زبان چيست؟
صادق هاشمي
ابوريحان بيروني ايراداتي به زبان فارسي داشت. امروز يكي از اين ايرادات ما را مجبور به تحمل دو معني كاملا بيربط از واژه زبان كرده است. اولين معني كه اكثر ما با شنيدن واژه زبان سريعا درك ميكنيم همان اندامي است كه در دهان ما و ديگر پستانداران و خزندگان است. جاي دوري نرويد در كلهپزيها پختهاش را و در ساندويچيها سرخ شدهاش را ميفروشند.
اما آنچه ما امروز به دنبال فهم آنيم در دهان نيست. از اين رو تلاش براي يافتن تعريف زبان، منجر به متنكاوي در متنهاي پيشينيان سپس دسترسي به متنهايي شد كه برچسبهايي مانند: مكتب لايپزيگ،گروه زبانشناسي پراگ،گروه زبانشناسي مسكو، مكتب ساختگراي امريكايي، مكتب كپنهاگ، مكتب لندن، مكتب كازان، مكتب لايدن وگروه اوپوجاز از يكديگر جدا ميشدند و در انتها، نتيجه اين متنكاوي فهرست بلند بالايي از تعريفهايي بود كه نگاشت همه آنها را در يك ستون 900 كلمهاي عملا غيرممكن است. بنابراين تعدادي از آنها كه بر حسب زمان مرتب شدهاند، يكي بعد از ديگري در ادامه ارايه شدهاند:
۱۹۰۰ ميلادي، هنري سوييت: زبان، بيان ايدهها با استفاده از كلماتي است كه از تركيب آواهاي گفتار به وجود ميآيند.كلمات با هم تركيب ميشوند و جملات را پديد ميآورند.
۱۹۱۶ ميلادي، فوردينان دوسوسيور: زبان سيستمي است كه در آن همه چيز نزديك به هم است. سيستمي از نشانههايي دلبخواهي كه داراي دو بخش صورت و معني هستند. اين سيستم هم چيزهايي كه لمس شدهاند را و هم بيان آنها را شامل ميشود. در اين سيستم بيان و آنچه لمس شده به هم پيوند ميخورند. بيان شامل صداها و نويسههايي است كه نوع بشر براي ارتباط توليد ميكند.
۱۹۴۲ ميلادي، برنارد بلاچ و جورج لئونارد تراگر: زبان سيستمي از نمادهاي آوايي دلبخواه است كه يك گروه اجتماعي براي رسيدن به هدفي مشترك از آن در تعامل با يكديگر استفاده ميكنند.
1953 ميلادي، لويي يلمزلف: زبان متشكل از محتوا و بيان است. محتوا و بيان با فرآيند تبديل به هم متصل ميشوند و بين محتوا و بيان هيچ تناظر يك به يكي وجود ندارد. زبان متشكل از سيستم و تواليهاست كه رابطه خاصي بينشان وجود دارد.
۱۹۵۷ ميلادي، نوام چامسكي: زبان مجموعهاي (متناهي، يا نامتناهي) از جملات است كه هر يك از نظر طول متناهي و از عناصر عضو يك مجموعه متناهي ساخته ميشوند.
۱۹۶۳ميلادي، اميل بونيست: منظور فوردينان دو سوسيور اين است كه بخشهاي زبان صرفا با ارتباطشان با هم قابل تعريفند.
۱۹۸۵ ميلادي، مايكل الكساندر كرك وود هاليدي: زبان پديد آمده از جامعه و پديد آورنده جامعه انساني است. زبان يك سيستم نشانهاي است اما نه به معني سيستمي از نشانهها بلكه به عنوان منبعي از معني.
نكته جالبي كه در تمام تعريفهاي پيش رو به جز يكي از آنها وجود دارد، توصيف زبان به عنوان يك سيستم است اما آنچه اين تعريفها را از يكديگر متفاوت ميكند، سعي در توصيف عملكرد چنين سيستمي، يا سعي در تشريح و معرفي بخشهاي سازنده آن است و علاوه بر آن سعي در بيان كاربرد آن است. با كمي دقت متوجه ميشويم كه انگار از نظر هنري سوييت زبان مانند يك دستگاه چيدمان عمل ميكند كه هنگام بيان فعال ميشود و تعدادي صدا به عنوان ورودي در آن ريخته ميشوند و دستگاه آنها را كنار هم ميگذارد و در خروجي كلمه پديد ميآيد، يا تعدادي كلمه در آن ريخته ميشوند و در خروجي جمله پديدار ميشود. از سويي ديگر فوردينان دو سوسيور و به مرور زمان متفكران پس از او به غير از چامسكي نيز سعي داشتهاند جزييات بيشتري از اين دستگاه چيدمان و توصيف بخشهاي مختلف آن و تكميل توصيف عملكرد و كاربرد آن ارايه دهند. از منظر آنها انگار ما با دستگاهي كه خود متشكل از دستگاههاي ديگر است مواجهيم يا به عبارتي سيستمي متشكل از خردهسيستمهاي ديگر كه هر لحظه پيش از شروع به بيان كردن به كار ميافتند و خروجي هر خردهسيستم تامينكننده ورودي خردهسيستم ديگري است تا در انتها صدايي از حلقمان به بيرون آيد. اين صدا، تنها يك موج مكانيكي ناشي از ارتعاش لايههاي هوا نيست بلكه قرار است اين صدا با تمام صداهايي كه شنيدهايم متفاوت باشد. قرار است اين صدا موجي ديگر را به ساير امواج موجود در محيط اطرافمان اضافه كند، لايههاي هوا را بلرزاند و ارتعاش لايههاي هوا به پرده گوش ضربه بزند و هر ضربه تبديل به پالسي الكتريكي شود كه از عصب به سوي جايي در مغزمان حركت كند، تحت فرآيندي به نام ادراك قرار گيرد و يك معني از فرآيند ادراك به وجود آيد.
پس خروجي زبان به عنوان يك سيستم، تواليهايي از صوت هستند كه معني دارند. اما سوال اين است كه چگونه ميتوان اين تواليها را معنيدار كرد؟ اگر علاقهمند به گذشته هستيد بايد سوال ديگري را نيز طرح كرده باشيد، اولين صداي معنيدار چه زماني و كجا توسط زبان توليد شده است؟ راستي آيا اين زبان سيستمي است كه فقط در اختيار انسان است؟ و اگر علاقهمند به آينده بايد بپرسيد زبان ماشينها چيست؟ در شمارههاي آتي اين روزنامه و در همين ستون با اندكي كمك از زيستشناسي، انسانشناسي، باستانشناسي و علوم كامپيوتر به يافتن پاسخي براي اين سوالات ادامه خواهيم داد.