مبناي قانوني تحريمهاي ايران چيست؟
الاشعل عبدالله
تحريمها در اصل بر ايران تحميل شد تا اين كشور به دوره پادشاهي بازگردد و انقلاب اسلامي به پايان رسد. سپس اين تحريمها تشديد شد تا ايران از دستيابي به سلاح هستهاي منع شود با وجود اينكه اين كشور يكي از طرفها در معاهده منع گسترش سلاح هستهاي است و به صورت دورهاي تحت بازرسيهاي آژانس قرار دارد.
1- تحريمها در اصل بر ايران تحميل شد تا اين كشور به دوره پادشاهي بازگردد و انقلاب اسلامي به پايان رسد. سپس اين تحريمها تشديد شد تا ايران از دستيابي به سلاح هستهاي منع شود با وجود اينكه اين كشور يكي از طرفها در معاهده منع گسترش سلاح هستهاي است و به صورت دورهاي تحت بازرسيهاي آژانس قرار دارد.
2- هدف از اين تحريمها اين بود كه ايران را از تفكر به سلاح هستهاي و استفاده نظامي از انرژي اتمي باز دارد. اين در حالي است كه اسراييل سلاح اتمي دراختيار دارد و از پيوستن به معاهده منع گسترش خودداري ميكند و همزمان اروپا و امريكا را براي مجازات ايران بسيج ميكند.
3- در حقيقت در قانون بينالمللي در اختيار داشتن سلاح هستهاي منع نشده است؛ اما استفاده از آن به علت تاثيرات ويرانكنندهاش براي انسان و محيطزيست منع شده است و اين امر در حكم صادر شده از سوي ديوان بينالمللي دادگستري درباره تسليحات هستهاي آشكار بود و فرصتي براي تفسير معاده منع گسترش را فراهم كرد. به اين ترتيب كه دولتي كه طرف اين معاهده است به علت منافع ملي خود ميتواند از آن خارج شود و طبق بند دهم اين معاهده مجبور نيست آن را اعلام كند. كرهشمالي نيز همين اقدام را انجام داد.
4- به اين ترتيب ايران حق دارد برنامه صلحآميز خود را به برنامه تسليحات نظامي تغيير دهد؛ اما ايران اعلام كرده است شرعيت اسلامي اين اقدام را ممنوع كرده است و اين كشور به شريعت اسلامي پايبند است. با اين وجود عدم اطمينان به ايران و امريكا به علت اسراييل باعث ميشود دو طرف نسبت به يكديگر ترديد داشته باشند.
5- معني آنچه گفته شد اين است كه تحريمهاي سازمان ملل مبناي قانوني ندارد. نه تنها نقض منشور ملل متحد به حساب ميآيد بلكه بر ارزيابي سياسي مبتني است كه ميگويد ايران با فعاليتهاي ضداسراييلي خود تهديدي براي صلح و امنيت بينالمللي به شمار ميآيد و براساس اين فرضيه اين تحريمها تصويب شده است.
6- اما تحريمهاي اروپا و امريكا از تحريمهاي سازمان ملل جدا است، از اين رو توافق هستهاي با ايران مبناي قانوني لغو اين تحريمها است. اين تحريمها برخلاف قانون بينالمللي است و مشخص است دشمني امريكا و اروپا با ايران به انقلاب اسلامي اين كشور و نيز سياستهايش در منطقه بازميگردد و اگر ايران، اسراييل را به رسميت شناخته بود، حمايت از مقاومت را متوقف كرده بود و جهان عرب را با اسراييل تقسيم كرده بود، در اين صورت ايران وارد دايره سيطره امريكا ميشد.
7- از اين رو به ايران موارد زير را نصيحت ميكنيم:
-نخست: اسراييل و امريكا نقشههايي براي از ميان بردن قدرت ايران آماده ميكنند. از اين رو هرگونه عقبنشيني از طرف ايران همانند آرامشبخش موقتي عمل ميكند و هدف راهبردي درنهايت تضعيف قدرت ايران است.
- دوم: به ايران توصيه ميكنم [نويسنده] به تنشزايي هستهاي اقدام كند. به اين ترتيب كه در راستاي رهايي يافتن از تعهدات خود و بازپسگيري حقش براي غنيسازي و ساخت سلاح اتمي گام بردارد زيرا اگر صدام سلاح اتمي داشت امريكا و انگليس به عراق حمله نميكردند.
- سوم: توصيه ميكنم ايران از معاهده منع گسترش خارج شود تا به اين ترتيب رفتارش مغاير با ايران قانون تلقي نشود و از بازرسي و نظارت آژانس رهايي يابد.
- چهارم: توصيه ميكنم ايران با قدرت و وضوح موضوع هستهاي خود را به موضوع اسراييل مرتبط كند و درصورتي به توافق هستهاي و معاهده منع گسترش بازگردد كه اسراييل نيز يكي از طرفها در آن باشد و به تهديد اسراييل توجهي نكند زيرا اسراييل نميتواند بدون كمك واشنگتن تهديدهاي خود را عملي كند و در اين مرحله منافع واشنگتن و ديدگاهش با اسراييل متفاوت است.
8- باور دارم رهبري ايران از اين واقعيتها باخبر است و در آخر ايران ميتواند در رابطه با تحريمها و زيانهاي ناشي از آن به ديوان بينالمللي دادگستري شكايت كند.
منبع: راي اليوم (انگلستان)
ترجمه: مهري بهرامي (اداره كل رسانههاي خارجي)