بعد از فروكش كردن غم، نوبت روشنگري است
شائبه‌ها در مورد علت درگذشت ميناوند و انصاريان
سامان سعادت
درگذشت مهرداد ميناوند و علي انصاريان به فاصله يك هفته بر اثر بيماري كرونا علاوه بر درد جانكاهي كه به مردم كشور وارد كرد، شائبه‌هايي را هم به وجود آورده است. دامنه اين شائبه‌ها از تئوري توطئه كرونا تا قصور پزشكي را دربرگرفته. آن طوركه مشخص است همزمان با فروكش كردن بار احساسي و غم از دست دادن اين دو عزيز،كم‌كم بايد شاهد اوج گرفتن اين حرف و حديث‌ها باشيم. حرف و حديث‌هايي كه تقريبا پس از درگذشت هر آدم مشهوري بر اثر بيماري به راه مي‌افتد. مي‌خواهد عباس كيارستمي باشد يا ديه‌گو مارادونا يا محمدرضا شجريان. هيچ‌وقت هم اين شايعات نه به طور كامل صحت داشته و نه كذب بوده.
در مورد قصور پزشكي همه چيز از پست اينستاگرامي يك ورزشي‌نويس شروع شد. شخصي كه رفاقتي ديرينه با علي انصاريان داشت در صفحه شخصي‌اش نوشت:«درحالي كه ما تلاش مي‌كرديم پزشك بهتري بالاي سر علي ببريم آنها تلاش مي‌كردند كه زود قضيه را جمع كنند.» او در ادامه نوشت:«تمام تلاش‌شان اين بود كه پزشك ديگري علي را نبيند.» اين شخص از چيده شدن سناريو توسط پزشكان و بيمارستان نوشت و گفت:«آنها حتي به خانواده‌اش هم خبر ندادند كه چه اتفاقي افتاده و در حالي كه ما هنوز اميدوار بوديم پزشكان جان رفيق‌مان را نجات بدهند، بدون اجازه مادر و برادر علي، اكسيژن را قطع كردند و به رسانه‌ها خبر دادند علي فوت كرده است.» او در ادامه به دكتري اشاره مي‌كند كه نامش را نياورده و تهديد كرد اين قصه به اينجا ختم نخواهد شد.
اين پست اينستاگرامي به شدت در فضاي مجازي وايرال شد و بحث‌هاي زيادي را به وجود آورد.گفته مي‌شود يكي از پزشكان بيمارستان فرهيختگان كه علي انصاريان در آنجا بستري بود از اين فرد به دليل تهمت شكايت كرده است. از طرف ديگر دكتر هاشميان يكي از پزشكان معالج ميناوند و انصاريان قصور وزارت بهداشت را در اين ماجرا پررنگ دانست. هاشميان اظهار كرد:«وزارت بهداشت به جاي آنكه در آن شرايط بيايد و به ما كمك كند حتي يك ذره به اين دو قهرمان كمك نكرد. دوستان و همراهان بيمار نيز در جريان هستند و مي‌دانند ما چه تلاشي در اين مدت مي‌كرديم. مردم جور ديگري مساله را مي‌بينند. مي‌بينند دو قهرمان دارند و يك پزشك اين وسط آمده و بيمار نيز فوت كرده است. همين صحنه را امروز مي‌بينم كه انواع و اقسام توهين‌ها به ما وارد مي‌شود.»
او ادامه داد:«چه مي‌شود كه وزارت بهداشت از من دفاع نمي‌كند؟ اينها مسائل پشت پرده وزارت بهداشت است كه از ابتدا بيشترين ضربه را به مردم زد با انكار دارو و اينكه مرتب گفتند، داروها به درد نمي‌خورند و بيماري را كم نمي‌كند. شما ديديد افرادي كه دارو را انكار مي‌كردند خودشان بعدا مريض شدند و از آن دارو براي خود و بيماران‌شان استفاده كردند. بحث واكسن نيز مطرح شد و گفتند اين مسائل فراتر است. بحث حكومت و شخص ديگري نيز نيست. اينها همه به داخل وزارت بهداشت برمي‌گردد و من حاضرم طي مناظره‌اي همه اين مسائل را با سند و مدرك بازگو كنم.»
هاشميان در يك جاي ديگر به طور مشخص در رابطه با درگذشت مهرداد ميناوند به اين نكته اشاره كرده بود كه او مريض بود و از خوردن دارو و رفتن به بيمارستان مسيح دانشوري امتناع كرد. هاشميان در يك برنامه تلويزيوني در شبكه افق گفت:«مهرداد ميناوند با من تماس گرفت و گفت تست كروناي من مثبت اعلام شده كه من به او گفتم داروي فاويپيراوير را مصرف كند و گفتم اين نظر من است و گفت همسرم هم درگيرش است كه گفتم اگر همسرش درگير بارداري است اين دارو را مصرف نكند.»
هاشميان ادامه داد:«۲۴ ساعت بعد تماس گرفت و گفت ممنونم دكتر حال من خوب شده و اين دارو را مصرف نكرد. اين دارو در شرايط عادي مصرف مي‌شود و دركشورهايي چون تركيه و هند اين داروها دم در منازل به بيماران داده مي‌شود و ما اينجا با اين موضوع مبارزه مي‌كنيم. بعد از چند روز مهرداد دوباره با من تماس گرفت ديدم شماره، شماره مهرداد است اما صدا صداي او نيست.گفت حالم خيلي بد است و مي‌خواهم سي‌تي‌اسكن بدهم،گفتم الان آن جايي كه مد نظرم بود نمي‌تواني بروي و سي‌تي‌اسكن بدهي و با اين حالت بايد در بيمارستان بستري شوي. از او خواستم بيايد بيمارستان مسيح دانشوري كه گفت آنجا نمي‌آيم و شرايطم بدتر مي‌شود.»
اين اظهارات در شرايطي مطرح شد كه خيلي‌ها از اعزام نشدن مهرداد ميناوند به بيمارستان مسيح دانشوري انتقاد كردند و مدعي هستند پزشكان يا مديران بيمارستان فرهيختگان و لاله عمدا مانع از انتقال ميناوند و انصاريان به مركز اصلي كرونا شدند. اين افراد مدعي هستند مديران و پزشكان اين دو بيمارستان دنبال ديده شدن خودشان و بيمارستان‌شان بودند. آرش ظلي‌پور خبرنگار ورزشي در يك لايو اينستاگرامي بعد از درگذشت اين دو نفر گفته بود:«چرا انصاريان و ميناوند در بيمارستان مسيح دانشوري بستري نشدند و چرا به پزشك متخصص عفوني مراجعه نكردند؟» حال به گفته دكتر هاشميان، ميناوند خودش اصرار داشته به آن بيمارستان نرود. دكتر هاشميان در مورد اينكه انصاريان هم خودش نمي‌خواسته به مسيح دانشوري برود يا خير توضيحي نداد.
صمد ابراهيمي، وكيل ورزشي روز گذشته با انتقاد از دكتر هاشميان و تهديد پزشكان به شكايت از خبرنگاراني كه در مرگ دو فوتباليست كشورمان شبهه ايجاد كرده بودند، ادعاي جديدي مطرح كرد. ابراهيمي خطاب به هاشميان نوشت:«شفاف و روشن حرف بزنيد. جوري كه قانع‌مان كنيد. علي وقتي با دو دست بشكن زده و به دوستش گفته تو بچه كوچك داري چرا اومدي اينجا؟ برو برو من اوكي‌ام. چرا به يك‌باره به كما مي‌رود؟ قضيه آن 3 آمپولي كه نزديكان علي مي‌گويند، اصرار كرده بوديم بدون هماهنگي با خانواده تزريق نكنند و كردند و علي به كما رفت چه بود؟»
جدا از اين اتفاقات، برخي افراد درگذشت ستاره‌هاي سابق فوتبال كشورمان را مساله‌اي فراتر و بزرگ‌تر از قصور پزشكي مي‌دانند و شايعات عجيب‌تري توليد مي‌كنند. اين افراد مدعي هستند كه سيستم پزشكي كشور عمدا باعث مرگ ميناوند و انصاريان شده تا مردم بترسند و واكسن روسي و چيني كه قرار است به كشور بيايد را تزريق كنند! اين افراد مي‌گويند اين دو نفر اصلا كرونا نداشتند يا اگر هم داشتند كروناي خفيفي بوده است. استدلال‌شان هم اين است كه در مراسم تدفين بيماران كرونايي كسي اجازه حضور ندارد و ماموران بهداشت با لباس‌هاي مخصوص پيكر افراد را تحت تدابير بهداشتي امنيتي دفن مي‌كنند ولي در مورد ميناوند و انصاريان كه طبق ادعاي پزشكان از كروناي شديد درگذشتند هيچ پروتكلي براي تدفين آنها در نظر گرفته نشده و اين يعني آنها مبتلا نبودند.
اين براي نخستين بار نيست كه بعد از فوت يك شخص مشهور شايعاتي از اين دست به گوش مي‌رسد. در ماجراي درگذشت عباس كيارستمي بحث قصور پزشكي مطرح شد كه بعدها در دادگاه هم به اثبات رسيد. با اين حال در نهايت سهم قصور پزشكي در فوت كارگردان نامدار كشورمان ۵ درصد تعيين شد. همين مساله اعتراض اهالي هنر و سينما را به همراه داشت و آنها در دومين سالگرد درگذشت كيارستمي در بيانيه‌اي هشدار دادند كه اين آخرين قصور پزشكي نخواهد بود. آنها نوشتند:«در جايي كه ادله محكم در پرونده پزشكي عباس كيارستمي به شكل روشني نقش اشتباهات پزشك معالج را اثبات مي‌كند، تشخيص 5 درصد قصور براي پزشك خاطي، انتشار اين پيام به آحاد مردم است كه احقاق حق بيمار از پزشك بي‌مسووليت، افسانه‌اي بيش نيست.»
در ساير نقاط دنيا هم مي‌توان نمونه‌هاي مشابهي را پيدا كرد. متاخرترين و شايد معروف‌ترين آنها نيز برمي‌گردد به درگذشت اسطوره فوتبال دنيا مارادونا كه هنوز پرونده‌اش در حال رسيدگي است و همين اواخر مدارك جديدتري به آن اضافه شده. در ماجراي درگذشت مارادونا پاي پزشك شخصي او و قصوري كه انجام داده وسط كشيده شده و اين شخص براي اداي توضيحات به دادگاه فراخوانده شده است. همچنين چند روز پيش نوار صوتي آخرين مكالمه دكتر مارادونا هنگامي كه او سكته كرده بود، منتشر شد كه خشم مردم آرژانتين و تعجب جامعه پزشكي اين كشور را به همراه داشت.
اين پيغام‌ها درست در لحظاتي كه تيم پزشكي پس از سكته قلبي مارادونا در خانه‌اش در تيگره مشغول احياي ديه‌گو بودند بين پزشك شخصي و دكتر روانپزشك مارادونا رد و بدل شده است. لئوپولدو لوكه كه در راه رساندن خود به خانه مارادونا بود در پيامي صوتي گفته:«سخت نگير. من توي اتوبانم. به نظر مياد كه مرده. شرط مي‌بندم مرده. همون محله سن آندرس. بايد از همون راهي بري كه هميشه مي‌رفتيم.» او همچنين در ادامه گفته: «به نظر مياد سكته قلبي كرده و قراره در حالي كه خودش رو كثيف كرده بميره خيكي. نمي‌دونم چي شده. تو راهم.»