار دارد و به چه ميزان آنجا تردد داريم به اين موضوع توجهي نشده است .
به گفته سالاري در اين لايحه يك نسخه واحد براي كل شهر پيش بيني شده؛ اين در حالي است كه آن اصنافي كه به فرض در مناطق مركزي و جنوبي شهر ميتوانند در پيادهراهها حضور داشته باشند با شمال شهر متفاوت است يا تنها فقط شاخص عرض معبر كه بيش از سه متر باشد را آورده است و به شاخص همزمان هيچ توجهي نكردهاند. اين در صورتي است كه در برخي پيادهراهها كه عرض معبر بيش از سه متر هم دارند و با اين طرح قرار بود به آنها مجوز داده شود آنچنان تردد داريم كه اصلا امكان مبلمان گذاشتن وجود ندارد. برعكس، در برخي بازههاي زماني ميتوان اين كار را انجام داد. يعني اين ابعاد حداقلي هم در آن ديده نشده است. اساسا ما يك مفهومي در پيادهراهها با عنوان مفهوم «سطح سرويس» داريم؛ يعني ميزان حضور شهروندان در بازههاي مختلف زماني چگونه است كه به اين موضوعات در اين لايحه توجهي نشده است.
سالاري با تاكيد بر اينكه اين لايحه بايد رد ميشد و شهرداري تهران نسبت به تدوين يك مسترپلن و طرح جامع ساماندهي پيادهراههاي شهر تهران اقدام ميكرد، توضيح ميدهد: در يكي از بندهاي اين طرح جامع ميتوان به موضوع نحوه حضور اصناف در حوزه اغذيهفروشي و... پرداخت. سالاري درباره چرايي پس گرفتن اين لايحه از سوي برخي از اعضا هم توضيح داد: امروز برخي همكاران در شورا كه به جد تصويب اين لايحه را دنبال ميكردند، وقتي ديدند اكثريت اعضاي شوراي شهر بهرغم اينكه در ماههاي گذشته با نظر ارائه شده كميسيون شهرسازي و معماري همراه نبودند، ولي وقتي جامعه مدني و جامعه حرفهاي و رسانهها كمك كردند اين همراهي شكل گرفت، خوشبختانه امروز فضاي شورا به سمتي رفت كه امكان رايآوري اين لايحه به هيچ عنوان وجود نداشت و خب خودشان درخواست تجديدنظر دادند كه اين يك گام رو به جلو است و اميدواريم به طور كلي اين طرح رد شود و همان نگاه مبتني بر رويكرد جامعگرايانه كه ايجاد طرح جامع با در نظر گرفتن همه ابعاد است توسط مشاور انجام و به شورا بيايد.
محمد سالاري: اساسا رويكرد اصلي مديريت شهري دوره پنجم رويكرد انسانمحوري بوده و ذيل رويكرد انسانمحوري، به هيچ عنوان اجاره يا فروش پيادهراههاي شهر تهران آن هم با هدف درآمدزايي صرف، هيچ جايگاهي ندارد. هر چند كه دوستان ميگفتند ما هدفمان ساماندهي و ايجاد يك فضاي سرزنده براي شهر تهران است، ولي من از همان ابتدا با آن مخالف بودم به اين دليل كه پيادهراههاي شهر تهران محدوده و عرصهاي هستند به جغرافياي طرح تفصيلي شهر تهران. چطور ميشود ما كه همواره شعار ميدهيم كه بايد از مطالعه و پيوستهاي مطالعاتي و با يك نگاه چندبعدي به مسائل ورود كرده و به طرح و پروژه برسيم؟