• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4861 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۰ بهمن

برنامه بايدن براي ايران و برجام

علي نقيه

در چند هفته پس از آغاز دولت جو بايدن رياست‌جمهوري جديد ايالات متحده، شاهد سردرگمي تحليلگران و دست‌اندركاران در نقشه راه بازگشت به برجام و لغو تحريم‌ها بوده‌ايم. دو طرف اصرار به اقدام كامل از طرف مقابل براي آغاز اقدامات خود داشتند. وزير خارجه ايران جواد ظريف در مصاحبه اخير با سي‌ان‌ان، پيشنهاد راهكار خروج از اين بن‌بست و نقشه راه اقدام همزمان با هماهنگي اتحاديه اروپا را مطرح كرد. اما روز بعد سخنگوي وزارت خارجه امريكا ضمن رد اين پيشنهاد, موضع سرسختانه آنتوني بلينكن وزير خارجه جديد ايالات متحده را تكرار كرد كه «مسير طولاني تا بازگشت به برجام و مذاكره با ايران در پيش  داريم.»
اين مواضع سوالات جدي پيرامون چرايي تعلل دولت جديد امريكا براي بازگشت به برجام ايجاد كرده است. چرا امريكا اصرار به «مسير طولاني» دارد؟ آيا منتظر انتخابات رياست‌جمهوري ۱۴۰۰ هستند تا با دولتي كه آينده ۴سال يا ۸سال ايران را در دست مي‌گيرد، مذاكرات با دوام‌تري داشته باشند؟ پس دليل اظهار نگراني از فاصله چند ماهه ايران با دستيابي به سلاح هسته‌اي چيست؟ آيا اين مهم نبايد موجب شود امريكا در بازگشت به برجام و كاهش فعاليت هسته‌اي ايران سرعت عمل بيشتري داشته باشد؟ آيا تحليل امريكا اين نيست كه با تعلل، مستقيما عامل تضعيف و شكست جناح اعتدال و اصلاح‌طلب در انتخابات رياست‌جمهوري ۱۴۰۰ شده و احتمال تفاهم و توافق دموكرات‌هاي امريكا با جناح اصولگراي ايران سخت‌تر خواهد  بود؟
براي پاسخ به اين سوالات لازم است سياستگذاري و نگاه كلان، استراتژي و تاكتيك تيم بايدن را مجددا و در مواجهه با يكديگر بازنگري و تحليل كنيم. اولويت‌هاي سياست خارجي دولت بايدن طبق اظهارات قبلي و فعلي وي و اعضاي كليدي تيمش از جمله رييس سيا ويليام برنز، مشاور امنيت ملي جيك سوليوان و وزير خارجه آنتوني بلينكن، تمركز جدي بر مقابله اقتصادي، تجاري و نظامي با چين و در اولويتي كمتر، مهار روسيه است. براي پرداختن موثر به اين اولويت‌ها باز طبق نگاه تيم بايدن، تمركز منابع و انرژي و تعامل امريكا در خاورميانه بايد كاهش معناداري داشته باشد. در عين حال به دليل جايگاه رژيم صهيونيستي در ساختار قدرت امريكا، اصل تامين امنيت اسراييل در منطقه بايد حفظ شود. يك اولويت فراگير سياست خارجي بايدن، ترميم وجهه بين‌المللي و بازسازي جايگاه ادعايي «رهبر جهان آزاد» امريكا پس از افتضاح ترامپ در ۴سال گذشته است. براي تحقق اين سياست، دولت بايدن نياز دارد مجددا به نهادهاي بين‌المللي و توافقات چندجانبه بازگردد. اعلام توقف حمايت آفندي امريكا از فاجعه جنگ يمن در راستاي ترميم وجهه و همچنين سياست كاهش تمركز  در خاورميانه  است.
حال با توجه به پيشران‌هاي كلان سياست خارجه امريكا، استراتژي و تاكتيك تيم بايدن نسبت به ايران و برجام چيست؟ در راستاي سياست كاهش تمركز بر خاورميانه، بايدن و تيمش قبل و بعد از انتخابات امريكا اعلام كرده بودند كه با بازگشت به برجام و مذاكرات تكميلي پيرامون منطقه و برنامه موشكي، هدف مهار ايران را پيگيري مي‌كنند. اما آنها در حقيقت تسليم استدلال منتقدان داخلي هستند كه رفع تحريم در قبال بازگشت ايران به محدوديت‌هاي هسته‌اي ذيل برجام، ديگر در راستاي منافع و اهداف امريكا نيست. امريكا ديگر برنامه هسته‌اي ايران را تهديد اصلي تلقي نمي‌كند. شواهد و رفتار و اظهارات مقامات ايراني، افزايش مجدد اقدامات هسته‌اي را صرفا براي امتيازگيري جلوه مي‌دهد. وقتي حتي رييس مجلسي كه از ديد امريكايي‌ها در دست جناح تندروي ايران است، اعلام مي‌كند كه تشديد برنامه هسته‌اي براي رفع تحريم است، اين پيام را مخابره مي‌كند كه ايران برنامه منسجم براي دسترسي به بازدارندگي هسته‌اي ندارد. از ديد امريكايي‌ها لغو تحريم و بازگشت به برجام تنها موجب توقف تشديد نمايشي برنامه هسته‌اي مي‌شود و ايران ديگر انگيزه‌اي براي بازگشت به ميز مذاكره بر سر موارد جدي‌تر از جمله منطقه، موشكي و تمديد محدوديت هسته‌اي ندارد. لذا امريكا با تاكتيك‌هايي از جمله مواضع سرسختانه «اول ايران به محدوديت‌ها برگردد»، «مسير طولاني تا بازگشت به برجام»، رد پيشنهاد اقدام همزمان و در عين حال بازي رسانه‌اي «فاصله چند ماهه تا سلاح هسته‌اي» و ماجراي تكراري «شواهد جديد آژانس»، به دنبال فشار به ايران براي گرفتن تضمين امتيازدهي در موضوعات حضور منطقه‌اي و توان دفاعي/موشكي است. اما همزمان امريكا بايد دو ملاحظه ديگر را با اين  زياده‌خواهي تطبيق  دهد.
 اول اينكه براي تحقق سياست كلان ترميم وجهه بين‌المللي، دولت بايدن ناچار است نهايتا تا يكي، دو ماه ديگر اقدام قابل توجهي در راستاي بازگشت به توافق چندجانبه  برجام  داشته  باشد. 
ملاحظه دوم اينكه دولت امريكا ترجيح مي‌دهد اين رويارويي كوتاه‌مدت، فضاي انتخابات ۱۴۰۰ را به سمت نااميدي از مذاكره با امريكا سوق ندهد. لذا سرسختي فعلي تيم بايدن در كوتاه‌مدت و براي تحريك دولت مستقر در تهران به نگراني از نتايج انتخابات، ايجاد تصور در نظام مبني بر بي‌تفاوتي تيم بايدن نسبت به ايران و تحريم‌ها و احتمال از دست دادن فرصت و در نتيجه انعطاف ايران براي امتيازدهي  فرابرجامي  است.
حال ايران با اين رويارويي و زياده‌خواهي چه كند؟
اول اينكه ايران با پيشنهاد اقدام همزمان نهايت حسن‌نيت خود را ثابت كرده است. خواسته بازگشت امريكا به تعهدات توافق شده حق ايران است و اينكه طلب خسارت براي ظلم مضاعف چند سال اخير را پيش‌شرط كاهش اقدامات هسته‌اي نمي‌كند خود نشانه خويشتنداري است و بايد گوشزد شود. ثانيا، ايران بايد بازنگري جدي و فوري در سياست برنامه هسته‌اي داشته باشد. تشديد غني‌سازي و ديگر اقدامات از جمله ضرب‌الاجل مصوبه مجلس بايد موجب نگراني نزديك شدن ايران به بازدارندگي هسته‌اي شود. ايران حتي مي‌تواند از ماجراي اخير «شواهد جديد آژانس» كه هدفش فشار مضاعف به ايران است، به نفع خود بهره‌برداري كند. اين چرخش سياست اعلامي ايران از غني‌سازي براي رفع تحريم به توسعه جدي برنامه هسته‌اي، همچنين موجب غلبه صداهاي مدافع بازگشت بي‌قيد و شرط به برجام در تيم بايدن و كاهش فشار خواسته‌هاي فرابرجامي منتقدان داخلي دولت امريكا مي‌شود و تيم بايدن انگيزه و حمايت بيشتري براي تمركز بر اقدام جهت مهار برنامه هسته‌اي ايران ذيل  برجام  خواهد  داشت.
ثالثا، ايران بايد از سياست دولت بايدن مبني بر كاهش بازيگري در خاورميانه و تمركز بر چين و روسيه به عنوان فرصتي بزرگ بهره‌برداري كند. اين سياست با منطق دوران ترامپ و متحدان منطقه‌اي امريكا به استراتژي شكست خورده فشار بر ايران براي كاهش توان دفاعي/ موشكي و توقف نفوذ منطقه‌اي ترجمه شده است. ايران مي‌تواند به بازتعريف اين استراتژي براي تحقق سياست كلان دولت امريكا  براي «كاهش  بازيگري در خاورميانه» كمك  كند.
 پيشنهاد فعلي منطقه‌اي ايران با عنوان «ابتكار صلح هرمز» بايد با صراحت لهجه بيشتر بازتعريف شده و با جديت و فوريت و ابتكار عمل پيگيري شود. دستگاه سياست خارجي و ديپلماسي عمومي ايران همسايگان خليج‌فارس را توجيه كند كه حاضر است براي صلح پايدار، تعهد متقابل احترام و پاسداري تماميت ارضي كشورها, پيمان‌هاي دفاعي منطقه‌اي مانند ناتو، پيمان‌هاي همكاري اقتصادي منطقه‌اي مانند اتحاديه اروپا و ديگر موارد تبديل خصومت به رقابت سالم گفت‌وگو  كند. 
گفت‌وگوهاي جامع چندوجهي منطقه‌اي همچنين مي‌تواند به نقشه راهي پايدار براي صلح در يمن و سوريه منجر شود. منطق شيخ‌نشينان منطقه بايد از «تضعيف دفاعي براي مهار ايران» به «هم‌پيماني منطقه‌اي براي صلح و ثبات» تغيير و وزارت خارجه با جديت و فوريت و البته علني و عمومي آن را پيگيري كند. مجموعه اين اقدامات مي‌تواند راهكاري پايدار براي دستيابي دوطرف به خواسته‌هاي اصلي خود را رقم  بزند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون