صميمت زوجين، ستون استوار رابطه همسرانه
ليلا جيحونيان
بيشك ويژگيهاي منحصر به فرد رابطه همسرانه ميتواند باعث صميميت و بيپردگي در روابط زوجين شود اما نحوه شكلگيري، برقراري و حفظ اين ارتباط صميمانه تا حد بسياري تابع الگوهاي ارتباط كلامي و غيركلامي آنهاست. عليرغم تصور عمومي، همسراني كه كمترين ميزان تنش و اختلاف را با يكديگر دارند لزوما داراي رابطهاي سالم، صميمانه و شاد نيستند بلكه گاهي اين سكوت و آرامش همان آتشي است كه زير خاكسترِ الگوهاي ناسالم ارتباطي پنهان شده و چه بسا روزي شعلهور شده و بنيان خانوادهاي را اگرچه بسيار قديمي و طولاني بسوزاند و ويران كند.
«ويرجينيا ستير» نظريهپرداز مطرح در حوزه خانواده معتقد بود با تغيير و اصلاح الگوهاي ارتباط كلامي و غيركلامي بين همسران، ميتوان حتي مشكلات شخصيتي آنان را نيز درمان كرد.
بسياري از پژوهشها از نقش رفتارهاي غيركلامي همچون ارتباط چشمي، لحن صدا يا حالات بدن در بهبود يا آسيب به كيفيت رابطه بين همسران اشاره داشتهاند. به طور مثال يكي از دلايل آشفتگي و پرخاشگري همسران هنگام گفتوگو، عدم برقراري تماس چشمي مناسب با يكديگر است. از سويي ديگر الگوي كلامي ارتباط بين همسران نيز نقش بسزايي در ايجاد صميمت بين آنان دارد.
«جان گاتمن»، پژوهشگر و روانشناس امريكايي معتقد بود چهار الگو در روابط همسران ميتواند مشكل ايجاد كند. اين الگوها به مثابه چهار اسب سوار هستند كه بر رودخانه صميميت بين همسران ميتازند و آن را تيره و گلآلود مينمايند، به همين دليل گاتمن آنان را چهار سوار سرنوشت ناميد.
نخستين سوار آن است كه به جاي شكايت از رفتار فرد، نقادانه و تند شخصيت او را مورد حمله قرار داده و لگدكوب كنيم. مسخره كردن، فحاشي و شوخيهاي تحقيرآميز كه همگي با هدف حمله و ايجاد جراحت روانشناختي صورت ميگيرند، نيز دومين سوار را به تاخت و تاز ميخوانند. اسب سوار ديگر همان جبههگيري يا دفاعي رفتار كردن هنگام گفتوگو است كه ميتواند پيكره زندگي زناشويي را مورد هدف قرار دهد. شانه خالي كردن از زير بار مسووليت، تكرار و سركوب گذشته، مخالفت مدام با همسر و بهانهگيري چهار نعل همين اسب هستند. اما آخرين سوار در پوشش سكوت و كنارهگيرانه خود، سهمگينتر از سه تاي ديگر ميتازد. همسراني كه هنگام گفتوگو براي حل تعارضات خود پشت ديوار سكوت پنهان ميشوند و از اين طريق به تحقير يا حتي ايجاد احساس گناه در مقابل ميپردازند.
در چنين شرايطي است كه رفتارهاي فاصلهگيرانه و اجتنابگون به مرور آغاز ميشوند. به طور مثال گفتوگوها كوتاه و تنها به مسائل روزمره و سطحي همچون سفارش خريدهاي روزانه يا اطلاعرسانيهاي ضروري محدود ميشوند.
عدم صميميت بين همسران، منجر به تداخل مرزهاي رابطه زوجي با ساير مرزهاي خانوادگي و فردي شده تا آنجا كه پاي فرزندان، والدين، دوستان و همكاران به حريم اين رابطه باز شده و طبيعتا آن را خدشهدار مينمايند .
سادهتر آنكه صميميت بين همسران تحت تاثير الگوهاي ارتباطي آنان و اين الگوها نيز تحت تاثير شيوههاي سالم يا ناسالم گفتوگو بين همسران قرار دارند.
در بخشهاي بعدي به معرفي الگوهاي ارتباطي كارآمد و سالم بين همسران خواهيم پرداخت.
مشاور و روانشناس