آيا سياست جوانگرايي رئال شكست خورده است؟
زيدان و تناقض مارتين اودگارد
ترجمه: مرضيه حسينخاني
رئال مادريد مدتي است كه به عنوان پرچمدار روش صحيح به خدمت گرفتن بازيكنان جوان در جهان مورد ستايش قرار گرفته است. در همين نگرش يك پيام مخفي نيز نهفته است. بازيكن بايد بالاترين سطح ممكن را ارائه دهد حتي زماني كه روي خريد ستارههاي جوان تاكيد بسيار شده و اين چيزي است كه دردسر ايجاد كرده است.
رئال مادريد مدتهاست كه خريدار است نه فروشنده. همانطور كه چشماندازهاي مالي به شكل چشمگيري تغيير ميكند و قدرت خريد كاهش مييابد، فلورنتينو پرز به دنبال بازيكنان جوانتر و پرورش آنهاست در حالي كه اعتماد كمتري به ستارههاي بزرگ دنياي فوتبال پيدا كرده است. نظير ستارههايي كه در دو دهه قبل به سانتياگو برنابئو آمدند.
از بسياري جهات مارتين اودگارد فرزند سياست جديد رئال ماديد در جذب بازيكنان جوان است. او نقطه اوليه به حساب ميآيد. اودگارد اولين كشف جوني كالافات در سال ۲۰۱۵ بود. مدير استعداديابي رئال مادريد سپس وينيسيوس جونيور، فده والورده، ادر ميليتائو، رودرگيو گوئس و ديگران را پيدا كرد. همه آن بازيكنان در سطح حرفهاي تجربه كمي داشتند. يك تصور اشتباه در مورد خريدهاي جوان رئال اين است كه رئال مادريد مانند گذشته هزينه نميكند. درك اين مساله بدون در نظر گرفتن برخي خريدهاي بزرگ سخت است اما اين باشگاه در 5 سال گذشته بالاي ۶۷۰ ميليون يورو در اين راه هزينه كرده است. ميليتائو ۵۰ ميليون، رودريگو ۴۵ ميليون، وينيسيوس ۴۵ ميليون، رينير جسوس ۳۰ ميليون، آلوارو اورديوزولا ۳۰ ميليون، تئو هرناندز ۲۴ ميليون و لوكا يوويچ هم كه از همه گرانتر بود.
ديگران هم هستند. خريدهاي جوان رئال مادريد ارزان نبوده است. اما ايده پشت اين ماجرا عمق داشته. اينكه اكنون دهها ميليون پرداخت كنيد تا بعدا از پرداخت صدها ميليون جلوگيري كنيد. اگر وينيسيوس به امباپه تبديل شده بود(و با اين حال هنوز هم ممكن است گرچه علايم نشان ميدهد او به آن سطح نميرسد)، رئال يك سرمايهگذاري خيلي خوب داشت. اگر يكي از اين بازيكنان هم موفق شوند رئال برنده خواهد داشت. باشگاه ميتواند در مورد آنهايي كه نميتوانند به بازيكن بزرگي تبديل شوند هم سياست فروش را پيش بگيرد و حتي سود مالي هم بكند. نكته اينجاست كه قرار نبود همه اين بچهها به بازيكنان آينده رئال مادريد تبديل شوند. به هر حال اين يك تجارت است.
به هر حال اين مسير درست است گرچه ميدانيم اين جاده دستاندازهاي زيادي هم دارد و ممكن است هيچ يك از اين بازيكنان ثمرهاي به همراه نداشته باشند يا حتي بدتر از آن به باشگاههاي ديگر بروند و آنجا جام بالاي سر ببرند. بسياري از بازيكنان جوان سابق امروز در تيمهاي ديگر موفق ظاهر شدهاند. سرجيو رگيلون در تاتنهام، متئو كواچيچ در چلسي، ماركوس يورنته در اتلتيكو، لوكا يوويچ در اينتراخت فرانكفورت و اشرف حكيمي در اينتر.
مشكل اين نيست كه رئال اكنون اين بازيكنان را از دست ميدهد. امروز در رئال فرلان مندي، لوكا مودريچ، توني كروس، كاسميرو، كريم بنزما و دني كارواخال در اين پستها بازي ميكنند. اما ممكن است بعدها در سن پختگي اين ستارهها از دست بروند. در واقع ميشود اين طور استدلال كرد كه تقريبا تمام بازيكناني كه در حال حاضر فروخته ميشوند يا به صورت قرضي در تيم ديگري توپ ميزنند اكنون براي تيم بسيار با ارزش هستند اما زيدان براي ادغام بازيكنان جدا از وفاداري به كهنه سربازاني كه در تيم دارد با چالشهاي ديگري هم مواجه بوده است.
اودگارد خود را بلاتكليف ميديد و راهي را رفت كه پيشينيانش رفتند. بازيكناني نظيركواچيچ، لورنته، رگيلون و ديگران. او قرباني لوكا مودريچ ۳۵ ساله است كه مانند اواخر ۲۰ سالگياش بازي ميكند. او قرباني توني كروس يكي از بزرگترين پاسورهاي تاريخ فوتبال است كه هنوز در اوج است. در پستهاي ديگر مانند جناح راست، جايي كه اودگارد وقت زيادي را صرف بازي در رئال سوسيداد و ليگ هلند كرد، او قرباني خواست زيدان براي كمك دوجانبه لوكاس وازكز و در عين حال پوشش دفاعي است.
اين يك نسخه ساده شده است. در جزييات ميتوان به اين نكته اشاره كرد كه زيدان در چرخش بازي دادن به بازيكنان سخت عمل كرده است. زيدان همچنين از رسانهها خواسته در مقابل ادن هازارد صبور باشند زيرا بازيكن بلژيكي فرم خود را در زمين پيدا خواهد كرد. اما زيدان همين رويه را با اودگارد پيش نگرفته است. پاسخ به اين تناقض ساده است: هازارد سزاوار صبر است زيرا گران خريداري و يك سوپراستار ثابت شده است. وضعيت اودگارد فرق ميكند. زيدان ارزش اودگارد را به اندازه هازارد نميداند.
سوالي كه پاسخ آن سخت است اين است كه چرا؟ چرا اودگارد با رئال سوسيداد در فاز تهاجمي قبل از مصدوميت يك ابرستاره بود اما امروز نه؟ در پايان فصل قبل لاليگا اودگارد در ليست 10 بازيكن برتر فصل در ايجاد موقعيت گل، اقدام به گلزني، پاس كليدي، پاس در محوطه جريمه، پاسهاي رو به جلو، و دريبل موفق بود.
اودگارد در اين فصل شروع خوبي نداشت و جاي خود را از دست داد. ۱۰ بازي به خاطر مصدوميت بيرون ماندن، او را از فرم ايدهآل دور كرد. وقتي به زمين بازي برگشت با وجود اينكه ظاهرا خوب شده بود هرگز راه خود را به تركيب اصلي باز نكرد. آيا زيدان بايد از او در فاز دفاعي بازي ميگرفت؟ جايي كه او بتواند امنيت بيشتري براي بازيكنان ثابت شده ايجاد كند؟ شايد! شايد اگر رئال ميتوانست بدون گلزني به عناوين قهرماني برسد، استفاده از اودگارد در دفاع منطقي بود. اما يك گل زدن و دفاع از آن براي باشگاهي مانند رئال مادريد چندان جالب توجه نيست.
در اين فصل زيدان تحت فشار بود تا از نظر تهاجمي پيشرفت كند. اثرگذاري رئال در اين فاز از زمان رفتن كريستيانو رونالدو به طرز چشمگيري كاهش يافته است. با حضور هازارد در تركيب اين اثرگذاري حتي كمتر هم ميشود و شايد گيجكنندهترين قسمت اين باشد كه رئال مادريد با تفكر و بازيكنان فعلي پرواز نميكند. آنها به اندازه كافي خوب بازي نميكنند تا بيخيال ايده تغييرات بنيادين بشوند؛ خواه تاكتيك باشد، خواه بازيكن.
اگر اودگارد و يوويچ ميماندند در تابستان سال آينده چه چيزهاي براي آنها تغيير ميكرد؟ مودريچ و كروس همچنان بودند. بنزما هم همينطور. قرارداد قرضي حيكمي تا 4 سال ديگر ميتوانست تمديد شود اما دني كارواخال مدافع راست رئال ميماند. رگيلون بندي در قراردادش دارد كه ميتواند از تاتنهام به رئال مادريد برگردد اما آن موقع مادريديها فرلان مندي و احتمالا داويد آلابا را در اختيار دارند.
پس در اين شرايط بيراه نيست اگر بگوييم اين آرسنال بود كه سود كرده است. اودگارد ميتواند در خط جلو كه اخيرا با آمدن توماس پارتي تقويت شده به تيم آرتتا كمك كند. او ميتواند در حالي كه در يكسوم تهاجمي تيم بازي ميكند اوباميانگ و ساكا كه عاشق حركت در فضاي مقابل دروازه هستند را با پاس نهايي در موقعيت گل قرار دهد.
آرتتا روز پنجشنبه در يك كنفرانس مطبوعاتي درباره اودگارد گفت:«من او را بسيار دقيق دنبال كردم زيرا او در زادگاه من كه رئال سوسيداد است، بازي ميكرد. من او را به خوبي ميشناسم. او چنين استعدادي است. او فقط به محيط مناسب و كمي وقت احتياج دارد. اما او ويژگيهايي دارد كه ميتواند براي ما موفقيت به همراه بياورد.»
آرتتا همچنين به اين نكته اشاره كرد كه براي راضي كردن او به بستن قرارداد قرضي يك تصوير هيجانانگيز براي او به وجود آورده است. او همچنين در مورد استفاده از اين بازيكن نروژي در طرحهاي خود اطلاعاتي ارايه كرد. آرتتا ادامه داد:«او براي بازي در پستهاي شماره 8 يا 10 متخصص است. او همچنين ميتواند در جناحين هم بازي كند. او يك بازيكن واقعا خلاق است و در فضاهاي تنگ با توپ راحت كار ميكند. او توانايي خلق موقعيت و گلزني دارد.»
در مورد اودگارد همچنين ميتوان گفت كه رئال مادريد قانون نانوشته خود را نقض كرد: چيزي كه خراب نشده، نياز به اصلاح ندارد. رئال سوسيداد و اودگارد زوج كاملي بودند و با اين حال رئال مادريد تصميم گرفت او را زودتر از موعد فرا بخواند. اما به زمستان نكشيده او را ترك كرد. اين همان جايي است كه سياست جوانگرايي رئال مادريد دچار مشكل ميشود. مشكل اينجاست رئال زماني در حال جذب بازيكنان جوان با استعداد است كه بسياري از بازيكنان اصلي آنها هنوز خوب بازي ميكنند و با خواست محدود كادر فني به ادغام آنها با بازيكنان جوان در نهايت مجبور ميشوند آنها را از دست بدهند.
منبع: فورفورتو