• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4871 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۳ اسفند

درنگي بر «كشتن كتاب‌فروش» رمان سعد محمد رحيم

كتابفروشي در تكه زميني زمخت از جهان

شهره احديت

 

كشور عراق با برخورداري از تاريخ كهن از تمدن‌هاي سومري، آكدي و آشوري در عصر باستان گرفته تا خلافت حكومت عباسي، عثماني و جلوتر حاكميت حزب بعث عراق تا برقراري دموكراسي شكننده كنوني، محل زيست اقوام و مذاهب گوناگون بوده و اين امر ويژگي خاصي به جامعه عراق بخشيده به ‌گونه‌اي كه اين درهم‌تنيدگي قومي، مذهبي، منجر به پيچيدگي اوضاع و تشديد شكاف‌ها شده است.
عراق از منظر جامعه‌شناختي با بافت اجتماعي موزاييكي و شكاف‌هاي قومي از قابليت بالايي براي انتقال تنش‌هاي اجتماعي، ناامني و بي‌ثباتي برخوردار است كه پيامدهايي چون وخامت امنيت انساني را در پي دارد و به آوارگي، مهاجرت، كشتار و مرگ انسان‌ها منجر شده است.
رمان سعد محمد رحيم يعني «كشتن كتاب‌فروش» با زباني روان اين جهان را به تصوير مي‌كشد. تصويري كه هرگز با خواندن و شنيدن و ديدن اخبار سياسي به دست نمي‌آيد و اين به گمان من معجزه ادبيات به خصوص رمان است. سعد محمد رحيم با انتخاب سوژه و فرمي خاص، داستان عراق چندپاره ‌شده‌اي را روايت مي‌كند كه مردمش در جست‌وجوي ميهن هستند؛ در جست‌وجوي وطن يا جايي جديد كه به آن تعلق داشته باشند. داستان جامعه‌اي چندپاره ‌شده. مردمي خسته از جنگ و آواره دركشورهاي مختلف جهان. نويسنده در اين رمان فرم و محتوا را درهم تنيده است آن‌گونه كه خواننده  اين چندپارگي را حس كند. 
«كشتن كتاب‌فروش» از رمان‌هاي تحسين‌شده و معتبر عرب امروز است كه  در سال 2017 به فهرست نهايي جايزه بوكر عربي راه يافت. در اين رمان روزنامه‌نگاري به نام ماجد بغدادي با تماسي مامور مي‌شود،گزارشي دقيق درباره قتل كتابفروشي 70 ساله بنويسد: محمود المرزوق.
محمود ‌المرزوق از خلوتكده‌اش در كنج زيرزمين عمارتي 4 طبقه بيرون مي‌آمد كه دهه 70 علم شده بود. جايي كه كتابفروشي‌اش كرده بود و آنجا كتاب مي‌فروخت يا در مقابل مبلغي ناچيز امانت مي‌داد...كتابفروش به راه خود مي‌رود كه: «كسي را صدا زد... جواني جلويش سبز شد... با هم دست دادند... خوش و بشي كردند... صحبت‌شان يك يا دو دقيقه و نصفي طول كشيد... بعد هر كدام راه‌شان را كشيدند و رفتند...  المرزوق چند قدمي برداشت، ناگهان ايستاد، به رعشه افتاد، به خودش پيچيد، تلوتلو خورد و افتاد و دمر پهن زمين شد...»
اين آغاز كار است. آغاز رماني كه ما را به عراقي مي‌برد كه مردم در حالي كه لوبيا و نان ناهارشان را مي‌خورند، به جنازه آدمي خيره مي‌شوند كه دوست، همسايه يا آشناي آنها بوده است.گويي اين سرنوشت محتوم همه است و دير يا زود رخ خواهد داد؛ اما اين همه جذابيت كار نيست. نويسنده با بهره‌گيري از فرمي خاص، شاهكاري در عرصه رمان پست ‌مدرن را خلق كرده است. براي اثبات اين مدعا به وجود دو ويژگي در اين كار اشاره مي‌كنم: چند صدايي و عدم قطعيت. نظريه چند صدايي كه باختين در مورد آن مي‌گويد بر اين باور است كه شعر ماهيتي تك‌صدايي دارد؛ حال آنكه رمان از قابليتي منحصربه‌فرد براي بازنمايي صداهايي متعدد و چندگانه برخوردار است. باختين براي هر يك از شخصيت‌ها در ژانر رمان ظرفيتي براي ميدان دادن مي‌بيند كه به اعتقاد او در ساير انواع ادبي يافت نمي‌شود.
اين مطلب در اين رمان چشمگير و باورپذير است. ما نظرات متناقضي درباره محمود المرزوق مي‌خوانيم و به‌رغم تفاوت‌ها اين شخصيت را به‌خوبي باور مي‌كنيم.
نكته قابل توجه در اين چند صدايي؛ لحن مختلف آدم‌هاست كه مترجم به‌ خوبي توانسته آن را دريابد و دربياورد. متاسفانه در پاره‌اي آثار ترجمه شده لحن شخصيت‌ها گاه آن‌قدر شبيه به هم است كه مخاطب را گيج مي‌كند؛ اما در اين كار محمد حزبايي‌زاده در انجام اين مهم موفق بوده است. علاوه بر اين، ساخت ‌مايه اصلي اين رمان عدم قطعيت است و ديگر عناصر و عوامل داستان حول اين محور مي‌چرخند. اين عدم قطعيت به نويسنده اجازه داده تا همه صداها را بشنود و مخاطب را با خود همراه كند. عدم قطعيت در اين رمان يك نقش مركزي دارد و نويسنده با استفاده از اين تكنيك نشان داده كه واقعيت برساخته ذهن ماست و ما به آن معنا مي‌دهيم.  براي تمركز بر اين مطلب، او از شگردهايي چون: تناقض، تكثر هويتي شخصيت‌ها، تزلزل رفتاري شخصيت‌ها و ابهام‌گويي بهره گرفته است. بر اين اساس اين رمان، يك رمان پست‌مدرن موفق است كه  خواندنش براي مخاطب  دلنشين است. 
در بالا اشاره كردم كه نام شخصيت اصلي رمان محمود المرزوق است. اما محمود المرزوق كيست؟ كتابفروش؟ نقاش؟ نويسنده؟ به نظر من او نماينده روشنفكر جهان سومي است. آدمي كه نه دركشورش مي‌تواند حرف بزند نه تفاوت‌هاي ديگر كشورها را مي‌پسندد و مي‌تواند تاب بياورد. همين است كه هر دم به شكلي درمي‌آيد و هر كس او را به شكلي مي‌بيند چرا‌كه او خودش است. از اين نظر رمان تنها روايت ماجرايي در عراق نيست بلكه روايت همه كساني است كه نتوانسته‌اند به ‌واقع زندگي كنند.
سعد محمد رحيم نويسنده اين كتاب متولد سال 1957 در عراق و دانش‌آموخته رشته اقتصاد و نيز مدرس و روزنامه‌نگار بود. او در سال 2005 جايزه بهترين پژوهش مطبوعاتي عراق و در سال 2010 برنده جايزه خلاقيت در داستان كوتاه شد.كشتن كتاب‌فروش در سال 2017 به فهرست نهايي جايزه بوكر عربي راه يافت و همه اين موارد نشان مي‌دهد كه او نويسنده و پژوهشگري بزرگ بود كه متاسفانه در آوريل  2018 به  علت حمله قبلي  درگذشت.
در آخر نمي‌توانم از ترجمه خوب اين كار ننويسم كه فرصت خواندن يك رمان خوب عربي از نويسنده‌اي در همسايگي كشورمان را نصيبم كرد.كتاب را نشر نيماژ در سال جاري منتشر كرده و خواندنش حتما لذت‌بخش است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون