گفتوگوي «اعتماد» با حسن رسولي، عضو حقيقي نهاد اجماعساز
ماموريتمان اتحاد حداكثري اصلاحطلبان است
آقاي رسولي! اعضاي حقيقي نهاد اجماعساز انتخاب شده و اين نهاد بهزودي شروع به كار ميكند؛ به نظر شما اين نهاد تا چه ميزان در پيشبرد اهداف جريان اصلاحات موثر و موفق خواهد بود؟
ما اصلاحطلبيم و بايد هر كاري كه براي پيشبرد اهداف اين اصلاحات لازم باشد، انجام دهيم و نبايد از قبول مسووليتها شانه خالي كنيم. اما لازم به ذكر است كه من در فرآيند انتخاب اين فهرست 15 نفره تعيينكننده نبودم. شايد دوستان تصورشان اين بوده كه من عضو شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان بودم، پس مشكلي با حضور در اين نهاد نيز ندارم؛ بنابراين نام بنده را نيز در فهرست نهايي قرار دادهاند ولي در اين باره با من صحبتي نشده است. در توضيح ميزان اثرگذاري اين نهاد بايد بگويم كه تنها بخشي از موضوع انتخابات به جريانات سياسي از جمله جريان اصلاحات مربوط است و ساير ابعاد آن، متاثر از تصميماتي است كه دستگاهها و مراجع ذيربط در حوزه نظارت و اجرا - ازجمله شوراي نگهبان، وزارت كشور و هياتهاي اجرايي- اتخاذ ميكنند. در اين عرصه رقابت سياسي انتخابات، آنچه به جريان اصلاحات مربوط ميشود، نقش و جايگاه اين نهاد اجماعساز، حداكثرسازي همگرايي و وفاق بين احزاب و ساير ظرفيت اصلاحطلبي است. درنتيجه نهاد اجماعساز ميكوشد كه مجموعه اصلاحات براي سطح عملياتي به يك پيوستگي و انسجامي قابلقبول برسد. در گذشته هم شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان همين وظيفه را برعهده داشت و در آينده نيز تبعا انتظار ميرود اين نهاد تازهتاسيس كه متشكل است از دبيران كل احزاب اصلاحطلب و تعدادي عضو حقيقي كه بنابه سازوكاري كه دوستان تعيين كردند، انتخاب شدند، ماموريت حداكثرسازي انسجام، وحدت و همگرايي ميان اصلاحطلبان را دنبال كند.
باتوجه به برخي انتقادها نسبت به نحوه عملكرد شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان آيا ميتوان اميدوار بود كه اين نهاد تازهتاسيس به سرنوشت شورايعالي دچار نشود؟
بايد توجه داشته باشيم كه ساختار اين نهاد جديد با عنوان نهاد اجماعساز با ساختار شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان چندان تفاوتي ندارد و عملا تنها اعضا تغيير كردهاند. دبيران كل احزاب كه پيش از اين هم حضور داشتند و درمورد ساير افرادي كه با عنوان اعضاي حقيقي به اين جمع اضافه شدند، شاهد تغييرات نسبت به گذشته هستيم ولي فلسفه وجودي، رسالت و كاركرد آن نسبت به شوراي عالي سياستگذاري تغييري نكرده است. اما درباره سرنوشت آن بايد گفت كه اين نهاد، به نحوي يك شوراي عالي محسوب ميشود. اتفاقا در جريان اصولگرا نيز همين وضع حاكم است. اصولگرايان در هر يك از فصول و مقاطع انتخاباتي، از تابلوهايي متفاوت براي اجماعسازي استفاده كردند و به نظر من اين يك انتخاب اجتنابناپذير است كه متوجه هر دو جريان سياسي است. چون تعدد احزاب كنار ساير عواملي كه كاهشدهنده قوام و استحكام احزاب گسترده هستند، باعث شده هر دو جريان سياسي، به ناچار دست به دامان سازوكاري از جنس چنين نهادهايي شوند. قطعا بهتر خواهد بود كه نظام سياسي، حقوقي، حزبي و انتخاباتي كشور به گونهاي اصلاح شود كه احزاب پرشمول به لحاظ حوزه نفوذ، راسا اين نقش را ايفا كنند ولي در حال حاضر اين شرايط مهيا نيست و در دوره گذار هستيم. بنابراين براي جلوگيري از تفرق و عدم انسجام، چارهاي نيست، مگر استفاده از چنين نهادهايي.