گزارشي از پيامدهاي موضعگيري اخير رييس دفتر روحاني عليه اصلاحطلبان
ائتلاف سياسي يا وزنكشي انتخاباتي؟
محمد هاشميرفسنجاني: نه اظهارات واعظي درست بود، نه سخنان خرازي!
گروه سياسي
تاكتيك ائتلاف براي پيروزي در انتخابات رياستجمهوري 1400 هنوز براي اصلاحطلبان محل پرسش و اما و اگر است. برخي در اين جريان تاكيد دارند كه شرايط به گونهاي است كه اين جريان سياسي بدون ائتلاف نميتواند در ميدان رقابت با رقباي اصولگرا پيروز شود؛ چراكه وضع و حال پايگاه رايشان چندان مساعد نبوده و اين جريان سياسي حالا ديگر از ضريب نفوذ گذشته نزد حاميانشان برخوردار نيست و هم اينكه ممكن است كانديداي آنان نتواند از سد شوراي نگهبان عبور كند. در مقابل برخي ديگر استدلال ميكنند كه كانديداي غير اصلاحطلب در صورت پيروزي پاسخگوي مطالبات و اهداف اصلاحطلبان نيست و مسير و اهداف خود را دنبال ميكند. اين استدلالها طي روزهاي اخير كمي از موضعگيري انتخاباتي فراتر رفته و به سخناني تند بين اعضاي دولت روحاني و برخي اصلاحطلبان تبديل شده است. پيش از اين وقتي اصلاحطلبان اعلام ميكردند كه ديگر قصد ندارند تجربه ائتلاف را در انتخابات رياستجمهوري تكرار كنند، بهطور روشن منظورشان دولت حسن روحاني بود، اما اين موضع را با ادبياتي تند و تيز بيان نميكردند. تا اينكه با نزديك شدن به انتخابات سرنوشتساز 1400 مواضع اصلاحطلبان نيز صريحتر شد و از جمله اين اواخر صادق خرازي رسما حسن روحاني و همراهانش را خطاب قرار داد. خطابي البته توام با عتاب كه باعث شد محمود واعظي، رييس دفتر رييسجمهوري و البته از چهرههاي اصلي حزب اعتدال و توسعه نسبت به انتقاد دبيركل حزب نداي ايرانيان واكنش نشان دهد. اينطور بود كه مخالفان تكرار تجربه نه چندان كامرواي ائتلاف و موافقان اين تجربه سياسي در جريان اصلاحات، عملا و علنا وارد موضعگيري جدي و جنجالي شدند. رويدادي كه به نظر ميرسد بر تاكتيك و تصميم انتخاباتي جريان اصلاحات در ماههاي آينده تاثيري بسيار داشته باشد. جلال جلاليزاده، كنشگر سياسي اصلاحطلب همين ديروز در اين باره اظهارنظر كرده و گفته است: «به نظر من اصلاحطلبان چه موفق شوند كه راي بياورند و چه موفق نشوند، بايد مستقل عمل كنند.» اين عضو ارشد حزب اتحاد ملت به پايگاه خبري-تحليلي نامهنيوز گفته است: «نبايد اينطور باشد كه مثل دو دوره گذشته دولتي روي كار بيايد و افرادي مثل واعظي سمت بگيرند كه نهايتا به همه حمايتها لگد بزند و بگويد كه اصلاحطلبان هيچ نقشي نداشتهاند!»
اشاره جلاليزاده از قضا به همان جدال لفظي مربوط است كه اخيرا ميان دبيركل حزب اصلاحطلب نداي ايرانيان و عضو ارشد حزب اعتدال و توسعه در گرفته است. چنانكه به تازگي محمود واعظي در قامت رييس دفتر رييسجمهوري در واكنش به اظهارات صادق خرازي گفته بود: «آن زمان (در آستانه انتخابات 92) نظرسنجيها فاصله معناداري ميان راي روحاني و عارف را نشان ميداد؛ بهطوري كه روحاني جزو نفرات اول و دوم بود. بر همين اساس خودشان و بيشتر از همه سيدمحمد خاتمي و دوستان آنها تصميم گرفتند عارف كه ديگر شانسي براي رقابت نداشت، كنار برود. آنها آزاد بودند به قاليباف يا كسي ديگر راي دهند اما مردم تصميم گرفتند به دكتر روحاني راي دهند؛ بنابراين حرفي كه او (صادق خرازي) ميزند، نادرست است... اين دولت همفكران آنها را در استانداريها و سمت معاونت وزير به كار گرفت و امروز به جاي تشكر، طلبكار هم شدند و حرفهاي بيربط ميزنند و الان كه زمان انتخابات شده در پي يكسري حرفهاي بيپايه و اساس هستند.» با اين حال برخي معتقدند كه اين سخنان ميتواند بداخلاقي سياسي را در آستانه انتخابات رواج داده و به شكاف ميان نيروهاي اصلاحطلب بينجامد. محمد هاشميرفسنجاني، از اعضاي موثر حزب كارگزاران سازندگي كه در اين غائله سعي كرده ميانداري كند، ميگويد: «اين سخنان آقاي واعظي در واقع واكنشي است. نه آن حرف قبلي درست بوده و نه حرف آقاي واعظي.» او به «اعتماد» گفته است: «مثل معروفي است كه ميگويد در دعوا حلوا خيرات نميكنند. وقتي بداخلاقي شروع ميشود، ممكن است با همان روال ادامه پيدا كند و اين درست نيست. من اين نوع ادبيات را قبول ندارم. اينها زيبنده مسوولان جمهوري اسلامي و نظام اسلامي نيست. معتقدم فرد مسلمان نبايد چنين رفتاري داشته باشد.» حزب كارگزاران سازندگي، شايد مهمترين تشكيلات در جريان اصلاحات باشد كه حتي تا همين چندي قبل هم در لفافه از ايده كانديداي ائتلافي حمايت ميكرد و حالا اگرچه صراحتا اين احتمال را رد ميكند، اما در سالهاي فعاليت مجلس دهم و در جريان رقابتهاي درون پارلماني ميان عارفِ اصلاحطلب و لاريجانيِ اصولگرا نيز همواره طرف دومي را ميگرفت. محمد هاشمي به عنوان يكي از اعضاي اين تشكيلات سياسي گفته است: «واقعيت اين است كه تا به حال از سران جريان اصلاحات چنين سخني شنيده نشده كه بگويند به ما پست ندادند؛ چون هرگز سهمخواهي مطرح نبوده و اصولا نگاه به حضور در دولتها، بر اساس نگاه خدمت به مردم است، نه نگاه مبتني بر سهمخواهي.» او ميگويد: «در عين حال ميبينيم دولت در سطوح مختلف از جمله وزرا، معاونان و استانداران و كادرهاي مختلف از همه جريانهاي سياسي استفاده كرده و در حال حاضر نيز اگر به تركيب دولت روحاني نگاه كنيد، ميبينيد اينگونه نيست كه اين دولت بدون مشاركت همه جريانهاي سياسي اداره شود.» او در حالي از اسحاق جهانگيري به عنوان يكي از چهرههاي اصلاحطلب فعال در دولت اعتدالي حسن روحاني نام برده كه از قضا حالا در آستانه انتخابات از او به عنوان يكي از كانديداي احتمالي اصلاحطلبان در انتخابات پيشرو ميشنويم. اما جداي از تحليل اخلاقي، اين نوع برخورد و اين دست اظهارات جنجالي منجر به بالا گرفتن نگراني ناظران درباره تصميمگيري نهايي درون جريان اصلاحات شده و برخي ناظران معتقدند كه اين دست اختلافات ميتواند بر تصميم انتخاباتي ماههاي آينده جريان اصلاحات و البته اعتداليون تاثيري منفي برجاي بگذارد. آن هم در حالي كه دستكم طيفي - اگرچه در اقليت- معتقدند كه چنانچه ائتلافي شكل نگيرد، احتمال پيروزي اصلاحطلبان ناچيز است. محمد هاشمي در اين باره توضيح ميدهد: «ضريب نفوذِ هيچ كدام از احزاب سياسي به اندازهاي نيست كه بتوانند بهطور مستقل و بدون ائتلاف وارد انتخابات شوند و بعد بتوانند پيروزي انتخابات را به دست بياورند. باتوجه به اين نكته هر حزب يا جرياني براي پيروزي در انتخابات به ائتلاف نياز دارد و شايد ائتلاف در اين مسير اجتنابناپذير باشد.» او در عين حال تاكيد كرده كه اگر هدف از شركت در انتخابات، «صرفا وزنكشي» باشد و اين جريانها بخواهند ببينند ضريب نفوذشان تا چه ميزان است، آنگاه ميتوانند بهطور مستقل وارد ميدان شوند. هاشمي گفته است: «معمولا هيچ جرياني با هدف وزنكشي سياسي در انتخابات شركت نميكند، بلكه با هدف پيروزي وارد ميدان ميشود و در نتيجه پيشبيني ميكنم در اين انتخابات هم هر جرياني كه ائتلاف كند، ميتواند پيروز باشد.» همزمان با اين اظهارات محمد هاشمي اما اكثريت بزرگي در نهاد اجماعساز اصلاحطلبان بارها و بارها اعلام كردهاند كه راهبردشان در انتخابات آينده، تمركز بر كانديدايي تماما اصلاحطلب است. آنان معتقدند سرمايهگذاري روي كانديدايي كه از جنس اصلاحطلبان نيست، به سرمايه اجتماعي اين جريان سياسي ضربه سنگيني وارد ميكند. در اين ميان اما بحث ائتلاف ميان اقليتي از اصلاحطلبان و حاميان دولت حسن روحاني بهويژه اعضاي حزب اعتدال و توسعه با محوريت برخي اصولگرايان ميانهرو همچون علي لاريجاني نيز مطرح است و به نظر ميرسد دولتيها در نظر دارند از لاريجاني براي حضور در انتخابات رياستجمهوري 1400 حمايت كنند. هرچند پر واضح است كه اين جريان سياسي هرگز نميتواند به تنهايي و بدون حمايت اصلاحطلبان كاري از پيش ببرد و لاريجاني نيز به اين موضوع آگاهي دارد. چنانكه گفته ميشود او منتظر است تا شرايط مساعد شود و بعد تصميم نهايي خود را براي كانديداتوري در انتخابات اعلام كند. اين در حالي است كه بخش چشمگيري از اصلاحطلبان مقابل اين استراتژي مقاومت ميكنند و حالا با شدت يافتن تنش ميان اصلاحطلبان و دولت درباره ائتلاف در انتخابات آينده به نظر ميرسد فاصله اصلاحطلبان با حمايت از لاريجاني نيز بيشتر شده است. به اين تعبير ميتوان گفت كه اظهارات اخير واعظي براي آينده سياسي لاريجاني گران تمام شده و آقاي رييس دفتر به همان ميزان كه در پاسخ دادن به اصلاحطلبان با ادبياتي تند و تيزتر وارد ميدان شود، احتمالا به همان ميزان نيز انگيزه اين جريان سياسي را براي دور شدن از جريان اعتدالي تقويت ميكند.