«كراك»؛ دروغ بزرگي كه معتادان ايران باور كردند
بازگشت تقلب!
بنفشه سام گيس
روزهاي پاياني اسفند 1396، رييس پليس مبارزه با مواد مخدر پايتخت، اعلام كرد: «بيشتر كشفيات ما مربوط به ترياك و سپس هرويين است اما آمار كشفيات كراك به دليل تبليغات منفي تقريبا به صفر رسيده است. وقتي از معتادان ميپرسيم چرا ديگر سراغ كراك نميرويد، ميگويند چون بدن آدم كرم ميزند. تاثير اين موضوع به حدي بوده كه كراك، ديگر به تاريخ پيوسته است.»
15 دي ماه سال جاري، يكي از ماموران شبكه مقابله با قاچاق مواد مخدر، اعلام كرد كه به دنبال يك عمليات گسترده در استان گلستان، 95 كيلو كراك و هرويين از قاچاقچيان كشف شده است. اخبار كشفيات «كراك»، پيش از اين تاريخ و ظرف 3 سال گذشته هم به خروجي خبرگزاريها رسيده بود؛ 26 اسفند 96: كشف 686 كيلو و 812 گرم كراك از دو تانكر سوخت ورودي از افغانستان در گمرك ايران /6 خرداد 97: كشف 5 كيلو كراك در ورودي شهر نهبندان / 13 آبان 97: كشف 12 كيلو كراك در شهرستان تايباد /26 ارديبهشت 98: كشف يك كيلو و 200 گرم كراك در شهر كرمان /26 فروردين 99: كشف 50 كيلو كراك در مشهد /15 ارديبهشت99: كشف يك كيلو كراك در مشهد /25 ارديبهشت 99: كشف 85 كيلو كراك در مرز ميرجاوه / اول خرداد 99: كشف 400 كيلو كراك در زاهدان / 25 خرداد 99: كشف 3 كيلو كراك در مشهد / 11 مهر 99: كشف 155 كيلو كراك در محور كرمان - زرند / 15 آبان 99: كشف 373 كيلو كراك در مرز ميرجاوه .
وقتي دستگاه مقابله با قاچاق مواد مخدر، عددي از كشفيات اعلام ميكند، محتواي اين اعلام بايد با ادبيات رايج در شبكه پليسي و امنيتي كشور تحليل شود. ادبيات رايج در اين شبكه، ميگويد كه عدد كشفيات هر ماده مخدر يا محرك، معادل يكسوم از كل حجم محموله ورودي است چون دستگاههاي مقابله با قاچاق مواد مخدر در ايران، در بهترين شرايط، موفق به كشف 30 درصد از كل واردات و توزيع يك ماده مخدر يا محرك ميشوند در حالي كه 30 الي 40 درصد از محموله ورودي، در داخل كشور و در بازار خردهفروشي مواد مخدر رسوب ميكند و حدود 30 الي 40 درصد هم براي ترانزيت به خارج از كشور، بارگيري ميشود.
بنا به گزارشهاي رسمي ماموران گمرك، نيروي انتظامي و وزارت اطلاعات، در فاصله اسفند 1396 تا دي ماه 1399، بيش از 1972 كيلو كراك در شرق، شمال شرق و جنوب شرق كشور كشف شده و اگر اين عدد را در قالب ادبيات شبكه پليسي و امنيتي مقابله با قاچاق مواد مخدر بازخواني كنيم، ظرف 40 ماه گذشته، بيش از 5900 كيلو كراك در داخل كشور جابهجا شده كه فقط يكسوم از اين محموله، به چنگ دستگاه مقابله افتاده است. در يك تحليل خردتر ميشود گفت كه ظرف 40 ماه گذشته، بيش از 5 ميليون و 900 هزار گرم كراك، وارد كشور شده كه از اين حجم، بيش از يك ميليون و 972 هزار گرم، توسط ماموران گمرك، نيروي انتظامي و وزارت اطلاعات كشف شده است. اگر فرض بر اين باشد كه اتاق فكر توزيع اين مخدر آزمايشگاهي، با هدف تغيير دوباره الگوي مصرف، براي عرضه حدود 6 تن كراك در بازار ايران هدفگذاري كرده بوده، اين 6 تن، با احتساب مصرف روزانه حداقل يك گرم كراك توسط هر معتاد، ميتوانست براي مصرف 3 سال كل معتادان قطعي كشور؛ 2 ميليون و 808 هزار نفر، كافي باشد. اما گاهي اوقات، پاسخ يك معادله، نقض فرض است. در معادله «شيوع دوباره مصرف كراك»، اعداد كشفيات، بايد «تداوم تقاضا» را تاييد كند اما وقتي اعداد و اطلاعات ديگري را براي تكميل پاسخ اين معادله كنار هم بچينيم، با نتيجهاي متفاوت مواجه ميشويم؛ نتيجهاي كه نه اظهارات سال 96 پليس مبارزه با مواد مخدر پايتخت را تاييد ميكند و نه از بازگشت «كراك» خبر ميدهد بلكه پرده از واقعيت تلختر و ترسناكتر برميدارد.
« كراك»، باز هم مشتري دارد؟
شيوع مصرف «كراك»، اولينبار در سال 1386 و در نتايج «ارزيابي سريع سوء مصرف و وابستگي به مواد در ايران» تاييد شد. نتايج اين تحقيق رسمي نشان داد كه از مجموع يك ميليون و 200 هزار معتاد كشور، 26.6 درصد (بيش از 320 هزار نفر) مصرفكننده «كراك» هستند. افزايش تعداد آشپزخانههاي داخلي توليد «شيشه» از نيمه دوم دهه 80، جذابيت «كراك» را كاهش داد و بنابراين، در نتايج «پيمايش ملي سلامت روان» كه سال 1390 انجام شد و جمعيت معتادان كشور را يك ميليون و 325 هزار نفر برآورد كرد، شيوع مصرف «كراك»، به 15.94 درصد (بيش از 211 هزار نفر) كاهش يافته بود. سال 1394 و به دنبال كاهش شديد دسترسي غيرقانوني آشپزخانههاي زير زميني توليد شيشه به سودوافدرين (پيشساز اين ماده محرك) قيمت شيشه در بازار خردهفروشي ايران، تا 70 درصد گران شد اما همزمان، هرويين ارزان وارداتي از افغانستان، دوباره جاي «شيشه» را گرفت. سال 1395، در نتايج تحقيق سراسري «پيمايش ملي خانوار در مورد شيوع مصرف مواد مخدر و روانگردان در جمعيت عمومي كشور»، جمعيت معتادان كشور، 2 ميليون و 808 هزار نفر برآورد شد در حالي كه شيوع مصرف «كراك» در اين جمعيت به 10.6 درصد (بيش از 300 هزار نفر) كاهش يافته بود.
مرور نتايج مطالعات رسمي در فاصله سالهاي 1386 تا 1395، تاييد ميكند كه در اين سالها، اقبال به «كراك»، كاهش يافت. دليل اصلي اين كاهش، چيزي نبود جز بازگشت هرويين ارزان به سفره اعتياد. دليل فرعي اين كاهش، چيزي نبود جز ترس؛ معتادان خياباني كه در نيمه دوم دهه 80، پرشمارترين مشتريان «كراك» بودند، در دهه 90، از مشاهده متلاشي شدن بافت بدن دوستان درگذشتهشان ميگفتند و از كرمهاي كوچكي كه بعد از تزريق «كراك»، زير پوستشان خانه ميكرد.
زمستان سال 1395، رضا؛ يك بهبود يافته اعتياد و ساكن گرمخانه خاوران، تصويري سياه و سهمگين به من نشان داد؛ تصويري سياه و سهمگين از تجربه 11 سال اعتياد به تزريق «كراك»: «يه روز با بدبختي 30هزار تومن پول جور كردم. 5 تومن 5 تومن. هر كاري ميكردم رگم جواب بده، جواب نميداد. خشك شده بود. همه جام خشك شده بود از بس زده بودم. اون روز، كرم مياومد بيرون از توي زخم، كراك رو ليس ميزد، برميگشت ميرفت توي زخم. اون روز من 30 تومن پول مواد دادم، آخرم شب سرِ خمار گذاشتم زمين. اون شكنجه، هنوز كابوسش رو ميبينم. 9 ماه تو مددسراي اسلامشهر بستري شدم تا كرما ريشه كن شدن.»
«ايراني» و «امريكايي»؛ صفر و صدي بيشباهت
در ادبيات جهاني اعتياد، «كراك»، تخلص «كراك – كوكايين» است. كوكايين؛ ماده محركي كه از خيساندن برگهاي درخت كوكا در گازوييل و فرآوري اين تفاله با پرمنگنات پتاسيم به دست ميآيد و محصول بومي سه كشور ايستاده بر دامنه رشته كوههاي آند و مركز رويش درختان كوكا؛ بوليوي، پرو و كلمبيا.
محققان دانش اعتياد ميگويند كه كراك و كراك - كوكايين، از نظر روش توليد، تفاوتي ندارند و تنها تفاوت مربوط به شكل نهايي محصول و تغيير در روش مصرف است؛ پودر كوكايين، ميتواند به شكل بلع يا دماغي (اسنيف) مصرف شود در حالي كه كراك – كوكايين به دليل بافت فشردهتر و سختتر، هم به صورت استنشاقي (با زرورق يا پايپ) و هم به شكل تزريقي (در تركيب با بيكربنات سديم و يك حلال اسيدي) قابل مصرف است.
12 هزار كيلومتر دورتر از رشته كوههايآند، در ايران، درمانگران اعتياد ميگويند كه آنچه در كشور ما به نام «كراك» شناخته ميشود؛ اين كلوخهاي هاي كوچك سخت و تيره رنگ كه در دهه 80، خواهان بسيار داشت، نام خياباني «هرويين فشرده» است و هيچ ارتباطي به ساختار «كراك – كوكايين» ندارد و تاكيد دارند كه علت اصلي اين نامگذاري توسط معتادان يا خردهفروشان، ناشي از واكنش شيميايي تركيبات موجود در هرويين فشرده در زمان داغ و آماده شدن براي تزريق يا تدخين بوده است و ميگويند ادبيات درمان اعتياد در ايران، براي اين ماده مخدر، نام «كراك – هرويين» را انتخاب كرده است.
واقعا چه چيزي كشف شده است؟
در اخبار 40 ماه گذشته درباره كشفيات «كراك - هرويين» در شرق، شمال شرق و جنوب شرق كشور، هيچ توضيحي درباره شكل ظاهري ماده كشف شده وجود ندارد و ماموران نيروي انتظامي و وزارت اطلاعات و گمرك، فقط به اعلام حجم مكشوفه اكتفا كردهاند. در بسياري خبرها، حتي ميزان كشف هم اعلام نشده و بنابراين، رقم دقيقي هم از حجم واقعي كشفيات كراك منتشر نشده است. شبكه مقابله با قاچاق مواد مخدر، هيچ توضيحي درباره نتايج آزمايش بر اين حجم بالاي كشفيات و تاييد قطعي از ساختار مواد كشف شده ارائه نداده و اعلامهاي تلگرافي و با پاياني باز، صرفا، تبليغي براي موفقيت شبكه مقابله با جرايم سازمان يافته است. حتي در ويديوي كوتاهي كه اسفند 98 از لحظه كشف محموله حجيم 168 كيلويي كراك منتشر شد، فقط ماموران گمرك شرق كشور را ميبينيم كه در حال بيرون كشيدن 60 بسته آلومينيومي پلمب شده؛ بستههايي در قطع 20 در 30 و با قطر 2 سانت، از جداره مخفي يك تانكر سوخت ورودي از افغانستان هستند و سرنوشت اين بستهها نامعلوم ميماند چون در اين ويديو، پلمب هيچ بستهاي باز نميشود كه حقيقت كشف دوباره يك ماده فراموش شده باورپذير شود.
« كراك ايراني»؛ فريب بزرگ
عباس ديلميزاده؛ مديرعامل جمعيت خيريه «تولد دوباره» در گفتوگو با «اعتماد» در تحليل فرض بازگشت دوباره «كراك - هرويين» به سفره اعتياد ايران، با طرح چند احتمال ميگويد: «نامگذاري مخدرها و محركها در ادبيات تخصصي اعتياد (ادبيات رايج در نظام درمان و مقابله و كاهش تقاضا) با اسامي رايج در ادبيات بازار متفاوت است. اگر در بازار مصرف، با نامهاي متنوعي از مخدرها و محركها روبهرو ميشويم، چندان قابل توجه نيست چون گاهي اوقات، قيمت گرانتر، فقط به دليل شكل و اسم قشنگتر يك ماده مخدر است در حالي كه تركيبات، يكسان است. حتي برند توليدكننده و نحوه بازاريابي در ادبيات بازار هم بر قيمت يك ماده مخدر تاثيرگذار است و البته، نامگذاري هم يكي ديگر از روشهاي موثر در تعيين و تغيير قيمت است. ممكن است تركيبات شيشه ايراني و شيشه افغاني، يكسان باشد اما خرده فروش اينطور تبليغ كند كه شيشه وارداتي دارد و با قيمت گرانتري هم بفروشد و مشتري بيشتري جذب كند چون اسامي مخدرها و محركهاي موجود در بازار ايران، اسامي تجاري است كه در فرآيند برندسازي و با هدف جلب مشتري ساخته ميشود. آنچه امروز به عنوان كراك معرفي ميشود، كدام كراك است ؟ آنچه در دهه 80 هم در ايران مصرف ميشد، كراك نبود و فقط با اسم تجاري كراك، در بازار عرضه ميشد. چندي قبل، پزشك درمانگر چند بيمار مصرفكننده كوكايين ميگفت اينها روزانه دو ميليون تومان براي دستگاه كارتخوان فروشنده كوكايين، كارت ميكشند در حالي كه علائم ترك اين بيماران، نه تنها شباهتي به علائم ترك كوكايين نداشت، بلكه شبيه به عوارض اپيوييدها بود ضمن آنكه روش مصرفشان هم، اسنيف نبود بلكه مطابق روش مصرف كراك كوكايين بود. پس مجموع اينها، ترفندهاي بازاريابي است. ممكن است شما يك گرم هرويين را در جنوب شهر تهران با يك اسم متفاوت خريداري كنيد اما همين ماده مخدر، در شمال شهر تهران، اسم ديگري داشته باشد در حالي كه جنس هر دو ماده، يكسان است. اين تفاوت، ريشه در همان تلقي اشتباهي دارد كه در دهه 80، در مورد ماده معروف به كراك در كشور مرتكب شديم؛ همان مادهاي كه به هيچوجه شباهتي با كراك مورد مصرف در دنيا نداشت. البته شايد كراك مورد مصرف در دنيا هم به ايران آمد ولي در كشور ما، همان مادهاي ملقب به كراك بود كه مصرفكنندگان در اصطلاح خودشان ميگفتند بدن را متلاشي ميكند. شما هم نميتوانستيد در آن زمان به مصرفكننده بگوييد تو اشتباه ميكني و اين مادهاي كه مصرف ميكني كراك نيست. امروز هم كه از كشفيات دوباره كراك توسط دستگاه مقابله، خبرهايي منتشر ميشود، ميتوان چند احتمال را متصور شد؛ شايد ماده مكشوفه، در آزمايشگاه تجزيه شده و ساختار و تركيباتش، تا حد زيادي مطابق همان فرمول قديمي كراك بوده. يك خرده فروش مواد مخدر، هميشه در حال رقابت با باقي فعالان اين بازار است و هرچه برندهاي متنوعتري در دست داشته باشد، موفقتر است. بنابراين، ممكن است همين كشفياتي كه توسط نيروهاي مقابله به عنوان كراك شناسايي شده، توسط خرده فروش به نام كوكايين فروخته شود چون اين خرده فروش، در عرض اندام براي مشتريان خود، ميخواهد بلوف بزند كه هم كوكايين دارد و هم هرويين دارد و همين ادعا، باعث جذب مشتريان جديد و ماندگاري بيشتر مشتريان قديمي خواهد شد. علاوه بر همه اينها، بايد ديد آنچه كشف شده، آيا فقط در صورتجلسه اوليه مراجع قضايي به عنوان كراك ثبت شده يا تركيباتش، با گزارش آزمايشگاه تخصصي مواد مخدر هم مطابقت دارد و در گزارشهاي ارسالي براي سطوح بالاتر مقابله هم، باز به عنوان كراك نامگذاري شده است چون هر ماده مخدر يا محرك، بسته به وزن و نوع ماده، براي گروه مقابله، حقالكشف دارد و البته هر قدر، كشفيات، سنگينتر باشد، حقالكشف هم بيشتر خواهد بود. علاوه بر آنكه جرمانگاري و تعيين مجازات هم، براساس تشخيص اوليه است و حتي شدت مجازات، براساس نوع كشفيات متفاوت است مگر آنكه مجرم، در اعتراض به حكم قاضي پرونده، خواستار تجزيه خلوص شود چون قطعا مجازات حمل ترياك حاوي 60 درصد مرفين، با مجازات حمل ترياك حاوي 70 درصد مرفين، متفاوت است.»
تركيبي از ميليگرم و تقلب و مرفين
«هرويين فشرده» ملقب به «كراك - هرويين»، آنچنان كه از تخلص فريبدهندهاش پيداست، بايد خلوص بيشتر و در واقع، درصد مرفين بالاتري در مقايسه با هرويين معمولي داشته باشد اما زمستان 1392، نتايج يك پژوهش منتشر شده در سايت NCBI (مركز ملي مطالعات بيوتكنولوژي امريكا) ثابت كرد كه آنچه به نام «كراك» در ايران عرضه ميشده يا ميشود، دروغي بزرگ است كه تنها خاصيتش، به جاي خلوص بيشتر و كيفيت مرغوبتر در مقايسه با هرويين معمولي، نزديك كردن فاصله قدمهاي يك معتاد به آستانه مرگ است. علي فرهوديان؛ روانپزشك و درمانگر اعتياد و مجري اين پژوهش كه با هدف تعيين مقادير تركيبات شيميايي «كراك» موجود در بازار ايران، 18 نمونه از اين مخدر آزمايشگاهي را به يك آزمايشگاه سمشناسي در تهران برده بود، در تشريح يافتههاي خود نوشت: «همه نمونهها به صورت ماده جامد تيره رنگ بيبو بودند و بر اثر فشرده شدن با انگشت، تبديل به پودر ميشدند. نتايج آزمايشها نشان داد كه هيچ يك از نمونهها حاوي كوكايين نبود اما همه نمونهها حاوي هرويين، كدئين، مرفين و كافئين بود. بيشتر نمونهها، حاوي مقدار قابل توجهي استيل كدئين (يكي از ناخالصيهايي كه در هرويين بيكيفيت ايجاد ميشود) بود و بنابراين، به دليل غلظت بالاي استيل كدئين در اين نمونهها، ميزان سميت آنها هم از هرويين بيشتر بود چون مصرف بيش از حد استيل كدئين، سطح زيادي از هيستامين را در خون آزاد ميكند و ممكن است منجر به شوك آنافيلاكتيك، تشنج و حتي مرگ شود. نتيجه كلي آزمايش درباره تركيب شيميايي كراك ايراني نشان داد كه اين ماده، يك مخدر بر پايه هروئين و با كراك - كوكايين مورد استفاده در كشورهاي غربي متفاوت است چون علائم و عوارض آن شبيه هرويين است و بنابراين، تشابه بين اين دو ماده، فقط در نامگذاري است و نه محتواي شيميايي اما تشخيص تفاوت تركيبات نمونهها، امكان شناسايي مكان جغرافيايي توليد ماده را هم فراهم ميكند.»
نتايج آزمايشهاي فرهوديان بر 18 نمونه كراك ايراني، نشان داد كه 4 نمونه، حاوي ترامادول، 18 نمونه حاوي كديين و 18 نمونه، حاوي استامينوفن بود. نتايج آزمايشهاي فرهوديان نشان داد كه در برخي نمونهها، درصد هرويين موجود، تا 31.19 نانوگرم در يك ميليگرم هم كاهش يافته بود و در مقابل، استامينوفن و كافئين و كدئين، جاي خالي تركيبات اصلي را پر كرده بود.
فرهوديان در پايان اين مقاله پژوهشي نوشت: «تقلب در هرويين، در تمام كشورها رايج است از جمله كه براي افزودن حجم ماده، از قندها (گلوكز، لاكتوز، ساكارز و مانيتول) و اسيد اسكوربيك (ويتامين C) استفاده ميكنند و براي زدودن شيريني ناشي از افزودن قندها، موادي مانند كافئين، پروكايين، استركنين و استامينوفن اضافه ميشود كه اين افزودنيها، علاوه بر افزايش حجم و تغيير طعم، باعث تبخير هروئين در اثر گرما شده و اثر تخديري آن را افزايش ميدهد.»
«كراك ايراني» در كدام قبرستان توليد ميشود؟
از يك عامل پخش مواد روانگردان گياهي، درباره مصرف تفنني «كراك - هرويين» در محافل خصوصي ميپرسم. جوابش، رد قطعي رسوخ مخدرهاي قديمي به پاتوق يقهسفيدهاست: «مخدرها ديگر براي نسل جديد و براي بسياري افرادي كه ميخواهند ابعاد جديدي از كشف و شهود را تجربه كنند، جذابيتي ندارد. ما دنبال آدمهايي ميگرديم كه تشنه تجربههاي جديد باشند؛ تشنه تجربه مرگ؛ تجربه لذت باز شدن چاكراها و چشم سوم. ما براي اين افراد، چيزهاي خيلي خيلي بهتر و كم آسيبتر از كراك در دستمان داريم. براي اين آدمها كه روز به روز هم تعدادشان بيشتر ميشود، كراك، مثل توهين است. توهين به شعورشان آن هم وقتي ميتوانند لذتي را تجربه كنند كه هيچ آسيب و نشانهاي در ظاهرشان ايجاد نميكند.»
صاحب يك كلينيك ترك اعتياد در مركز تهران، ميگويد كه ظرف سه سال گذشته، هيچ مراجعهكننده معتاد به كراك - هرويين نداشته، صاحب يك مركز گذري كاهش آسيب اعتياد در شمال تهران، ميگويد كه ظرف سه سال گذشته، با هيچ مراجعهاي بابت مصرف كراك - هرويين مواجه نشده، كارتن خواب سرگردان در خيابان خيام، ميگويد سالهاست كه اسم «كراك» در پاتوقها نشنيده، در هيچ يك از گزارشهاي نهادهاي بينالمللي، اسمي از كراك - هرويين پيدا نميشود، در گزارشهاي 11 ساله دولت افغانستان از كشفيات مواد مخدر، هيچ نشانهاي از مادهاي موسوم به «كراك - هرويين» وجود ندارد. پس1972 كيلو «كراك - هرويين» كشف شده كه از ولايات هرات و فراه و نيمروز افغانستان، به دست نفربرها و حمالهاي داخل ايران رسيده، قرار بوده بين چه كساني توزيع شود؟
محمدرضا فروغي؛ كارشناس مقابله و كاهش تقاضاي مواد مخدر كه به مدت 31 سال؛ در فاصله سالهاي 1365 تا 1397 در حوزه مقابله با مواد مخدر و مبارزه با پولشويي و در دادسراي انقلاب اسلامي ويژه مبارزه با مواد مخدر و ستاد مبارزه با مواد مخدر مسووليت داشته، در گفتوگو با «اعتماد»، فرض «شيوع دوباره مصرف كراك - هرويين» را ناديده ميگيرد و اصلا از منظر ديگري به كشفيات موادي كه با تابلوي «كراك» صورتجلسه شدهاند نگاه ميكند: «شايد آنچه كشف شده، صرفا يك تركيب شامل هرويين و كديين باشد. شايد همان برزخ حد فاصل هرويين قهوهاي و هرويين سفيد است با حجم بالايي از اسيدهاي اشباع نشده كه اتفاقا به دليل وجود همين اسيدها هم، هنگام تزريق وريدي، عفونتزا ميشود. شايد تداوم همان فرآيند كهنه و منسوخ سالهاي اول دهه 90 باشد كه در انبارهاي متروك اطراف تهران، هرويين را با استامينوفن و كديين و آب مقطر، مخلوط ميكردند و خمير به دست آمده را خشك ميكردند و به اسم كراك ميفروختند. من از اين اخبار، آنومي گسترده در بازار توليد و مصرف مواد مخدر را استنباط ميكنم. آنومي به معناي هجمهاي از موادي قديمي با اسامي غريب كه قصدي جز تشويق بيشتر به مصرف دوباره و دوباره ندارد و ايراد اصلي بابت ايجاد اين آنومي را به دستگاه مقابله وارد ميدانم. چون دستگاه مقابله ما، جز در كشفيات سنگين و با حجم تناژ و براي مواد سنگين مثل كوكايين، حاضر به آزمايش كشفيات نيست و صرفا به نتايج اوليه از كيت شناسايي مخدرها اكتفا ميكند. فرض كنيد كه محمولهاي كشف شده و حمال، ادعا ميكند كه اين محموله، كراك - هرويين است. مامور كشفكننده، نمونه كوچكي از محموله كشف شده را روي كيت ميگذارد و بنا به تغيير رنگ كيت، يك نظر اوليه ميدهد كه مثلا، كشفيات از خانواده مخدرها هست يا نيست. در حالي كه اگر تمام كشفيات، آزمايش شود، ميبينيم بسياري از آنچه امروز در بازار خرده فروشي ايران عرضه ميشود، چيزي نيست جز مادهاي با يك پايه ثابت و هزاران افزودني فريبكارانه.»
كاشت دروغ
«كراك - هرويين» يك دروغ بزرگ بود و هست و خواهد بود. «كراك - هرويين» آن تفالهاي است كه در آزمايشگاههاي داخل افغانستان و پشت مرز ايران، از تركيب دورريز و ضايعات غير قابل فروش هرويين با مشتي قرص و پيالهاي سم، شكل شكيلتري پيدا كرد تا با بستهبندي زيبا و دغلكارانه، اتاق انتظار جديدي براي پشت نوبتيهاي مرگ بسازد. «كراك - هرويين»، آن فرمول كثيفي است كه براي از پا درآوردن معتاد ايراني متولد شد. «كراك - هرويين» توليد شده در افغانستان، فقط يك مشتري داشت و دارد؛ بازار ايران و هنوز، علت بازگشت دوباره «كراك - هرويين» يك ابهام بيجواب است.
صاحب يك كلينيك ترك اعتياد در مركز تهران، ميگويد كه ظرف سه سال گذشته، هيچ مراجعهكننده معتاد به كراك - هرويين نداشته، صاحب يك مركز گذري كاهش آسيب اعتياد در شمال تهران، ميگويد كه ظرف سه سال گذشته، با هيچ مراجعهاي بابت مصرف كراك - هرويين مواجه نشده، كارتن خواب سرگردان در خيابان خيام، ميگويد سالهاست كه اسم «كراك» در پاتوقها نشنيده، در هيچ يك از گزارشهاي نهادهاي بينالمللي، اسمي از كراك - هرويين پيدا نميشود، در گزارشهاي 11 ساله دولت افغانستان از كشفيات مواد مخدر، هيچ نشانهاي از مادهاي موسوم به «كراك - هرويين» وجود ندارد. پس1972 كيلو «كراك - هرويين» كشف شده ظرف 40 ماه گذشته كه در خوشبينانهترين فرض، 30 درصد از كشفيات است و از ولايات هرات و فراه و نيمروز افغانستان، به دست نفربرها و حمالهاي داخل ايران رسيده و باقي محموله هم، معلوم نيست چطور و كجا توزيع شده، قرار بوده به دست چه كساني برسد؟