ساختار غلط چطور تيم قهرمان را نابود كرد؟
از خوزستان تا لستر
سامان سعادت
همزماني تقريبي قهرماني لسترسيتي در ليگ برتر انگليس و استقلال خوزستان در ليگ برتر ايران باعث شد اين دو تيم بارها و بارها باهم مقايسه شوند و نامشان دركنار هم آورده شود. شباهتها هم ميان دو تيم زياد بود. مثلا محبوبيت زياد در منطقه خودي يا حضور تقريبا هميشگي در پايين جدول و تلاش براي بقا. بزرگترينش هم اينكه اگر به هركدام از طرفداران فوتبال در انگليس و ايران گفته ميشد، قرار است لستر و اس خوزستان قهرمان شوند،گوينده را به ناداني متهم ميكردند. استقلال خوزستان و لستر با قهرماني در ليگ داخلي توانستند جواز حضور در ليگ قهرمانان اروپا را به دست آورند. حضور در رقابتهاي ليگ قهرمانان هميشه فرصتي است كه باعث ميشود يك تيم بتواند خودش را به سطح بالاتري ارتقا بدهد. افزايش درآمدها، بهتر شدن قرارداد اسپانسرينگ، راحتتر جذب شدن ستارهها و مجاب شدن شاكله اصلي به ماندن در اين زمينه تاثير زيادي دارد. هم استقلال خوزستان و هم لستر توانستند در ليگ قهرمانان قارهاي هم نتايجي درخشان كسب كنند. تيم جنوبي كشورمان در اولين دوره حضورش در اين تورنمنت موفق شد، راهي دور حذفي شود و لستر هم خودش را تا دور يك چهارم نهايي بالا كشيد.
مدتي بعد اين دو تيم كه رفتاري مشابه هم داشتند و پا به پاي هم پيش ميرفتند،كمكم مسيرهاي متفاوتي را پيش گرفتند. لسترسيتي در هفته بيستوچهارم ليگ برتر انگليس موفق شد در خانه ليورپول مدافع عنوان قهرماني را سه بر يك از پيش رو بردارد و در رده دوم جدول با ۴۶ امتياز جا بگيرد. روباهها در اين فصل با برندان راجرز يكي از بهترين دورههاي خودشان را پشت سر ميگذارند و بعيد است در جمع 4 تيم پاياني جايي نداشته باشند. جايگاهي كه لستر بعد از قهرماني در ليگ برتر انگليس هميشه به دنبالش بوده است. آنها فصل پيش در هفته آخر رده چهارم و حضور در ليگ قهرمانان را از دست دادند.
اما درست در روزي كه لستر جشن ايستادن در رتبه دوم بهترين ليگ دنيا را جشن گرفت، رسانهها در ايران از وضعيت بحراني تيم استقلال خوزستان نوشتند كه در ليگ دسته يك ۵ هفته پياپي رنگ برد را نديدهاند و در رتبه ششم سطح دوم فوتبال ايران جدول جا گرفتهاند. استقلال خوزستان دو سال بعد از قهرماني در ليگ برتر با ايستادن در رتبه آخر جدول به دسته پايينتر سقوط كرد. آنها فصل پيش در دسته اول نهم شدند. تيمي كه دو سال قبل از آن با باخت مقابل نايب قهرمان پاياني ليگ قهرمانان حذف شد، نتوانست از پس تيمهايي نظير گل ريحان و بادران و نود اروميه بربيايد.
با اينكه شكل فوتبال باشگاهي در ايران و انگلستان زمين تا آسمان فرق ميكند باز هم ميتوان اين سوال را مطرح كرد كه چرا سرنوشت دو تيم لستر و اس خوزستان تا اين حد متفاوت شده است. چرا لستر توانست از فرصت قهرماني در ليگ و حضور در ليگ قهرمانان اروپا استفاده كند و خودش را به جمع مدعيان پريميرليگ تحميل كند اما قهرماني اس خوزستان و حضورش در آسيا موجب نابودي اين تيم شد؟ اين درست كه استقلال خوزستان ستارههاي زيادي را از دست داد و مربياش هم رفت. اما اين اتفاق براي لستر هم افتاد. آنها هم كلوديو رانيري را از دست دادند. انگولو كانته به چلسي رفت و رياض محرز راهي منچسترسيتي شد. اين درست كه استقلال خوزستان بعد از قهرماني در فصل بعد دچار افت شد ولي لستر هم مجبور شد با همين وضعيت دست و پنجه نرم كند. پس فقط داستان سر از دست دادن بازيكن يا مربي يا افت ناشي از قهرماني غير منتظره نبوده است. براي يافتن پاسخ اين سوال بايد به ساختار فوتبال باشگاهي، نحوه تيمداري، درآمدزايي، مديريت و مسائلي از اين قبيل اشاره كرد كه باز كردن هركدامش دنيايي از مسائل مختلف را پيش ميكشد. اينكه مالك فقيد باشگاه لستر چطور روباهها را به قطب فوتبال انگلستان تبديل كرد و در مقابل چطور مديران دولتي، تيم استقلال خوزستان را مثل گوشت قرباني دست به دست كردند و به زمينش زدند.
حالا تنها شباهتي كه ميان شگفتيسازان بزرگ باقي مانده رنگ لباس دو تيم است. وگرنه خوابهايي كه طرفداران لستر ميبينند با كابوسهاي هر شب هواداران استقلال خوزستان اصلا يكي نيست. يك طرف در فكر كسب سهميه حضور در مهمترين تورنمنت فوتبالي دنياست و يك طرف به اين فكر ميكند آيا ميتوانند طلسم نبردن در سطح دوم فوتبال ايران را بكشند يا نه؟