نگاهي به انتقال آرمان رمضاني به استقلال
وقتي نه كيفيت مهم است نه عملكرد
سامان سعادت
انتقال آرمان رمضاني از پرسپوليس به استقلال بمب بود؛ يك بمب نقلوانتقالاتي واقعي، منتها متفاوت از همه بمبها. اصطلاح بمب معمولا در مورد بازيكناني به كار برده ميشود كه احتمال ترك تيم فعليشان كم است يا رقم بسيار بالايي بايد بابتشان پرداخت شود. گاهي هم بمب ميتواند صيد مهمترين چهره از بازار نقلوانتقالات باشد. از آن دسته بازيكناني كه چند تيم دنبالش هستند. آرمان رمضاني هيچكدام از اين شرايط را ندارد. پس چرا خبر آبيپوش شدنش مثل بمب تركيد و همه را متعجب كرد؟
آرمان رمضاني كه هيچگاه ثابت نكرده بود بازيكن تاثيرگذاري است اول فصل به پرسپوليس پيوست و يكي از ناموفقترين بازيكنان اين تيم لقب گرفت. هرقدر مربيان پرسپوليس تلاش كردند با توجيهات مختلف نشان دهند كه او خريد خوبي بوده و در مواقعي به كار تيم ميآيد يا بالاخره هر بازيكني ممكن است در بعضي تيمها جا نيفتد، هر قدر برخي تحليلگران با نشان دادن چند عدد مثل نبرد هوايي موفق يا پاس صحيح خواستند ثابت كنند رمضاني مهره آنچنان بدي هم نيست و هر قدر هواداران بين خودشان قرار گذاشتند اين بازيكن را تحت فشار قرار ندهند تا شايد بتواند خودي نشان بدهد فايده نداشت. اواسط فصل ديگر كسي شك نداشت كه آرمان رمضاني بازيكن تاثيرگذاري نيست. براي همين در نيمفصل كادر فني پرسپوليس او را راهي درهاي خروج باشگاه كردند.
وقتي بازيكني چنين شرايطي را دارد كمترين انتظار اين است كه او به يك تيم سطح پايينتر برود. جايي كه بتواند خودش را در آن بازيابي كند، فشار كمتري رويش باشد و انتظارات از او پايينتر. مسلما هيچكس انتظار ندارد بازيكني كه از يك تيم بزرگ به دليل كيفيت پايين جدا ميشود راهي تيم بزرگ ديگري بشود و اگر اين اتفاق بيفتد واقعا تعجب برانگيز است و در حد يك بمب عمل ميكند و اين دقيقا اتفاقي است كه براي رمضاني رخ داد.
او خيلي چراغ خاموش و بدون اينكه حتي نزديكترين خبرنگاران اطراف استقلال خبردار شوند با مديرعامل آبيپوشان به توافق رسيد و زماني همه از خريد جديد استقلال مطلع شدند كه رمضاني را كنار مددي با لباس آبي ديدند. احتمالا هم مديران، هم كادرفني استقلال و هم رمضاني به خوبي ميدانستند اگر هواداران استقلال بدانند چنين خريدي در راه است خشمگين خواهند شد و ممكن است همهچيز خراب شود. بالاخره همين هواداران شش ماه تمام رمضاني سرخپوش را بابت گلنزدنهايش سوژه كرده بودند و از طريق او براي رقيب كري ميخواندند.
جدا از اين، انتقال آرمان رمضاني از يك منظر ديگر هم قابل بررسي است؛ مسالهاي تحت عنوان ايجنت رمضاني. كادرفني استقلال اعلام كرد ما خودمان به اين بازيكن نياز داشتيم. فراز كمالوند مربي تيم تاكيد كرد او با دستور مجيدي جذب شده. او همچنين گفت اين مهاجم بلند قامت براي شكل خاصي از بازيها به درد ميخورد. حتي شايع شد كه رمضاني فصل قبل در ليست خريد آبيپوشان قرارداشته و با رفتن مجيدي اين انتقال منتفي شده بود.
با تمام اين تفاسير هنوز ابهامات زيادي در مورد اين انتقال وجود دارد. اول از همه ترافيك خط حمله استقلال است. مجيدي سه مهاجم دارد كه با توجه به استفاده او از دو مهاجم هميشه يكي از اين سه نفر بايد روي نيمكت بنشيند. ضمن اينكه آنها ميخواهند قاسمينژاد را هم از پديده بگيرند كه يك مهاجم است.
در اين ترافيك خط حمله آرمان رمضاني كجاي پازل تاكتيكي كادر فني استقلال قرار ميگيرد؟ سوال بعدي اين است كه ملاك خريد يك بازيكن از نظر كادرفني استقلال چيست؟ آيا رمضاني به خاطر كيفيتش جذب شده؟ آيا به خاطر توانايياش در آداپته شدن با شرايط جديد به پيراهن استقلال رسيده؟ آيا قبل از آمدن به پرسپوليس نشان داده گلزن قهاري است؟ واقعيت اين است كه آنچه پيرامون رمضاني توسط كادرهاي فني سرخابيها گفته ميشود بيشتر جبنه رسانهاي دارد و آنچه در پشت پرده اتفاق ميافتد مهم است. يعني شكل رابطه ايجنت رمضاني با مديران تيمهاي بزرگ.
بهطور خلاصه بايد گفت برخي نقلوانتقالات ثابت كرده براي پوشيدن پيراهن بزرگترين تيمهاي ايران نه نياز به درخشش است نه نياز به توانايي بالا. كافي است يك بازيكن ايجنت خوبي داشته باشد تا بعد از بدترين نمايشها در يك تيم مدعي، به يك تيم مدعي ديگر بپيوندد.
اين ايجنتها با روابط خاصي كه با مديران باشگاهها برقرار ميكنند به راحتي بازيكنان و مربيان را جابهجا ميكنند. كارشناسان و رسانهها و هواداران سعي ميكنند بفهمند راز اين جابهجايي، خريد يا فسخ چيست.
در اين راه تئوريهاي فني و گمانهزنيهاي زيادي انجام ميشود در حالي كه دليل اصلي چيزي جز همان رابطه شخص ايجنت يا به زبان خودماني دلال آن بازيكن با مديران نيست.
اينگونه نقلوانتقالات پيام مهمي به ساير كساني كه دوست دارند به تيمهاي بزرگ و پرطرفدار ايران برسند، ميدهند. اينكه نيازي نيست شما از جان و دل مايه بگذاريد، تمرين كنيد و بهترينتان را در معرض ديد بگذاريد.
كافي است خودتان را با قواعد حاكم بر بازار نقلوانتقالات فوتبال ايران هماهنگ كنيد تا سر از پرسپوليس درآوريد. تازه اگر آنجا هم خوب نبوديد نگران نباشيد. جناب ايجنت ميتواند شما را راهي استقلال كند. حتي اگر آنجا هم ناموفق بوديد مهم نيست. بالاخره در رزومه شما بازي در سرخابيها به چشم ميخورد. پس قطعا تا مدتها هميشه يك جاي خالي در تيمهاي خوب و متوسط ليگ براي شما پيدا خواهد شد.
حالا آن چيزي كه وجود دارد و فعلا عوض نخواهد شد پيوستن آرمان رمضاني به استقلال است. با اين حال ميتوان يك تحقيق كلي روي برخي نقلوانتقالات در چند سال اخير انجام داد و ريشههاي اين جابهجاييها را دريافت. اينكه چند درصدشان فوتبالي بوده و چه مقدارشان بر اساس مسائل ديگر.
اينكه چه تعداد از اين بازيكنان با خواست واقعي مربيان جذب شدهاند يا به خواست مدير برنامهها. در اين ميان فرهاد مجيدي بايد بيش از هر كس ديگري اميدوار باشد مهاجم تازه وارد به تيمش عملكردي لااقل بهتر از تيم سابقش به نمايش بگذارد. مخصوصا وقتي بداند بازيكناني كه به مراتب عملكرد بهتري از رمضاني در تيم رقيب داشتند، يعني منشا و نادري نتوانستند در استقلال موثر باشند.